اون مدير وبلاگ مربوط به مطلب پاييني (س) است

سه نفر مدير وبلاگ وجود دارد

س - ح - م كه اين م با اون آقاي م فرق ميكندظاهرا-- با توجه به شناختي كه از ديدگاههاي همكارمون دارم--

با سلام خدمت همه هموطنان گلم

يك مطلبي اينجانب در ادامه مطلبي در تاريخ 17/10/88 نوشتم و گفتم كه فايل صوتي مربوط به اون مطلب نيز هست

در تاريخ 26/10/88 دوست خوبمون م ما را مشمول لطف خودشون قرار دادند و چند تا سوال پرسيدند كه من جوابشو نميدونم ودر ضمن فايل صوتي را هم خواسته اند

در تاريخ 27/10/88 دوباره ايشون ما را مورد لطف قرار داده اند وبه تزلزل

بي ثباتي وفرار كردن از مباحثه متهم كرده اند

به فواصل تاريخي مطالب توجه كنيد هفدهم من مطلب نوشته ام تا 26 ايشون جواب نداده اند -(خوب طبيعي هم هست چون هميشه كه پاي اينترنت نيستيم) ولي جواب ما كه يك روز دير شده --(لازم به ذكر است كه من مطلب 26 ام و27 ام ايشون را امشب خوندم-وخوب من هم هميشه پاي اينترنت نيستم) متهم به فرار وبي ثباتي و ...شده ام

آقاي م عزيز

من فرار ميكنم چون فكر ميكنم كه به نتيجه اي نميرسيم

من اعتراف ميكنم كه در مورد همه مسايل اشتباه كردم و اوضاع خوب وخيلي خوب است

من اعتراف ميكنم كه گول رسانه هاي بيگانگان را خوردم

اون فايل صوتي هم وجود نداره ومن اشتباه كرده بودم براي همين من اصلا آدرسي از اون ندارم اگر هم احيانا با يك جستجوي يك همچين فايلي پيدا كردي من به شما اطمينان ميدهم كه كار بيگانگان است واين فايل را درست كرده اند

از ميليونها خواننده عزيز هم عذر خواهي ميكنم كه به گمراهيشان كمك كردم وخواهش ميكنم كه به همان مسير اول خودشان برگردندواز درگاه خداوند طلب بخشش وعفو مينمايم

خوانندگان تزلزل وبي ثباتي در نظرات مدير وبلاگ را بينند وقضاوت كنند البته ساير كساني هم كه اينها را در اينجا مي نويسند (كار به درست وغلط ان نداريم )اين جوري اند وقتي براي بحث كردن دعوت ميكنيم يا جوابشان را ميدهيم خودشان را كنار ميكشند وفرار ميكنند اين نشان مي دهد كه اينها احساسي اند وتا يك نفر حرفي زد فورا ....ودر بحث كردن ...

پاسخ مدير وبلاگ ( پنجشنبه 17/10/1388 - 10:54 ص ) : آقاي م اگر نقل قول آقاي احمدي نژاد را قبول نداري من آدرس فايل صوتي را برات بزارم اينجا اگه قبول داري دو تا سوال ساده مطرح ميشود -(هيچ ربطي به دو تا سوال ساده ديگه درباره قضيه هولوكاست ندارد) 1- آمريكا خوب است يا بد 2- سياست هاي كلي نظام توسط چه كسي تبيين ميشود آيا اين اشتياق به مذاكره با آمريكا توسط ايشان سرخود وبدون هماهنگي با اركان نظام است يا با نظر وهماهنگي آنها- دو سوال ديگه -1-اگر بدون هماهنگي است آيا كفايت ماندن در اين مسووليت مهم زير سوال نميرود 2- اگر با هماهنگي است آيا رابطه با آمريكا خوب است يا بد

پاسخ م

پاسخ مدير وبلاگ ( شنبه 26/10/1388 - 8:5 ع ) : اقاي م بنده اصلا رويه ام اين نموده كه با خوانندگاني كه نظر ميدهند بحث كنم چه نظر موافق چه مخالقف دادشته با شند ولي شما انگار اينجور دوست داري،اولا محض رضاي خدا هم شده خودت يكبار اسمتو كامل بيار بعدش ديگرانو نصيحت كن،شايدم فكر ميكني خيلي معروفي نميدونم، به بقيه حرف هات من كار ندارم چون طرف بحث من نيستم،سوم اينكه شما علنا اسم بنده را مطرح ميكني و يسري حرف ها را به بنده ميزني بعد انتظار داري جوابگو هم نباشم،بعد هماگر شما اوني باشي كه من حدث ميزنم اين نوع ادبيات و طر گفتار به دور از جايگاه اجتماعي شماست.

البته من نمي خواهم خداي نكرده كسي را مسخره كنم ويا ...اما شما خوانندگان وساير دوستان كه به كشور وانقلاب علاقه مند اند بدانند كه هرچيزي كه شنيدند باور نكنند وراه بيافتند و..

اتفاقا من دوست دارم شما جوابگو باشيد چرا حرف بي ربط ميزني ونصيحت من شامل همه است تو تنها كه خواننده ويا خداي نكرده اين چيزها را نمي نويسي نمي دونم چرا حرفهاي من را به خودت نسبت مدهي انگار ..

در مورد مظلومنمايي وغيره نميخواهم بحث كنم ولي بوده وشما من را و...

ونيز من مدعي نيستم من خواهم بحث كنم درمورد برخي مسائل كه به كشور وانقلاب ووحدت من وشما لطمه ميزند تا حقايق روشن شود

اميد وارم همه با هم متحد بشويم وكشور را اباد كنيم

اما در مورد احمدي نژاد وامريكا

اول بگو در چه تاريخي احمدي نژاد ملاقات داشته بعد هم بگو وزارت اطلاعات كه اين را در فهرست قرار داده سوم بگو سلام چي وابسته به چه جناحي است چهارم فايل صوتي را كامل بياور اين تيكه را نياوري

اميد وارم مثل بقيه جا نزني

البته من ميدونستم اما بااين كارت به خوانندگان خيلي چيزها را نشون دادي كه اگر اول جرات داشتي اين مسائل رابا نام خودت طرح ميكردي وسوال ميكردي و بحث ميكرديم خيلي بهتر بود

فضا هم به قول خودت غبار الود نمي شد در ضمن من كه مگويم نام مشخص وثابت باشد براي اين است كه برخي جا نزنند در وسط بحث نام خود را عوض كنند واز نو ....وتا حالا هم چند بار اين كار شده كه من چند سوال كردم پاسخ نداند واصلا اسم را عوض كردند واز بحث فرار كردند يا با اقاي س من بحث مكردم اما اقاي ح پريد وسط بحث وگفت هركي هرچي ....مسوليت اش باخودش و..

در مورد منطق هم خوانندگان قضاوت كنند من چند بار بحث كردم ولي در مرحله دوم كسي جواب من را نداد

در مورد حرفهاي من اگر نصيحت را گوش كني بعد نيست امريكا وصهيونيزم و...مي اينددر روز عاشورا يا 16 اذر به مقدسات ما اهانت مكنند يا دانشمند ما را ترور مي كنند يا ... برخي هااز دوستان كه و...ميگويند اين دانشمند چون وابيسته به و..ترور شد يا روز عاشورا جنبش .. را تخريب كردند اين براي شما درد نيست دشمن ما را به جان هم مياندازد كه كشور را از روند پيشرفت كه گرفته است باز دارد و...اين براي شما كه به قول خودتان بي طرف هستيد درد نيست چرا واكنش نشان نميدهيد

يك پيشنهاد هم دارم اگر واقعا اهل بحث هستيد بيايد حضوري بحث كنيم

مديروبلاگ اقاي ح اين مظلومنمايي و(نه نه من غريبم بازيها ) چه نوشتي؟حالاكه بيشتر مسائل كشور روشن شده وكار اشتباه تو معلوم شده به جاي عذر خواهي مظلوم نماي ميكني

اول تو اشتباه كردي كه گفتي پايگاه يا من براي اولين بار مسائل سياسي را در نظرات وبلاگ گذاشتيم و وبلاگ را به اين سمت هدايت كرديم قبل از ان مسائل سياسي در نظرات بود براي راي جمع كردن يك نفر خاص چه سياه نماي وغبارالود كردن و وتوهين و...كه نميشد بهتر نبود براي روشن شدن مسائل كاري ميكردي از بحث كردن درمورد مسائل تاجلوگيري از ان كه فضا غبار الود نشود

(حالا كه مسائل بيشتران روشن شده ومردم پاسخ ان رادادند حالا فضا غبار الود شده وتاقبلا از ان فكر مكردند همش درست است و...)

اين وضعيت كه كه پيش امده در وبلاگ دوحالت بيشتر ندارد

1.شما با قرار دادن اين مسائل در وبلاگ جلوگيري كردي تا در قسمت نظرات تو ورفقات ازاد باشي وشناخته نشوي وهرچي دوست داشتي بنويسي تهمت دروغ و.. وفكر كني كه اين حقيقت دارد وجز اين نيست با اين كار باعث شدي كه هركي هرچي دلش خواست بنويسد بدون برر سي واطلاع از صحت ان چون شناخته نميشد و حالا كه دروغ بودن و..ثابت شده مي گوي كه فضاي وبلاگ غبار الود شده وفضاي وبلاگ را تو ودوستات غبار الود كرديد

2. اين كه خوانندگان دوست داشتند مسائل سياسي را برر سي كنندودر مورد ان نظر بدهند كه با جلوگيري تو در صفحه اصلي مجبور شدند در نظرات وارد بشوند وهرچي خواستند بنويسند بدون بررسي چون شناخته نمشدند وفضاي وبلاگ با گفته هاي دروغ و.. غبار الود شد (البته قبلا فكر ميكرديد كه حقيقت دارد و..) حالا تو اگر از اول ديدي كه خوانندگان چقدر به مسائل سياسي علاقه دارند ودوست دارند اظهار نظر كنند به انها احترام ميگذاشتي اجازه ميدادي يا از انها دعوت مكردي كه وارد صفحه اصلي وبلاگ بشوند با نام مشخص وثابت از هردو طرف وبحث كنندبا اين كار اولا انها با دقت وبررسي بيشتر مطالب را منوشتند ودوما فضا غبار الود نمي شد وسوما با بحث كردن شايد بيشتر مسايل روشن ميشد وحالا اين جورنبود

اگر هم وبلاگ مخصوص روستا است پس نظرات ان هم درمورد روستا باشد وتو بايد از ورود اين گونه مسائل جلوگيري مكردي و اجازنميدادي هرچيزي نوشته شود كه حالا فضاي وبلاگ غبار الود شده است

بعد من تو وسايرين را به هيچ القاب وعناويني نسبت ندادم انگار تو دوست داري مظلومنمايي كني بعد از روشن شدن ...

در مورد طرفداري از جناح خاص هم بعد از انتخابات به اين ور در قسمت نظرات به مسولان كشور از رهبري بگير تا همه توهين شد وتهمت زده شد ام تو هيچ واكنشي نشون ندادي اين كارت چه چيزي را ميرساند

درمورد ارباب حلقه ها هم نمي دونم وبلاگ دست تو است هر كاري متوني بكني من دو روز بعد از نوشتنش امدم هرچي گشتم پيدايش نكردم شايد دقت نكردم اگر اشتباه از جانب من بوده من از همه عذر خواهي مي كنم

محض تنوع

به سلامتي مردان و زنان شيردل توي اوين که نامرداي ترسو اسيرشون کردن . به سلامتي زندوني هاي بي ملاقاتي . به سلامتيِ درخت نه به خاطرِ ميوه‌ش، به خاطرِ سايه‌ش. به سلامتيِ ديوار! نه به خاطرِ بلنديش، واسه اين‌که هيچ‌وقت پشتِ آدم رو خالي نمي‌کنه. به سلامتيِ دريا! نه به خاطرِ بزرگيش، واسه يک‌رنگيش. به سلامتيِ سايه! که هيچ‌وقت آدم رو تنها نمي‌ذاره. به سلامتيِ پرچم ايران! که سه ‌رنگه تخم‌مرغ! که دورنگه رفيق! که يه‌رنگه. به سلامتيِ همه اونايي که دوسشون داريم و نمي‌دونن، دوسمون دارن و نمي‌دونيم. به سلامتيِ نهنگ! که گنده‌لات درياست. به سلامتيِ ز نجير! نه به خاطر اين‌که درازه، به خاطر اين‌که به هم پيوستس. به سلامتيِ خيار! نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «يار»ش. به سلامتيِ شلغم! نه به خاطر «شل»ش، به خاطر «غم»ش. به سلامتيِ کرم خاکي! نه به خاطر کرم‌بودنش، به خاطر خاکي‌بودنش به سلامتيِ پل عابر پياده! که هم مردا از روش رد مي‌شن هم نامردا! به سلامتيِ برف! که هم روش سفيده هم توش. به سلامتيِ رودخونه! که اون‌جا سنگاي بزرگ هواي سنگاي کوچيکو دارن. مي‌خوريم به سلامتيِ گاو! که نمي‌گه من، مي‌گه ما به سلامتيِ سرنوشت! که نمي‌شه اونو از سر نوشت. و به سلامتي همه ي بچه هاي باحال ايران چه مذهبي و چه غيرمذهبي

ناآرامي‌هاي اخير ايران سبب بالا رفتن انتظارات مالي پليس و بسيج شده است. نمايندگان طرفدار دولت خواستار افزايش مجدد بودجه بسيح شده‌اند و فرمانده ناجا از دولت مي‌خواهد که بابت اضافه‌کاري پول بيشتري به افراد پليس بدهد.