• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : يادواره شهدا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + hg 
    بنا پايگاه اطلاع رساني استان بوشهر با انتشار خبري به نقل از غلامعلي ميگلي نژاد در جمع شهروندان بوشهري با اشاره به تنشهاي بوجود آمده در تشکيلات مديريتي کشور، همه را بهت زده کرد.

    به گزارش صبح اميد و به نقل از “پايگاه اطلاع رساني بُنا” ؛ اين سخنراني نماينده بوشهر، گناوه و ديلم را که مي توان بي ترديد جزء صريح ترين سخنراني ها در کشور به حساب آورد، ميگلي نژاد موضوعاتي را مطرح کرد که تا به حال از سوي هيچ رسانه اي مورد تحليل قرار نگرفته بود و به دليل بسياري از مسائل از انتشار آن خودداري کرده بودند.

    سخنان ميگلي نژاد در خصوص شرايط احمدي نژاد جهت ادامه کارش به عنوان رئيس جمهور به شرح ذيل است:

    احمدي نژاد ?? روز قهر کرده بود و دولت را به امان خدا رها کرد و پس از آن به دفتر مقام معظم رهبري رفت و حرفهائي زد که در تاريخ اين انقلاب نبوده است.او خطاب به آقاي خامنه اي گفت: ? شرط دارم اگر پذيرفتيد برمي گردم و به عنوان رئيس جمهور اين کشور ادامه کار مي دهم.شرط هاي احمدي نژاد اين بود که حجازي معاون رئيس دفتر رهبري برکنار شود، طائب نماينده ولي فقيه در سپاه برکنار شود، مشائي به عنوان معاون اول رئيس جمهور منصوب شود و آقاي مصلحي نيز تنها براي مدت ? ماه به وزارت اطلاعات بازگردد و پس از آن برکنارش مي کنم و فرد ديگري جايگزين شود.

    رهبري نيز همچون گذشته با هوشمندي و درايت خود، هر ? شرط احمدي نژاد را رد کرد و خطاب به وي فرمود: هيچ يک از اين شرط ها را نمي پذيرم و برويد به کارتان ادامه دهيد.احمدي نژاد نيز بدون در نظر گرفتن بسياري از مسائل به آقاي خامنه اي گفت: مي روم استعفا مي دهم، و آقا نيز بي درنگ ادامه دادند: همين الان برو استعفايت را بنويس و بياور.

    هنگامي که احمدي نژاد در حال ترک کردن بيت رهبري بود، شخصي به وي گفت: مي داني داري با اين کارهايت مقابل نظام و رهبري اين انقلاب ايستادگي مي کني؟احمدي نژاد با لحن تندي پاسخ داد: بنده مي دانم دارم چگونه عمل مي کنم، حالا شما ادامه دهيد ببينيد من متضرر مي شوم يا شما …

    در بحث عزل نابجاي آقاي مصلحي و در آن اوضاع و احوال، ما ?? ساعت کاري مان در مجلس شوراي اسلامي، موضوع جلسه نداشتيم و به صورت گروه هاي چند نفره گرد هر ميز نشسته بوديم و راجع به اين اتفاقات گفتگو مي کرديم.از سوئي منتظر حکم رهبري بوديم و از سوي ديگر به اين فکر مي کرديم که دولت مي خواهد تا کجا پيش برود.مجلسي ها به شدت مردد بودند.

    نظام تاکنون هزينه هاي بسياري براي احمدي نژاد داده بيش از اين نمي توانيم ادامه دهيم.
    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    اکنون همراه شما مهم‌ترين اعتراض‌هاي دو نامزد اصلاح‌طلب و حاميانش را قبل از برگزاري انتخابات ??، تا آن‌جا که حافظه‌ام اجازه مي‌دهد، مرور مي‌کنم.

    ?? دخالت بسياري از فرماندهان سپاه و بسيج در انتخابات به سود آقاي احمدي‌نژاد و عليه ديگر نامزدها.

    ?? جانبداري آشکار هفت عضو شوراي نگهبان از انتخاب مجدد رييس دولت نهم و سخنراني آقاي الهام عضو حقوقدان آن شورا در ميتينگ تبليغاتي وي در مصلاي تهران.

    ?? انتخاب اعضاي هيأت‌هاي اجرايي و نظارت از طرفداران آقاي احمدي‌نژاد و تبديل جلسات کاري ناظران به نشست‌هاي توجيهي درباره عملکرد مثبت دولت آقاي احمدي‌نژاد با حضور و سخنراني مقامات اجرايي.

    ?? تبليغات گسترده شبکه‌هاي گوناگون صدا و سيما درباره دستاوردهاي دولت نهم در ماه‌هاي منتهي به انتخابات.

    ?? توزيع وسيع و رايگان برخي اقلام خوراکي و پرداخت هزاران ميليارد تومان به مردم توسط فرمانداري‌ها و بخشداري‌ها که در برخي شهرها تا شب برگزاري انتخابات ادامه داشت. با وجود اين آقاي جنتي اعلام کرد که در هر شهري فضا مسوم باشد، انتخابات آن را باطل خواهيم کرد. يعني احتمال ابطال آراي انتخابات در شهرهايي که نامزد اصلاح‌طلب رأي بيشتري دارد، بسيار بالاست.

    جالب آن‌که مسئولان دولتي در تبعيضي آشکار مصلاي تهران را براي برپايي مراسم تبليغاتي در اختيار ستاد مهندس موسوي قرار ندادند و حاميان وي به ناچار زنجيره انساني در سطح شهر تشکيل دادند. افزون بر آن، همچنان که حدس زده مي‌شود مراجع اجرايي و نظارتي در مورد حضور نمايندگان نامزدها در حوزه‌هاي اخذ رأي کارشکني کردند.

    قصد ندارم پرونده تخلف‌ها و تقلب‌هاي آقاي جنتي و همکاران و حاميانش را در انتخابات دو دهه گذشته به تفصيل شرح دهم. فقط چند مورد را يادآوري مي‌کنم.

    ?? در انتخابات مجلس ششم در سال ???? که من افتخار رياست ستاد انتخابات کشور را داشتم، در مرحله بازشماري آراي مردم تهران، هيأت نظارت بر انتخابات با صدور بخشنامه‌اي از ناظران خواست آراي آقاي رجايي (عليرضا) را به نام آقاي رجايي خراساني منظور کنند که با اعتراض من و تهديد به علني کردن موضوع، آن را منتفي اعلام کردند، اما در نهايت مانع ورود آقاي عليرضا رجايي (نفر ?? فهرست منتخبان مردم) به مجلس شدند.

    ?? در همان انتخابات آقاي جنتي و همفکرانش در شوراي نگهبان يک چهارم آراي شهروندان تهراني را به طورغير قانوني باطل اعلام کردند تا به هر قيمت ممکن آقاي حداد عادل که رأي نياورده بود،‌ وارد مجلس شود.

    ?? پس از برگزاري مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري نهم، آقاي خاتمي که هنوز قانوناً رييس جمهور کشور بود، شکايتي مستند عليه دخالت‌هاي گسترده برخي فرماندهان سپاه در انتخابات به سود آقاي احمدي‌نژاد تسليم قوه قضاييه کرد (مرداد ماه ????) تا دست‌کم در آينده نظاميان نتوانند با سوءاستفاده از موقعيت خود وارد فعاليت‌هاي انتخاباتي شوند. به اين شکايت هرگز رسيدگي نشد.

    ?? در انتخابات دور سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا (زمستان ??) و دور هشتم مجلس شوراي اسلامي (زمستان ??) توسط دولت آقاي احمدي‌نژاد برگزار شد. در هر دو انتخابات نامزدهاي اصلاح‌طلب و مستقل اعتراض‌ها و شکايت‌هاي خود را به شمارش آرا و نتايج اعلام شده تسليم مراجع نظارتي کردند، اما مورد رسيدگي واقع نشد.

    ?? آقايان خاتمي و کروبي با ارسال نامه‌اي به شوراي نگهبان خواهان بازشماري آراي تعدادي از صندوق‌‌هاي حوزه انتخابيه تهران در مجلس هشتم شدند که در آن‌ها آراي برخي از نامزدهاي مورد حمايتشان صفر منظور شده بود. به درخواست رؤساي سابق قواي مجريه و مقننه کشور هيچ توجه نشد.

    نتيجه مراجعه معترضان به نتايج انتخاباتي از مجلس ششم تا رياست جمهوري دهم به شوراي نگهبان را ملاحظه مي‌فرماييد؟‌آيا تا به حال جنابعالي به مراجع اجرايي و نظارتي انتقاد کرده‌ايد که چرا در اين سال‌ها به خواست‌هاي قانوني نامزدهاي منتقد ترتيب اثر نداده و به شکايات قانوني آنان رسيدگي نکرده‌اند؟ با اين سوابق، کدام نشانه حاکي از آن بود که آقاي جنتي و همکارانش در شوراي نگهبان به شکايات نامزدهاي رقيب آقاي احمدي‌نژاد عادلانه رسيدگي خواهد کرد؟

    + /.>< 
    اجتماعات خواهد بود. “

    متن کامل اين نامه که در اختيار تحول سبز قرار گرفته است در پي مي آيد:

    به نام خدا

    جناب آقاي حسين شريعتمداري

    نماينده محترم ولي فقيه در روزنامه کيهان

    با سلام

    انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري پيشنهاد ديگر من براي گفت‌وگوي مکتوب ماست. بر اين باورم که براي روشن شدن ابعاد مسأله، ‌گريز و گزيري از طرح پرسش‌هاي مشخصي درباره روند انتخابات و حوادث پس از آن نيست پاسخ‌هاي جنابعالي مي‌تواند رافع اعتراضات منتقداني چون من باشد يا کفه ترازو را به سود معترضان سنگين‌تر کند.

    اگر شما و همفکرانتان از ورود به بحث خودداري کنيد و همچنان به هتاکي به اشخاص و احزابي بپردازيد که نسبت به متمرکز، ‌مطلقه و خودکامه شدن قدرت انتقاد دارند و تداوم سياست‌هاي کنوني را به سود استقلال کشور، يکپارچگي سرزميني، امنيت و منافع ملي نمي‌بينند، رفتار شما به آن معنا تلقي خواهد شد که جنابعالي از بحث با منتقدان انتخابات خرداد ماه ???? طفره مي‌رويد. چرا که براي اين سؤال‌ها جواب نداريد و بر همگان آشکار خواهد شد که انتخابات قانوني،‌ سالم و منصفانه برگزار نشده است. اينجانب نيز متقابلاً آماده‌ام به پرسش‌هاي کيهانيان در اين مورد پاسخ‌هاي صريح و شفاف بدهم.

    بسيار مشتاقم بدانم چرا به محض اعلام آمادگي آقاي خاتمي براي کانديداتوري انتخابات، جنابعالي با انتشار مقاله‌اي در کيهان (??/??/????) از احتمال ترور ايشان، شبيه آنچه درباره خانم بي‌نظير بوتو به وقوع پيوسته بود، سخن گفتيد؟ آن تهديد البته به نظر صاحب‌نظران، اعتراف ناخودآگاه کيهانيان به موقعيت ممتاز آقاي خاتمي در افکار عمومي ايرانيان، مانند جايگاه برتر خانم بوتو در ميان رأي دهندگان پاکستاني ارزيابي شد. از سوي ديگر اين پرسش را ايجاد کرد که قرار است در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري چه اتفاقي رخ دهد که جنابعالي به قيمت مقايسه و حتي تشابه حاکميت در جمهوري اسلامي ايران با حاکميت نظاميان کودتاگر در کشور همسايه شرقي و ترسيم چهره‌اي بي‌ثبات و متزلزل از وضعيت امنيتي کشورمان، احتمال ترور محبوبترين و معروفترين نامزد رقيب آقاي احمدي‌نژاد را مطرح کرديد؟ جالب اينکه حتي پس از انصراف ايشان از کانديداتوري، همچنان به ترور شخصيتي ايشان ادامه داديد، اگر چه مانند سابق ناکام مانديد.

    چهار ماه بعد و در حالي که دو هفته به برگزاري انتخابات مانده بود، جنابعالي در سخنراني تبليغاتي خود به سود آقاي احمدي‌نژاد در مسجد سيد اصفهان (? خرداد ماه ??) اعلام کرديد امسال عاشورا تکرار مي‌شود ولي اين بار نه امام حسين (ع) که يزيد و شمر اين صحنه کشته خواهند شد. در اين نامه به ميزان نادرستي درک شما از واقعه جاودان کربلا نمي‌پردازم. همچنين نمي‌پرسم که آيا سرکوب خونين و ناجوانمردانه عزاداران حسيني در عاشوراي ????تحقق وعده پيش از انتخابات جنابعالي محسوب مي‌شود يا نه. از تهديد آن مداح دولتي نيز مي‌گذرم که گفت: ” اگر احمدي‌نژاد پيروز نشود، ايران عاشورا مي‌شود.” فقط به اين سؤال جواب دهيد که چرا فضاي کشور را تا اين حد دو قطبي، جنگي و نظامي کرديد؟ راستي چه کسي قرار بود آقاي خاتمي را ترور کند؟ از “شاه سلطان حسين” خبري داريد؟

    + /.>< 

    جناب‌ آقاي شريعتمداري!

    سپاسگزار خواهم شد چنانچه توضيح دهيد پخش غير مستقيم مناظره‌هاي نامزدهاي انتخاباتي در سال ?? چه مشکلي پيش آورده بود که تصميم گرفتيد در اين دوره مناظره‌ها را به صورت زنده پخش کنيد؟ در آن دوره مناظره‌ها ضبط و با فاصله ?? ساعت پخش شد. بنابراين نامزدها نمي‌توانستند مرزهاي قانوني و اخلاقي را پشت سر بگذارند. آيا واقعاً خبر نداشتيد که آقاي احمدي‌نژاد تصميم دارد بر خلاف تمام ضوابط قانوني و اخلاقي رفتار کند و با دروغ‌هاي متعدد و نيز متهم کردن افرادي که در آن فاصله ده روز تا انتخابات امکان دفاع از خود را در صدا و سيما ندارند، فضا را ناسالم و دوقطبي کند؟ تا در اين مدت سوءاستفاده خود وي و دولتش و ستادهايش از امکانات لشکري و کشوري معلوم نشود؟

    حتماً فراموش نکرده‌ايد صدا و سيما به هيچ يک از اشخاصي که توسط آقاي احمدي‌نژاد به فسادهاي مالي متهم شدند،‌ اجازه و امکان دفاع از خود را نداد. در عوض حدود بيست دقيقه وقت اضافه به رييس دولت نهم اختصاص داد تا از خود در برابر اتهاماتي که ديگر نامزدها به او وارد کرده بودند دفاع کند! کمال بيطرفي رسانه ملي را مشاهده مي‌فرماييد؟ تصور مي‌کنم اين مسأله را نيز نتوانيد انکار کنيد بعضي بزرگان قم آن را “غش در معامله” خواندند، زيرا دروغ‌هاي متعددي در آن مطرح شد.

    جالب آنکه ستادهاي آقاي احمدي‌نژاد که عمدتاً توسط فرماندهان سپاهي و بسيجي اداره مي‌شدند،‌ با يک برنامه‌ ريزي متمرکز و سراسري، شعار خود را “دزدگير ??? قرار دادند (پس از مناظره آقايان موسوي و احمدي‌نژاد). آيا ترديد داريد که آن مناظره و اين شعار زمينه‌ساز بگير و ببندهاي بعد از انتخابات بود؟ همفکران جنابعالي دزدها را گرفتند تا پاکدستاني همچون محصولي و رحيمي بر صدر نشينند. مگر نه اينکه قرار بود “دست‌ها و دستمال‌هاي پاک شيشه‌هاي کثيف را تميز کنند؟”

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    در فاصله زندان اول و دوم، وقتي کارشناس ارشد معاونت اطلاعات سپاه از نظر من درباره تلقي افکار عمومي از خطبه‌هاي ?? خرداد ?? آگاه شد، پرسيد اگر خود شما خطيب نماز جمعه آن هفته بوديد، با مردم چه مي‌گفتيد؟ پاسخ من روشن بود. گفتم از حضور گسترده هم‌وطنان در پاي صندوق‌هاي رأي صميمانه تشکر مي‌کردم. سپس توضيح مي‌دادم که درباره نتايج اعلام شده بين نامزدها اختلاف نظر پيش آمده است. من به دليل اين اختلاف، اکنون هيچ نظري درباره ميزان و درصد شرکت کنندگان و نيز نتيجه آرا اعلام نمي‌کنم. فردا هر چهار نامزد را به دفتر خود دعوت خواهم کرد و از آنان خواهم خواست درباره پنج تا هفت نفر معتمد مورد توافق به اجماع برسند تا آنان ظرف مدت معيني، مثلاً يک ماه، به تمام شکايات رسيدگي و نظرشان را اعلام کنند. نتيجه هر چه باشد، از ابطال انتخابات تا تأييد آنچه وزارت کشور اعلام کرده است، همه به آن گردن مي‌نهيم. به اين ترتيب نهاد و جايگاه رهبري تثبيت مي‌شد و اختلافات پايان مي‌يافت.

    اگر نامزدي با اين روش و اقدام مخالفت مي‌کرد يا به نتيجه بررسي‌ها و تصميم هيأت تن نمي‌داد، منزوي مي‌شد. پاسخ کارشناس مربوطه اين بود که در اين صورت تکليف قانوني که شوراي نگهبان را مرجع رسيدگي به شکايت مي‌داند، چه مي‌شود؟ گويي همه اقدامات انجام يافته در انتخابات کاملاً قانوني بود و فقط اين مورد که مي‌توانست مانع خونريزي‌ها و آبروريزي‌هاي بزرگ شود، اشکال داشت. تازه مي‌توانستند موضوع را به عنوان معضل نظام به تصويب مجمع تشخيص مصلحت و تأييد رهبري برسانند.

    مديرمسئول محترم روزنامه کيهان!

    مستحضريد که پيش از اين نيز درباره روند و نتايج انتخابات حرف و حديث بود. ولي چرا بعد از هيچ انتخابات، شاهد خروش خودجوش ميليوني مردمي نبوديم که براي نشان دادن اعتراض خود به نتيجه اعلام شده خيابان‌هاي شهر را سبزپوش کردند؟ چرا آنان به وعده مقامات براي رسيدگي به شکاياتشان در شوراي نگهبان و سپس تهديدهاي علني توجه نکردند و به اجتماعات اعتراضي خود ادامه دادند تا زماني که همفکران جنابعالي به شديدترين شيوه‌هاي سرکوب و بازداشت متوسل شدند، به حذف فيزيکي منتقدان دست بردند و عملاً ‌حکومت نظامي برقرار کردند؟ ادعاي تکراري جنابعالي مبني بر اين که ميليون‌ها ايراني فريب نامزدها يا رسانه‌هاي فارسي زبان خارجي را خوردند و پس از مدتي با توضيحات مسئولان، جز اندکي به خطاي خود پي بردند و دست از اعتراض کشيدند، علاوه بر آنکه با واقعيت سازگار نيست، توهين به شعور ملت ايران نيز هست. زيرا اگر جناح حاکم به اين ادعا باور داشت، به سبزها حداقل اجازه برپايي يک اجتماع آرام مي‌داد تا قلت آنان بر همگان ثابت شود. بعيد مي‌دانم که حتي شخص جنابعالي ندانيد که با صدور اولين مجوز، ميليون‌ها زن و مرد ايراني بار ديگر خيابان‌هاي شهر ما را در هم خواهند نورديد و حماسه‌اي با شکوه‌تر از ?? خرداد ?? خواهند آفريد.

    مسئول بازجوهاي من نيز اعتراف مي‌کرد چنانچه رهبران جنبش سبز مجوز اجتماع بگيرند، دست کم يک ميليون نفر در تظاهرات تهران شرکت خواهند کرد. وي اذعان داشت حکومت تنها توانسته است مسأله را “جمع” کند، اما آن را “حل” نکرده است. آيا مسأله حل شده است؟

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    به نظر جنابعالي زماني که رييس دولت نامزد انتخاباتي مي‌شود که خود برگزار کننده آن است و ناظران نيز طرفدار انتخاب مجدد او هستند و در برگزاري انتخابات پيشين نيز جانبدارانه عمل کرده‌اند، آنان چگونه بايد سلامت انتخابات را تضمين کنند؟ آيا نبايد روند برگزاري انتخابات را هر چه شفاف‌تر کنند و از هر عمل شبهه‌انگيز، چه رسد به رفتارغير قانوني، بپرهيزند؟ آيا نبايد فضا را آرام نگه دارند و به اعتراضات و شکايات رقبا در اسرع وقت رسيدگي کنند؟ از جنابعالي مي‌پرسم عملکرد مسئولان انتخاباتي در اين مسير بود يا در نقطه مقابل آن قرار داشت؟ چرا نه وزارت کشور و نه شوراي نگهبان پيش از برگزاري انتخابات به اعتراضات نامزدها توجه نکردند؟ چرا يکبار مسئولان ستادهاي انتخاباتي نامزدهاي رقيب را دعوت نکردند تا انتقادها و اعتراضات آنان را از نزديک بشنوند و در جهت برطرف کردن سوء‌تفاهم‌ها يا اشتباهاتشان بکوشند؟ و اگر آنان تقاضايي غيرقانوني يا غير منطقي مطرح مي‌کردند و در صورت اصرار بر تحقق آن‌ها،‌ موضوع را با افکار عمومي در ميان مي‌گذاشتند.

    چرا به پيشنهاد من عمل نکردند که بارها اعلام کردم چنانچه قصد داريد انتخابات را سالم برگزار کنيد، به جاست دست کم يکي از طرفداران نامزدها را به عضويت هيأت‌هاي اجرايي در آوريد (در مجموع سه نفر از ?? نفر)؟ جالب آن‌که وقتي از بازجوهاي خود مي‌پرسيدم چرا به آنچه فوقاً اشاره شده عمل نکرديد، يکي از آن‌ها گفت نفوذ دوم خردادي‌ها در وزارت کشور مانع پذيرش اين پيشنهاد شد. متشکر مي‌شوم به خوانندگان خود توضيح دهيد که رفتار و گفتار آقاي احمدي‌نژاد در مناظره‌ها، به خصوص در مناظره با مهندس موسوي و رفتار ستادهاي انتخاباتي وي در سراسر کشور در جهت آرام کردن فضا و بر پايي انتخابات سالم بود يا به بدگماني وتنش‌ها دامن زد؟

    نماينده محترم ولي فقيه در روزنامه کيهان!

    با روند نا مطلوب فوق انتخابات برگزار شد. دو نامزد بر اساس اطلاعاتي که کسب کردند، خود را پيروز انتخابات خواندند و دو نامزد ديگر به نتايج اعلام شده اعتراض کردند. با وجود اين رهبري نظام روز شنبه پيروزي آقاي احمدي‌نژاد را تبريک گفتند. عصر همان روز تعدادي از فعالان ستادهاي انتخاباتي مهندس موسوي بازداشت شدند. روز يکشنبه آقاي احمدي‌نژاد جشن پيروزي خود را برگزار کرد و معترضان را خس و خاشاک خواند. در آن روز اکثر دستگيرشدگان آزاد و ?? تا ?? ساعت بعد مجدداً بازداشت شدند! اجتماع اعتراضي و مسالمت‌آميز ميليون‌ها ايراني در روز دوشنبه به خون کشيده شد. در اين روز به کوي دانشگاه حمله خونين صورت گرفت و سپس مجتمع مسکوني سبحان نيز مورد هجوم وحشيانه واقع شد. جلسات نمايندگان نامزدها با مقام رهبري در روز سه شنبه بدون نتيجه پايان يافت. اجتماعات اعتراضي همچنان ادامه داشت تا اينکه اعلام شد رهبري نظام نماز جمعه هفته بعد را شخصاً اقامه خواهد کرد.انتظار عمومي اين بود که خطبه‌هاي ?? خرداد ماه چنان جامع و مانع ايراد شود که فضا را آرام و مردم را به رسيدگي به اعتراضاتشان مطمئن کند. با کمال تأسف بايد اعلام کنم برداشت عموم ايرانيان مخالف يا موافق نتيجه انتخابات، از خطبه‌هاي مذکور حمايت قاطع سخنران از آقاي احمدي‌نژاد بود و اين که نتيجه انتخابات قطعي و غير قابل تغيير است. ادامه تظاهرات نيز تحمل نمي‌شود و مسئوليت عواقب آن به عهده شرکت کنندگان در اجتماعات خواهد بود. روز شنبه ?? خردادماه، به گفته سردار مشفق بين ??? تا ??? هزار نفر به خيابان‌‌ها آمدند. آن تظاهرات و نيز ديگر اجتماعات بعدي سرکوب شدند تا اينکه کشتار عاشوراي ?? داغ سنگيني بر دامان طراحان، آمران و مباشران آن به جاي نهاد. حاصل سرکوب چند ماهه بيش از يکصد شهيد و تعداد به مراتب بيشتري مجروح و مضروب و زنداني بود. تشکيل دادگاه‌هاي نمايشي و صدور احکام فله‌اي و از پيش مشخص نيز به استقلال قضايي و حيثيت نظام سياسي لطمه زد. شما خود بگوييد مسئوليت اين روند فاجعه‌آميز با کيست؟ آيا اين بهترين راه مواجهه با مسأله بود؟

    جنابعالي و دوستانتان همواره مردم تظاهرات کننده را “اراذل و اوباش” مي‌خوانيد، ولي بگويم: هويت و شخصيت شهدا، مجروحان و زندانيان، دروغ بودن ادعاي شما را نشان مي‌دهد. حتماً به ياد داريد که آقاي مرتضوي دستور اعزام “اراذل و اوباش” را که در تظاهرات ?? تير ?? بازداشت شده بودند به بازداشتگاه کهريزک صادر کرد. زنده يادان “روح‌الاميني، جوادي‌فر، کامراني و قهرماني” از جمله اين بازداشت شدگان بودند که در زير شکنجه جان به جان آفرين تسليم کردند و به ديدار پروردگار خويش شتافتند. آنان با خون خويش نام شکنجه‌گاه کهريزک را براي هميشه بر پيشاني تاريخ ثبت کردند. فشار افکار عمومي، همفکران جنابعالي را مجبور کرد جناح حاکم همين چند نفر به نظر شما “اراذل و اوباش” از پا درآمده را رسماً شهيد بخواند و نامشان را در بنياد شهيد ثبت کند.

    + /.>< 

    سرپرست محترم روزنامه کيهان!

    حتما مستحضريد که همزمان با برگزاري انتخابات:

    ?? سيستم پيام کوتاه تلفنهاي همراه قطع شد و تنها امکان اطلاع‌رساني نمايندگان نامزدها در حوزه‌هاي اخذ رأي در سراسر کشور به ستاد مرکزي انتخاباتي‌شان از دست رفت. اگر چه سردار مشفق آن را “لطف امام زمان” خواند، ولي هر کس نداند شما مي‌دانيد که آن سيستم به دستور چه کسي قطع شد!

    ?? عصر همان روز تمام سايت‌هاي اينترنتي طرفدار آقايان موسوي و کروبي فيلتر شدند (به دستور چه کسي؟)

    ?? در ساعت ? بعدازظهر ستاد مرکزي گروه‌هاي اصلاح‌طلب حامي مهندس موسوي در قيطريه مورد هجوم تعدادي لباس شخصي بد دهان و خشن قرار گرفت. پس از مقاومت اعضاي ستاد و دستگيري آنان و تحويل به پليس امنيت، مسئول آن واحد اعلام کرد مهاجمان مدعي‌اند با حکم آقاي مرتضوي مأموريت داشتند ستاد را تعطيل و آن را پلمپ کنند.

    ?? در همان ساعت هجوم لباس شخصي‌ها به ستاد، خبرگزاري رسمي دولت (ايرنا) به دروغ اعلام کرد آقاي امين‌زاده (رييس ستاد قيطريه) و اينجانب بازداشت شده‌ايم. من بلافاصله خبر را تکذيب کردم تا فضا آرام بماند. ايرنا نيز مجبور شد بعد از دو ساعت آن خبر را از سايت اينترنتي خود حذف کند.

    ?? با وجود تکذيب فوق همان شب روزنامه ايران ارگان رسمي دولت خبر بازداشت آقاي رمضانزاده و مرا در صفحه اول خود چاپ کرد.

    ?? با پايان يافتن زمان اخذ رأي، نيروهاي پليس به ستاد مرکزي انتخاباتي مهندس موسوي در ميدان فاطمي حمله کردند.

    ?? نمايندگان آقايان موسوي و کروبي در ستاد انتخابات کشور نيز در اعتراض به بي‌اطلاع نگه داشته شدن، محل را ترک کردند.

    با توجه به اقدام‌هاي غير قانوني و بعضاً غير اخلاقي دستگاه‌هاي گوناگون حکومتي به سود آقاي احمدي‌نژاد، بفرماييد که:

    ?? چنانچه يک نامزد انتخاباتي از حمايت ?? ميليون نفر، در برابر ?? ميليون رأي رقيب بهره‌مند باشد، آيا از او و جناح متبوعش رفتاري شبيه آنچه در بالا اشاره کردم، شاهد خواهيم بود؟ آيا عملکرد فوق متعلق به جناحي است که خود را اقليت احساس مي‌کند و نگران شکست است يا جناح اکثريت و پيروز اين گونه عمل مي‌کند؟

    ?? اگر جناح حاکم قصد تقلب در انتخابات و تغيير نتايج آرا را داشت، کدام اقدام را قبل از برگزاري و در روز برپايي انتخابات انجام مي‌داد که در اين انتخابات مرتکب نشدند؟

    براي اطلاع جنابعالي عرض مي‌کنم وقتي مسئول بازجوهاي سپاه از من پرسيد که چرا مي‌گويي در انتخابات کودتا شده است، گفتم چه دليلي آشکارتر از اين که احکام دستگيري فعالان ستاد انتخاباتي مهندس موسوي را سه روز قبل از انتخابات، يعني در روز ?? خرداد ماه اخذ کرديد؟ مگر نظرسنجي‌ها در تهران حاکي از آراي بيشتر آقاي موسوي نبود. پس شما از کجا يقين داشتيد که آقاي احمدي‌نژاد پيروز خواهد شد؟ اگر يقين نداشتيد حکم بازداشت ما را پيش از برگزاري انتخابات صادر نمي‌کرديد.

    افزون بر آن من تقريباً از تمام بازجوهاي خود نيز پرسيدم چرا روزنامه و خبرگزاري رسمي دولت آقاي احمدي‌نژاد به دروغ خبر بازداشت مرا روز جمعه و شنبه صبح منتشر کردند. عقل سليم حکم مي‌کند جناح پيروز در انتخابات در صدد ايجاد آرامش باشد نه ايجاد التهاب! آنان پاسخ روشني نداشتند که بدهند. من نيز همين مطالب را در برگه‌هاي بازجويي خود نوشتم و اعلام کردم اگر مي‌خواهيد بدانيد چه کساني در صدد ايجاد اغتشاش در جامعه بودند، کافي است بررسي کنيد که چه کسي دستور انتشار اين اخبار کذب را صادر کرد. آنان اقدامي نکردند و مي‌دانم چرا.

    اکنون نيز قوه قضاييه به شکايت من از روزنامه ايران و خبرگزاري ايرنا رسيدگي نمي‌کند تا روشن شود چرا اخبار دروغ بازداشت فعالان ستاد مهندس موسوي را منتشر کردند تا فضاي جامعه را ناامن کنند. آيا شما مي‌توانيد در اين‌باره توضيح دهيد؟

    جالب آن‌که در شصتمين روز بازداشتم در انفرادي در بند دو الف اوين، وقتي مرا به اتاقي بردند که آقاي مرتضوي در آن بود، از او پرسيدم: چرا حکم تخليه ستاد انتخاباتي مهندس موسوي را در قيطريه صادر کرديد و موجب تشکيل اولين اجتماع اعتراضي مردم در آن ميدان شديد؟ سکوت کرد و کوشيد موضوع بحث را تغيير دهد.

    + /.>< 

    نماينده محترم ولي فقيه در روزنامه کيهان!

    بعضي دوستان جنابعالي دو انتخابات رياست جمهوري هفتم و دهم را با هم مقايسه مي‌کنند و به اصلاح‌طلبان خرده مي‌گيرند که چرا مانند جناح حاکم کنوني عمل نکردند که نتيجه انتخابات دوم خرداد ???? را پذيرفتند و به خيابان‌ها نيامدند. آنان مي‌پرسند درست بود که ما نيز در سال ?? به خيابان‌ها مي‌ريختيم و به شکست خود و پيروزي شما اعتراض مي‌کرديم؟ اين استدلال ظاهري زيبا دارد، اما در واقع يک مغالطه سياسي است. زيرا تفاوت‌هاي دو انتخابات را ناديده مي‌گيرد. در انتخابات رياست جمهوري هفتم در سال ????:

    ?? برگزار کننده انتخابات وزارت کشور بود که اکثر قاطع استانداران و فرماندارانش طرفدار رقيب آقاي خاتمي بودند. در آن انتخابات استانداراني مانند آقايان احمدي‌نژاد (در اردبيل) و رحيمي (در کردستان) تمام تلاش خود را براي شکست نامزد اصلاح‌طلبان به کار بردند.

    ?? اکثريت اعضاي شوراي نگهبان مخالف جدي آقاي خاتمي بودند و حتي در اطلاعيه تأييد صلاحيت نامزدها، براي نخستين بار ترتيب الفبا را به هم زدند و نام وي را که علي‌القاعده بايد نفر اول اعلام مي‌شد به جايگاه سوم انتقال دادند با اين توجيه ناموجه که ما بر اساس آراي مثبت اعضاي شورا به صلاحيت نامزدها اسامي را اعلام کرديم.

    ?? صدا و سيما تمام قد در خدمت تبليغ رقيب آقاي خاتمي و تخريب وي بود.

    ?? تبليغ زيادي انجام مي‌شد که نظر رهبري نظام، انتخاب نامزد رقيب آقاي خاتمي است. تيتر اول روزنامه ابرار در روز چهارشنبه ?? ارديبهشت ماه (دو روز به برگزاري انتخابات) به نقل از دبير جامعه روحانيت مبارز تهران حاکي از اين بود که رأي مقام رهبري به رقيب آقاي خاتمي است.

    ?? فرماندهان نظامي مداخله‌گر در انتخابات امکانات خود را براي شکست آقاي خاتمي بسيج کرده بودند.

    ?? آقاي جواد لاريجاني به لندن رفت تا حمايت دولت انگلستان را از نامزد مورد نظر خود جلب کند.

    ?? نه تنها کيهان جنابعالي با تمام توان به افشاگري عليه آقاي خاتمي پرداخت، بلکه همفکران شما توطئه غير اخلاقي تهيه فيلم “کارناوال عصر عاشورا” را تهيه و اجرا کردند. براي اينکه عمق فاجعه معلوم شود شما را به خاطرات آقاي کردان ارجاع مي‌دهم که اعتراف کرد پس از روشن شدن ابعاد مسأله، از سه نفر مسئول اصلي پروژه عصر عاشورا، يکي تصميم داشت خود را بکشد و ديگري در فکر فرار به خارج از کشور بود.

    بنابراين پيروزي آقاي خاتمي با آن مجريان و ناظران و با وجود تخلف‌ها و تقلب‌هايي که توسط برخي استانداران همکار آقاي احمدي‌نژاد از جمله در کردستان صورت گرفت و با توجه به عملکرد صدا و سيما و ديگر ارکان حکومت جايي براي اعتراض باقي نگذاشته بود. شما به چه چيز در آن انتخابات مي‌توانستيد اعتراض کنيد؟ اگر انتقادي وارد بود، که بود، عليه دوستان جنابعالي بود که آقاي خاتمي اجازه پيگرد قضايي آن‌ها را نداد. همين مسأله نيز آنان را جري کرد و امروز طلبکار شده‌اند و در مقام “فتنه شناسي”، خلق را تقسيم و مديران و مسئولان شايسته را حذف و بلکه بدنام مي‌کنند.

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    حتماً سخنراني سردار مشفق را شنيده‌ يا مطالعه کرده‌ايد و از شکايت هفت نفر از قربانيان “ستاد مهندسي انتخابات ??? از وي و ديگر اعضاي ستاد مورد نظر او نيز مطلع هستيد. طبق اعترافات او که هيچ مقام و نهاد لشکري و کشوري آن را تکذيب نکرده است، دو سال قبل از انتخابات رياست جمهوري دهم يک ستاد مخفي و البته غير قانوني با حضور مقامات سياسي، نظامي و امنيتي، با هدف پيروزي آقاي احمدي‌نژاد تشکيل شد. اعضاي ستاد که در سطوح بالاي ارکان نظام حضور و نفوذ دارند، معتقد بودند که “شکست آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات ??، شکست رهبري نظام است.”

    بنابراين همه امکانات دولتي و عمومي را براي شکست نامزدهاي رقيب او “بسيج” کردند و تا آن‌جا پيش رفتند که کانديداهاي اصلاح‌طلب را “دشمن” خواندند که به “مقابله با رهبري” برخاسته‌اند. ستادهاي انتخاباتي نامزدها نيز “اطاق جنگ دشمن” ناميده شدند. به نظر شما با “دشمن” و “اطاق جنگ” او چه بايد کرد؟ آراي چنين دشمني چقدر اعتبار دارد؟ همين ستاد که آن قدر قدرت داشت سيستم پيام کوتاه تلفن‌هاي همراه را براي ?? ساعت در سراسر کشور قطع کند، براي بعد از انتخابات نيز برنامه‌هايي تدارک ديده بود. بازداشت فعالان ستاد انتخاباتي مهندس موسوي بلافاصله پس از برگزاري انتخابات از جمله طرح‌هاي آنان بود. به باور من قصدشان اين بود در انتخابات?? با يک تير دو نشان بزنند. هم کاري کنند که حکومت يکدست باقي بماند و هم براي نخستين بار سياست‌ورزي را براي منتقدان ناممکن کنند تا جامعه تک‌صدا شود. به نظر من آنان اجمالاً تحرکات پس از انتخابات را نيز پيش‌بيني کرده بودند، ولي تصور مي‌کردند اجتماعات پراکنده خواهد بود و کنترل و مهار آن‌ها چندان دشوار نيست. اي بسا به کار بردن محدود خشونت توسط معترضان نيز لازم بود. چرا که کاربرد چنين خشونتي مي‌توانست زمينه را براي وارد کردن اتهامات بيشتر به منتقدان دربند و صدور احکام ظالمانه‌تر عليه آنان فراهم کند.

    آيا همچون من قبول نداريد طراحان اين بازي و روند خطرناک بيش از آنکه به فکر حيثيت کشور يا نگران بروز خشونت باشند، از کارکرد بعدي آن خشنود بودند؟ آنچه مهندسي انتخابات و محاسبه حوادث پس از آن را به هم زد، هوشياري و حق‌شناسي ميليون‌ها ايراني بود که تصميم گرفتند علاوه بر رأي دادن، از رأي خود در برابر دست‌اندازي‌هاي آقاي جنتي و همکارانش پاسداري کنند. موقع‌شناسي آنان دستاوردهايي بيشتر از پيروز شدن نامزدشان در انتخابات رياست جمهوري نصيب ملت کرد، آري! جنبش تاريخ‌سازي شکل گرفت که دروغ و ريا و خرافه را يک جا به چالش کشيد، مشت آهنين را رسوا کرد و به انتخابات نمايشي براي هميشه پايان داد. بعد از اين يا انتخابات کاملاً‌ سالم و آزاد برگزار خواهد شد يا کاملاً‌ رسوا. جنبش سبز سرانجام انتخابات آزاد را به شما تحميل خواهد کرد، اگر داوطلبانه آن را نپذيريد، راه ديگري وجود ندارد.

    جناب آقاي شريعتمداري!

    با توجه به آنچه گفته شد، به خود حق مي‌دهم که بگويم جناح همفکر شما که در حال حاضر بر مقدرات کشور حاکم است:

    ?? مرتکب خطا شد که در انتخابات گذشته به اعتراضات و شکايات نامزدهاي منتقد يا مستقل رسيدگي نکرد و موجب انباشت بي‌اعتمادي و بدبيني بسياري از شهروندان به مجريان و ناظران انتخابات شد.

    ?? عملکردش نادرست بود که به اعتراضات آقايان موسوي و کروبي درباره تخلف‌هاي انتخاباتي، قبل از روز ?? خرداد ?? توجه نکرد و حتي آشکارا به پشتيباني از آقاي احمدي‌نژاد برخاست و به احساس “بي‌انصافي” مقامات نظارتي که بايست بي‌طرف مي‌بودند، دامن زد.

    ?? مرتکب اشتباه شد که در روز برگزاري انتخابات مانند يک جناح کودتاچي رفتار کرد. غافل از آن‌که چنين عملکردي صرفاً به افزايش بدبيني‌ها منجر مي‌شود.

    ?? جفا کرد به مردم و ميهن و آيين که به جاي به رسميت شناختن اعتراض مردمي و تلاش براي روشن کردن ابعاد مسأله به بگير و ببند، سرکوب و شکنجه روي آورد و به اين بهانه روز به روز آزادي‌هاي قانوني شهروندان را محدودتر کرد. عملکرد دوستان شما در هر چهار مرحله غلط بود. چنانچه از ابتدا حقوق منتقدان را رعايت مي‌کرديد، حوادث خونين يکسال و نيم گذشته رقم نمي‌خورد.

    + /.>< 

    اما در انتخابات اخير:

    ?? برگزار کننده انتخابات وزارت کشوري بود که وزيرش رييس ستاد انتخابات آقاي احمدي‌نژاد بود. همين وزارتخانه عملکرد ناموفقي از برگزاري دو انتخابات (شوراهاي سوم و مجلس هشتم) در کارنامه خود داشت. وزير آن نيز بلافاصله پس از برگزاري انتخابات از اين سمت بر کنار شد.

    ?? ناظرانتخابات شوراي نگهبان بود که آشکارتر از دوم خرداد، به سود نامزد رقيب آقاي موسوي تلاش کرد. آنان هيأت‌هاي نظارت را محمل توجيه و تبليغ عملکرد آقاي احمدي‌نژاد کرده بودند. در دو انتخابات گذشته نيز به هيچ وجه به اعتراض اصلاح‌طلبان توجه نکرده و سابقه بدي از خود به جا گذاشته بودند.

    ?? طبق اعترافات صريح آقاي مشفق امکانات لشکري و کشوري براي پيروزي آقاي احمدي‌نژاد بسيج شده بود. اگر به شکايت ما در اين زمينه رسيدگي شود، معلوم خواهد شد که چه کساني با چه امکاناتي اين انتخابات را “مهندسي” کردند.

    ?? هزاران ميليارد پول و کالا در ماه‌هاي منتهي به انتخابات هزينه شد، بدون آنکه مرجع نظارتي يک تذکر ساده به آقاي احمدي‌نژاد بدهد که اين کار مصداق بارز خريد و فروش آراست و چنين آرايي طبق قانون بايد باطل شود.

    ?? صدا و سيما همچنان در خدمت رييس دولت نهم بود و در جهت تضعيف ديگر نامزدها.

    ?? رفتار و گفتار رهبري رسماً به سود آقاي احمدي‌نژاد تفسير مي‌شد. سفر ايشان به کردستان در ارديبهشت ?? و تأييد صريح عملکرد دولت آغاز ماجرا بود تا آن جا که سردار مشفق اعلام کرد که در همه جا “شکست آقاي احمدي‌نژاد را شکست رهبري” مي‌خواندند. سکوت رهبري درباره عدم دخالت نظاميان در امر انتخابات نيز نشانه نظر مثبت ايشان در دخالت گسترده در انتخابات تفسير مي‌شد.

    ?? مراجع قانوني نيز به اعتراضات و شکايات آقايان مهندس موسوي و کروبي تا اعلام نتايج انتخابات رسيدگي نکردند.

    با توجه به اين وضعيت و اينکه فضا در مرکز به گونه‌اي بود که به قول وزير فرهنگ و ارشاد دولت نهم در و ديوار تهران گواهي مي‌دهند که “رأي آقاي موسوي بيشتر از آقاي احمدي‌نژاد است”، انتظار داشتيد بلافاصله پس از برگزاري انتخابات آرا به نسبت يک به سه به ضرر آقاي موسوي اعلام شود و مردم به راحتي آن را بپذيرند. آن هم پس از اتفاقاتي که به ويژه در روز برگزاري انتخابات رخ داده بود (مانند قطع سيستم پيام کوتاه تلفن همراه، فيلترينگ سايت‌هاي طرفدار آقاي موسوي و…). به باور من اگر مردم به صورت علني اعتراض نمي‌کردند، محل سؤال بود. جالب آنکه ميليون‌ها شهروند ايراني اعتراض خود را به نتيجه انتخابات اعلام کردند. اما جناح حاکم حاضر نشد يک هيأت بي‌طرف را براي رسيدگي به شکايات تعيين کند و همچنان به بازداشت‌هاي فله‌اي و ضرب و شتم و اعتراف‌گيري و صدور احکام ظالمانه سال‌ها زندان براي فعالان ستادهاي انتخاباتي منتقد پرداخت. از شما مي‌پرسم اگر ?? خرداد ?? نبود، به کدام شکايت رسيدگي مي‌شد و چه بلايي بر سر ما مي‌آمد؟ بي‌شمار هستيم و اين رفت ستم بر ما. اگر کم شمار بوديم با ما چه مي‌کرديد؟

    مي‌ماند اين ادعا که چرا از طرق قانوني اقدام نکرديد؟ ما اقدام کرديم و نتيجه نگرفتيم. همچنان که در ادوار قبل به شکايات ما توجه نکردند. براي اينکه قانونگرايي جناح حاکم روشن شود، لطفاً جواب دهيد:

    ما از راه‌هاي قانوني شکاياتي تسليم قوه قضاييه کرده‌ايم. چرا به آن‌ها رسيدگي نمي‌شود؟ حتماً‌ بايد يک اجتماع ميليوني شکل بگيرد تا همه از صدر تا ذيل نظام به فکر “قانون” و حاکميت آن بيفتند؟ مگر اميرالمومنين (ع) در دادگاه حاضر نشد، آن هم در برابر يک فرد غير مسلمان و قاضي حکم به ضرر وي صادر نکرد؟ پس چرا جنابعالي از قوه قضاييه نمي‌خواهيد به شکايات ما رسيدگي کند؟ ما که به سازمان ملل متوسل نشده‌ايم. چرا علناً قانون‌شکني مي‌کنيد؟ نکند ما را از حق شکايت کردن نيز در نظام عدل مورد نظر خود محروم کرده‌ايد؟

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    جناح حاکم در حال حاضر دو راه پيش رو دارد. يکي ادامه دادن راهي است که در يکسال و نيم گذشته پيموده است. يعني به بهانه مقابله با “فتنه” نه تنها با “حقوق انساني” ايرانيان، بلکه با “علوم انساني” نيز به ستيز برخيزد و:

    ?? همچنان فضا را پليسي و امنيتي نگه دارد، به بگير و ببندها ادامه دهد، هر نوع اجتماع اعتراضي را به شدت سرکوب کند و مانع برگزاري هر نوع مراسم توسط اصلاح‌طلبان (در حد دعاي کميل و دعاي عرفه و…) شود.

    ?? با توهين به شعور ملي،‌ آخرين بقاياي مطبوعات منتقد را توقيف، سايت‌هاي اصلاح‌طلب را فيلتر و احزاب مستقل را منحل کند و در جهت حاکميت سيستم تک‌حزبي، آن هم از نوع “حزب پادگاني” (حزب مخفي و غير قانوني نظاميان) و انسداد سياسي بکوشد.

    ?? براي دو نامزد منتقد محدوديت‌هاي روز افزون ايجاد کرده و تلاش خويش را صرف حذف هر چه بيشتر نيروهاي وفادار به انقلاب و نظم و ثبات سياسي کند.

    ?? صدا و سيما را همچنان تک صدا و ميلي اداره کند و بر رونق شبکه‌هاي فارسي زبان خارجي و گسترش نگاه به خارج بيفزايد.

    ?? به شکايات منتقدان و معترضان درباره دخالت‌هاي غير قانوني در انتخابات تا شکنجه و شهادت شهروندان در زندان‌ها رسيدگي نکند و هم زمان به صدور احکام رسوا و قرون وسطايي مانند محروميت ?? ساله جوانان از فعاليت‌هاي سياسي، حزبي و مطبوعاتي بپردازد (خدا رحم کرد فتنه را سي ساله خواندند. اگر ?? ساله ناميده بودند، لابد اين جوانان ?? سال از فعاليت‌هاي فوق محروم مي‌شدند!)

    ?? به جاي تحليل همه‌جانبه و آسيب‌شناسانه آنچه رخ داد، ادعاهاي کليشه‌اي و سست خود را تکرار کند. البته چون به اين نتيجه رسيده‌ است که اتهامات شرم‌آورشان پاسخگوي ابهامات افشاگر شهروندان نيستند، اخيراً‌ ريشه فتنه را ?? ساله (آقاي مصباح يزدي) تا ?? سال (امام جمعه موقت) مي‌خوانند و روشن شدن ماهيت و ابعاد فتنه را به سال‌هاي آينده احاله مي‌دهند و مجيز گويي را به اوج خود رسانده، ‌از “قوي‌تر” بودن “تدبير مقام معظم رهبري” از “تدبير امام راحل” سخن مي‌گويند (تهران امروز، ??/?/????). به اين اميد که ملت قانع شود آنچه انجام شد، بهترين راه ممکن بود.ولي باز هم بي‌نتيجه!

    ?? با اين روند به انتخابات مجلس نهم برسد و در روياي برگزاري يک مسابقه يک طرفه و حذف آخرين منتقدان تک‌صدايي، زمان را از دست بدهد. حال آنکه تشکيل حکومتي يکدست‌تر از وضعيت کنوني که اولاً همگي ذوب در ولايت باشند و ثانياً جز اين هيچ نباشند، حتي اگر ممکن باشد،‌ فاجعه آفرين است و سرنوشتي را براي کوشندگان آن رقم خواهد زد که رژيم شاه با ايجاد حزب واحد رستاخيز با آن مواجه شد.

    راه دومي که در مقابل شماست همان وعده‌هاي امام به مردم است که در قانون اساسي تبلور يافته است. چه بجاست که جنابعالي و دوستانتان نه در شعار، بلکه در عمل ثابت کنيد واجد اعتماد به نفس هستيد و به شعور و بصيرت و علاقه مردم به ميهن خود باور داريد. يعني با احترام گذاردن به کرامت، حرمت و حقوق شهروندان نشان دهيد حاکميت قانون را برگزيده‌ايد و منافع و امنيت ملي را بر منافع و قدرت خويش ترجيح مي‌دهيد. بر اين اساس لازم است حکومت اعلام نشده نظامي را بر چينيد، به جو پليسي و امنيتي خاتمه دهيد، آزادي اطلاع‌رساني، بيان، قلم، مطبوعات، احزاب و اجتماعات را تأمين کرده و هر چه سريع‌تر اعلام کنيد قصد داريد انتخابات آتي را سالم، قانوني و‌ آزاد برگزار کنيدو به هر شکايتي از طرف هر شهروندي بي‌طرفانه رسيدگي خواهيد کرد. شايد به اين ترتيب قطار مديريت کشور در ريل صحيح قرار گيرد.

    روشن است که شما همچنان مي‌توانيد، البته براي مدتي، حاکميت نظاميان را در همه عرصه‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، هنري، علمي و آموزشي تداوم بخشيد. شما مي‌توانيد نه فقط با “حقوق سياسي و اجتماعي” شهروندان، بلکه با “علوم سياسي و اجتماعي” نيز به مقابله برخيزيد و قادريد “فتنه شناسي” را آن هم در مبتذل‌ترين شکل خود جايگزين “جامعه‌شناسي” کنيد. اما بدون ترديد بسيار زودتر از آنچه فکر مي‌کنيد با ناکامي مواجه خواهيد شد. چون مردم و به ويژه نسل جوان آگاهند که انحصار اطلاع‌‌رساني شکسته شده است و جنابعالي بهتر از من از اختلافات رو به رشد جناح خود اطلاع داريد. همچنين از گسترش نارضايتي‌هاي عمومي ناشي از مشکلات معيشتي (بيکاري، تورم و گراني) آگاهيد. علاوه بر اين مي‌دانيد در صورت نمايشي برگزار شدن انتخابات آتي، با تحريم آشکار و گسترده بخش‌هاي وسيعي از مردم مواجه خواهيد شد که در صورت تکرار اين تحريم‌ها مي‌تواند به يک نه بزرگ تبديل شود. پس تا دير نشده است، دعوت پيام سبز را جدي بگيريد. دختر و پسر جوان امروزي، فرزندان مادران و پدراني هستند که انقلاب به آن‌ها اعتماد کرد. به نسل جديد اعتماد کنيد و راه فرداي بهتر را بگشاييد.

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    آيا مي‌توانم چند پرسش را که اذهان بسياري از ايرانيان را به خود مشغول داشته است، با جنابعالي در ميان بگذارم و انتظار شنيدن پاسخ مکفي داشته باشم؟

    ?? چرا به روي مردم معترض به روند يا نتيجه انتخابات آتش گشوديد؟ در کدام کشور دنيا براي جلوگيري از انقلاب مخملي (فرض کنيم چنين پروژه‌اي در کار بود) مردم را به گلوله‌ مي‌بندند؟

    ?? چرا از اراذل و اوباش در شکنجه زندانيان استفاده کرديد؟ (لطفاً تکذيب نفرماييد. کافي است به متن کيفر خواست دادستان تهران عليه متهمان پرونده کهريزک مراجعه فرماييد. در اين زمينه صراحت دارد).

    ?? آيا دليل آن که منتقدان خود را “خس و خاشاک” و “هيچ” مي‌خوانيد و خود را معادل ملت مي‌ناميد، آن نيست که هيچ حقي براي آنان قائل نشويد؟

    ?? چرا خواهان رسيدگي به ترور کنندگان سيدعلي موسوي، پرتاب کنندگان عزاداران حسيني از روي پل و گذر کنندگان ماشين پليس از روي پيکر سوگواري در عاشوراي ?? نمي‌شويد؟ آيا سکوت در اين زمينه يا تبليغ درباره ? دي مي‌تواند اين فجايع را از اذهان عمومي بزدايد؟

    ?? سؤال اساسي تر آن که، آنچه جنابعالي و همفکرانتان پس از انتخابات مهندسي شده ?? انجام داديد، واقعاً با رفتار رژيم سابق پس از کودتاي ?? مرداد ?? چه تفاوتي دارد؟ مگر رژيم کودتا روزنامه‌هاي مخالف را بعد از ?? مرداد به تدريج توقيف نکرد؟ آيا شما غير از اين عمل کرديد؟ آيا دست به انحلال احزاب منتقد نزديد؟ آيا معترضان را سرکوب نکرديد و تعداد زيادي را به زندان نينداختيد؟ آيا کوي دانشگاه تهران را به خاک و خون نکشيديد؟ آيا لباس شخصي‌ها را به جان مردم بي‌دفاع، از جمله در مجتمع مسکوني سبحان نينداختيد؟ و سرانجام آيا به بهانه مقابله با دشمن، انتخابات آزاد را منتفي نکرده‌ايد؟ به نظر جنابعالي کودتا و حکومت نظامي شاخ و دم دارد؟ آيا اثبات اينکه انتخابات سالم برگزار شده است و شما در اکثريت هستيد، آن است که انتخابات بعدي صد در صد آزاد برگزار شود تا جهانيان “قلت خس و خاشاک” را مشاهده کنند؟ يا راه آن استقرار حکومت پليسي و سرکوب شديد و احکام قرون وسطايي براي منتقدان، اعم از نويسنده، هنرمند، دانشجو، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار، ‌فعال مدني و سياسي است؟

    + /.>< 

    جناب آقاي شريعتمداري!

    تا زماني که جمهوري اسلامي ايران به پرنده‌‌اي با دو بال تشبيه مي‌شد، برداشت اکثريت ايرانيان آن بود که رقابت آزاد سياسي هنوز ممکن است و دست کم دو جناح مي‌توانند بخت خود را براي مشارکت در مديريت کشور آزمايش کنند. در آن دوران فضاي جامعه و وعده‌هاي انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري با شرايط عمومي و عملکرد مسئولين از “شعر” تا “نثر” فاصله داشت. ولي هنگامي که اعلام شد پرنده مرد و کشور به اتوبوسي تشبيه شد که وظيفه سرنشينانش آن است که ساکت بمانند تا حواس راننده‌اي که برگزيده‌اند پرت نشود، در اوضاع جامعه و مواعيد انتخاباتي نامزدها با وضعيت کشور و در رفتار کسي که پيروز انتخابات خوانده شد، از “شعر” تا “شکنجه” شکاف ايجاد شده است. حتماً فراموش نکرده‌ايد که چه سرور و شادماني، از هر دو طرف، در ايام قبل از ?? خرداد ?? در سراسر ايران حاکم بود. ولي به علت آن‌که بلافاصله پس از انتخابات، يکي خود را “حق” و معادل “ملت ايران” خواند و رقيب را “خس و خاشاک” ناميد و در جايگاه “دشمن” نشاند، سرکوب‌هاي خياباني جاي کارناوال‌هاي شادي را گرفت.

    “جنگ” به جاي “جشن” نشست و سلسله‌اي از “انگ‌ها و ننگ‌ها” جايگزين “رنگين کماني از رنگ‌ها” شد. آقاي احمدي‌نژاد و حاميانش در اين توهم بودند که آب روان (منظور ستاد مداخله‌کنندگان غير قانوني در انتخابات که سردار مشفق سخنگوي آنان است) خس و خاشاک را جارو خواهد کرد. اما ديديم و ديديد که چه فاجعه‌هايي آفريده شد و چه رسوايي‌ها که به بار نيامد و چه آبروهايي که برفت.

    آري! شما مي‌توانيد به مسير “از خطا تا جفا” ادامه دهيد. ولي به شما و دوستانتان که مقدرات کشور را در دست گرفته‌ايد هشدار مشفقانه مي‌دهم که اين راه، راه بد فرجامي است. ديگراني که از شما کار کشته‌تر و سازمان يافته‌تر بودند، از اين مسير رفتند ولي به بن‌بست رسيدند. مگر جناح متبوع شما با “اصلاحات” در نيفتاد؟ آيا زايش پر شکوه جنبش سبز را مشاهده نکرديد؟ جنابعالي و دوستانتان ??خرداد ?? را در خواب هم نمي‌ديديد. ولي در بيداري ديديد و عظمت آن به شما شوک شديدي وارد کرد. نکرد؟ اگر راه خود را تغيير ندهيد و به حق و رأي مردم تمکين نکنيد، ممکن است سيل خروشان بعدي فرصت جبران براي شما باقي نگذارد.

    با احترام

    سيدمصطفي تاج‌زاده زندان اوين

    + /.>< 

    مصطفي تاجزاده در سومين نامه سرگشاده خود به حسين شريعتمداري به بررسي ابعاد مختلف کودتاي انتخاباتي سال ?? پرداخته است. وي ضمن طرح سوالاتي در خصوص عملکرد رسواي حاکميت در اين انتخابات ضمن اعتراض به برخوردهاي صورت گرفته و مقايسه اين رويداد با کودتاي ?? مرداد مي گويد: “ آنچه جنابعالي و همفکرانتان پس از انتخابات مهندسي شده ?? انجام داديد، واقعاً با رفتار رژيم سابق پس از کودتاي ?? مرداد ?? چه تفاوتي دارد؟ مگر رژيم کودتا روزنامه‌هاي مخالف را بعد از ?? مرداد به تدريج توقيف نکرد؟ آيا شما غير از اين عمل کرديد؟ آيا دست به انحلال احزاب منتقد نزديد؟ آيا معترضان را سرکوب نکرديد و تعداد زيادي را به زندان نينداختيد؟ آيا کوي دانشگاه تهران را به خاک و خون نکشيديد؟ آيا لباس شخصي‌ها را به جان مردم بي‌دفاع، از جمله در مجتمع مسکوني سبحان نينداختيد؟ و سرانجام آيا به بهانه مقابله با دشمن، انتخابات آزاد را منتفي نکرده‌ايد؟ به نظر جنابعالي کودتا و حکومت نظامي شاخ و دم دارد؟”

    در بخش ديگري از اين نامه تاج زاده ضمن اعتراض به عملکرد رهبري در مواجهه با اعتراضات رخ داده به خطبه هاي نماز جمعه رهبري اشاره مي کند و مي نويسد: “با کمال تأسف بايد اعلام کنم برداشت عموم ايرانيان مخالف يا موافق نتيجه انتخابات، از خطبه‌هاي مذکور حمايت قاطع سخنران از آقاي احمدي‌نژاد بود و اين که نتيجه انتخابات قطعي و غير قابل تغيير است. ادامه تظاهرات نيز تحمل نمي‌شود و مسئوليت عواقب آن به عهده شرکت کنندگان در اجتماعات خواهد بود. “

    + ل 

    هيچيك از اين پيشگوييها، غيب گويي ها و رمالي ها اعتباري ندارند/ اگر تا حالا پشت سر امثال بنده نماز خوانديد و حالا سركش شديم و ظلم كرديم ديگر نماز نخوانيد و استغفار كنيد/ به اين شايعات و دروغ ها در مورد موعد ظهور اصلاً توجه نكنيد/ كسي كه نمي خواهد حرف حق را بفهمد به زور تسليم حرف حق نخواهد شد/ طلب رحمت و مغفرت استاد بر مرحوم سحابي و دخترش. آفتاب: استاد محمود امجد روز پنج شنبه 12 خرداد در ميان جمعي از مردم تهران در جلسات كوي طحاني با رد هرگونه پيشگويي، غيب گويي و رمالي جمعي بي خرد و گمراه گفت: هيچيك از اين پيشگوييها، غيب گويي ها و رمالي ها اعتباري ندارند تنها چيزي كه اعتبار دارد قول معصوم و برهان مي باشد. اين استاد اخلاق و عرفان با بيان اينكه اگر تا حالا پشت سر امثال بنده نماز خوانديد و حالا سر كش شديم و ظلم كرديم ديگر نماز نخوانيد و استغفار كنيد ادامه داد: همه ما بايد استغفار كنيم اما بايد بر مردم عادي خوش بين باشيم. وي با بيان اينكه مردم نبايستي به بافته ها و دروغ‌هايي كه برخي در مورد خرداد ماه عنوان مي كنند اعتنايي نمايند ادامه داد: به اين دروغهايي كه برخي عنوان مي كنند اصلاً توجه نكنيد بعضي ها از من مي پرسند آيا قرار است در 14 و 15 خرداد اتفاقي رخ دهد اما من به همه مي گويم به اين شايعات و دروغ ها در مورد موعد ظهور اصلاً توجه نكنيد. استاد محمود امجد با بيان اينكه براي دعوت مردم به خدا حتماً نياز به عمامه وجود ندارد افزود: همه بايد مردم را به خدا دعوت نماييم نياز به عمامه نيست اما به شرطي كه مردم را به خود دعوت نكنيم به خدا دعوت كنيم. وي با بيان اينكه گذشت زمان همه مسائل را روشن خواهد ساخت افزود: گذشت زمان همه مسائل را روشن خواهد ساخت اما بايد هركس خودش به حرف حق برسد قرآن مي گويد اعتدال داشته باشيد اما كسي كه نمي خواهد حرف حق را بفهمد به زور تسليم حرف حق نخواهد شد. حضرت استاد محمود امجد در پايان اين سخنراني براي مرحوم عزت الله سحابي و دختر مرحومه اش طلب غفران و رحمت الهي نمودند.