ادامه
اي خليج هميشه فارس من ,بگو ,به من وتمام فرزندان ايران بگو که چگونه مي توانيم تو را که خاکت,خاک ماست هوايت ,هواي ماست دريايت ,درياي ماست و وجودت جزئي از ماست را به يکباره فراموش کنيم!
چگونه غيرت و عرق ملي مان به ما اجازه خواهد داد خليج عرب را به زبان آوريم!
چگونه مي توانيم جايگاه درخورت را در پايين نقشه ي ايرانمان به فراموشي سپاريم!
چگونه چگونه چگونه !!!
بگذار پاسخت را من بگويم , چرا که يقين دارم پاسخ من ,پاسخ تو نيز هست زيرا من يک فارس هستم و تو يک خليج فارس.
بگذار بگويم ,بگويم از ناراحتي ات, از دردي که درون دلت نهفته است و تو نمي داني چگونه با زبان بي زباني به بيگانگان بفهماني که,من ايرانم ,چون جزئي از ايرانم و هميشه ايران باقي مي مانم و هميشه فارس باقي مي مانم.
خوب مي دانم مي خواهي فرياد بزني ,فريادي که بلرزاند بيگانگان را و هوشيار کند بي غيرتان را !
که اي بيگانگان چگونه مي خواهيد من را از اصل وريشه ام جدا کنيد, مگر نه اين است که درخت بي ريشه درخت نيست, پس حقيقتا خليج بي فارس نيز خليج نيست .
و اي بي غيرتان ,شما چرا ,شما که من جزئي از شما و شما جزئي از من هستيد چرا ؟
درست است که زباني براي گفتن ندارم اما چرا شما زبانم نمي شويد؟!!