بي بي جون داري زيادي چيزي مي خوني واحتمالا هر چيزي كه مي بيني بر طبق محتويات ذهني تطبيق مي دهي وبعد قضاوت ميكني خارج ازاينكه اين قضاوتي كه كرده اي در خارج از فضاي ذهني ات درست است يانه .
اولا باشگاه پرسپوليس يك سال قبل قرار شده كه به بخش خصوصي فروخته شود (ورود اقاي هدايتي به هيئت مديره باشگاه به شرط خريد سهام گواه بر اين مطلب است )ثانيا دكتر از همان ابتدا تلاشهاي خستگي ناپذيري خود را براي خدمت به مردم ايران اغاز كرده است وهمه مردم ازاين تلاشها اگاه اندو مثل روز روشن است ونيازي به اينكه روزنامه ها وسايتهاي (رقيب كه نه) .دشمن اش در اين اواخر وبعد از اينكه مي دانند نامزدشان راي نمي اورد وحتي برخي از انها هم از همين حالا اعتراف كرده اند اقدامات وي را مذبوحانه يا ... بنمايند و او را تخريب نمايند وفعاليتش را سياه نماي كنند واقدامات ديگر انجام دهند تا بلكي از محبوبيت او بكاهند ندارد ومردم ايران اين قدر اگاه وهوشيار هستند كه فرق بين كسي كه مي خواهد خدمت كند با ديگران را بدانند وشما دوست عزيز(بي بي ) بهتر است به جاي مطالعه روزنامه ها وسايتهايي كه دولت راتخريب مي كنند چشم ات را باز كني و واقعيت را ببيني .
تلاشهاي مذبوحانهي دم انتخابات ادامه دارد
جايي چيزي خواندم در معني"تلاش مذبوحانه". شنيدهايم که مثلا فلاني تلاش مذوبحانهاي براي رسيدن به هدفش ميکرد. يعني تلاشي که از روي علاقهي بسيار فراوان به هدف انجام ميشود اما از ديد ناظر بيطرف تلاش بيفايده و بيثمري است اما خود تلاشگر از بيفايده بودنش خبر ندارد. اصل و نسب اين عبارت را ميگويند ميرسد به صحنهاي رقتانگيز در عالم واقعي: ذبح مرغ. مرغ يا خروس را که به طريقهي سنتي سر ميبرند را ديدهايد که بعد از اين که قصاب کارش تمام ميشود مرغ زبانبسته را رها ميکند تا در ميانهي قتلگاه خود دست و پا بزند؟ خودش را اين طرف و آنطرف پرتاب ميکند (بيچاره به دنبال راهي براي زنده ماندن ميگردد) اما چه سود؟ اين تلاش از طرف ما که ناظر خارجي هستيم کاملا بيفايده است. اين کلمهي مذبوحانه از اين ذبح ميآيد و تلاش بيثمري که مرغ ميکند را تلاش مذبوحانه مينامند.
اين اواخر احمدينژاد دارد کارهايي ميکند که من کم کم اميدوار ميشوم. اينها به نظرم نشانههايي بر اين است که آقايان دريافت کردهاند که گويا اوضاع خوب نيست و اگر همينطور پيش رود کلاه دکتر پس معرکه است.
چهار سال که با دو باشگاه پرسپوليس و استقلال رسما لاس زدند. هي رفقا را گذاشتند و مديريتش را به هم تعارف کردند که الان تازه دارد از سوراخ دعواهاي داخليشان گندش در ميآيد. حالا ناگهان 27 روز مانده به انتخابات آقاي دکتر يادشان افتاده که بايد اين دو باشگاه به هوادارانش فروخته شود. اين تلاش چه جور تلاشي است؟ سودي دارد؟ چه چيزي مجبور به همچه کارهاييشان کرده؟ به نظرم تلاشي مذبوحانه است.
باسلام
بعد از لطفي كه دوستان داشتند و طبق عادت معمول ما ازرونيها (قضاوت قبل از عملكرد )پايگاه از نوشتن مطالب انتخاباتي منصرف شد وبه نظرم مطالب وبلاگ اقاي ميرزابيگي كافيه ونيازي به مطالب من نيست
ممنون.
اگر احمدي نژاد نبود الان ما هم گرفتار بحران مالي جهاني مي شديم