لازم نيست بگوي
دستان پينه بسته ات و پشت خميده ات خود گوياي تمام حرف ها است،مي دانم حرف دل تو چيست ،سخن تو اين است:
اي کاش دست مهربان وقدر داني براي اين همه رنج وتلاش وجود داشت.!!!
در انتخابات 22 خرداد شاهد بوديم که احمدي نژاد سعي فراواني داشت تا با مطرح شدن به عنوان سمبل مبارزه با مافياي قدرت و ثروت، رأي توده هاي مختلف را جلب کند. بخش وسيعي از انتخاب کنندگان وي، به دليل جبهه گيري شديد و بي سابقه اش در برابر هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري به وي رأي داده اند. اين چيزي است که مرکز تحقيقات صدا و سيما هم به آن اذعان کرده و گفته پس از مناظره احمدي نژاد با ميرحسين، رأي نامزد اصلي اصولگرايان رشد چشم گيري يافته است. حتي اگر چنين امري رسماً اعلام نمي شد، مي توانستيم با اندک نگاهي به فضاي جامعه به اين نتيجه برسيم که طيف قابل توجهي از مردم به دليل اتهام افکني احمدي نژاد به هاشمي و ناطق و فرزندانشان به وي گرايش پيدا کرده اند.
حال اگر به مقوله انتخابات از زاويه يک معامله ميان انتخاب شونده و انتخاب کننده نگاه کنيم، خواهيم ديد که با توجه تبرئه صريح هاشمي و ناطق نوري در خطبه هاي 29 خرداد رهبري، يکي از دلايل اصلي رأي بخشي از مردم به وي با چالش مهم شرعي و اخلاقي رو به رو شده است. يک سوي معامله انتخابات يعني رأي دهندگان، اکنون با کذب بودن اتهامات وارده به هاشمي و ناطق مواجه شده و به اين نتيجه رسيده اند که سرشان کلاه رفته و از نفرت نهادينه شده آنها به هاشمي و ناطق، سوء استفاده شده تا براي احمدي نژاد رأي بيشتري جمع شود. آنها اکنون مغبون اين معامله اند و پي برده اند که قرار نبوده با هاشمي و ناطق برخوردي شود. بلکه فقط قرار بوده احساسات آنها را تحريک کنند تا رأي يک نامزد افزايش يابد. جداي از اين مسأله که در اين انتخابات تقلب مؤثري صورت گرفته يا نه، اکنون بايد بزرگان و متوليان فرهنگي و ديني کشور به اين مسأله مهم توجه کنند که پيروزي احمدي نژاد با اين چالش مهم شرعي و اخلاقي رو به روست.
قابل انکار نيست که بخش وسيعي از رأي دهندگان به احمدي نژاد انتظار داشته اند که با انتخاب او، طومار مافيايي به نام "خاندان هاشمي و ناطق" برچيده شود. آنها روي اين مبنا به احمدي نژاد رأي داده اند و اکنون که مشخص شده چنين مسأله اي يا وجود خارجي ندارد و يا قرار نيست با آن برخوردي شود، آيا اين حق هم براي رأي دهندگان محفوظ است که رأي خود به احمدي نژاد را پس بگيرند؟واضح است که آنها مغبون اين معامله اند و حق شرعي دارند که خود را از اين غبن و ضرر بزرگ رها کنند. علاوه بر اين، صلاحيت فردي احمدي نژاد نيز با چالش مهم ديني و اخلاقي رو به روست و او با تهمت زدن به چند انسان توانسته وزنه خود را سنگين تر کند.
متوليان فرهنگي و ديني جامعه بايد متوجه باشند که اگر اين دو شبهه جدي شرعي و اخلاقي را حل نکنند، پيامدهاي سنگين تري را متوجه خود و کشور خواهند کرد. باب شدن چنين پديده اي سبب ريشه کن شدن بسياري از بنيان هاي اخلاقي و فرهنگي جامعه خواهد شد و مسؤوليت مستقيم آن متوجه کساني است که اين شبهه جدي شرعي و اخلاقي را ناديده گرفته اند. اميدوارم پيش از آنکه اين برادرکشي هاي آشکار ادامه يابد و دوپاره شدن ملت جدي تر شود، فکري اساسي براي اين شبهات شود. حتي اگر ميرحسين از ادامه اعتراض منصرف شود ( که احتمال آن بسيار کم است)، عدم حل اين چالش مي تواند بهاي سنگيني براي مردم، کشور و نظام داشته باشد.يک بار ديگر هم گفته ام که اگر انقلاب اسلامي را مرادف با نام امام خميني بدانيم، بدون ترديد جمهوري اسلامي مرادف با نام هاشمي رفسنجاني است و ناديده گرفتن اين امر، قطعاً به سود نظام نيست.