• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : گاز رساني وتلاش شورا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 62 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + kk 
    به هر حال با تمام شيريني‌ها و تلخي‌ها و فراز و فرودها، انتخابات 22 خرداد به پايان رسيد، نتيجه آن به تأييد شوراي نگهبان رسيد و حتي حوادث و ناآرامي‌ها و اعتراضات پس از آن نيز تا حد زيادي فروکش کرد. اما پس از اين انتخابات بي‌سابقه و حوادث بي‌سابقه‌تر از آن، اکنون مهمترين پرسشي که مردم و نخبگان سياسي در محافل و گفتگوها از هم مي‌پرسند، اين است که «چه خواهد شد؟»

    آن‌ها مي‌خواهند بدانند پس از حضور شگفتي‌ساز مردم در قابت‌ها و بحث‌هاي انتخاباتي، حماسه روز انتخابات و نيز اعتراضات به نتايج اعلام شده، عاقبت چه پيش خواهد آمد و به اصطلاح چه کسي برنده اين بازي خواهد بود؟

    البته پاسخ به اين پرسش، به عوامل متعدد و غيرقابل پيش‌بيني وابسته است، روشن است که برنده و بازنده مطلق مشخص کردن در اين رقابت، ساده‌انگارانه به نظر مي‌رسد.

    با اين حال، مي‌توان به نکاتي اشاره کرد که فضاي روزها و ماه‌هاي پيش رو را روشن‌تر مي‌کند و به مردم و نخبگان سياسي براي تصميم‌گيري دقيق‌تر و واقع‌بينانه‌تر به سود منافع ملي کمک مي‌کند.

    در يک نگاه کلي مي‌توان گفت، برندگان و بازندگان يک رقابت سياسي نظير انتخابات، برنده و بازنده مطلق نيستند، بلکه بازندگي هم خود امتيازاتي دارد.

    » عکس: احمدي‌نژاد در 22 خداد 88
    توضيح اين که برنده انتخابات رياست جمهوري، از يک‌سو با پيروزي در اين رقابت سياسي، از امکانات دولتي و حکومتي و مادي و رسانه‌اي و در يک معنا امکانات "قدرت" بهره مي‌برد. اين امر مي‌تواند به بسط و تقويت گفتمان جريان حاکم، تثبيت هواداران و در نتيجه تدوام قدرت آن جريان بينجامد. اما در مقابل اين امکانات، جرياني که در رقابت سياسي دولت تشکيل مي‌دهد، مسئوليت رسيدگي به مشکلات مردم و تحقق وعده‌هاي داده شده در ايام انتخابات را هم بر دوش دارد و ميزان توفيق در اين بخش دوم است که تداوم برد و پيروزي اين جريان را تضمين مي‌کند.

    در مقابل، جريان بازنده در انتخابات از نظر امکانات اجرايي، ‌مالي، تبليغاتي و... به شدت در مضيقه است و حتي در برخي ساختارهاي حکومتي ممکن است از برخي آزادي‌ها در حوزه قضايي هم کم بهره باشد. اما در مقابل نه تنها مسئوليت حکومت‌داري برعهده ندارد، بلکه زبان نقد آن باز است و مي‌تواند به کوچکترين مسايل دولت حاکم ايراد وارد کند و با همين ابزار در صورت انتقادپذير بودن دولت، باعث اصلاح و افزايش کارآمدي آن و در غير اين صورت، باعث جذب مردم به سوي خود شود.

    * تثبيت گفتمان احمدي‌نژادي در 1384-1388
    در همين راستا، جريان محمود احمدي‌نژاد و هوادارانش پس از انتخاب سال 1384، از امکاناتي که حاکميت در اختيارش قرار داده بود، بيشترين بهره‌ها را برد. در سال‌هاي اول از ارتباط با علما و روحانيت استفاده کرد. در کل چهار سال از آنتن صداوسيما بيشترين بهره را براي تبليغ اقدامات ريز و درشت خود در خدمت به مردم و در مواردي ناديده ماندن مشکلات برد و از بودجه دولتي براي افزايش حقوق يا ارائه سهام به اقشاري از جامعه بهره برد.

    احمدي‌نژاد همچنين از دستگاه ديپلماسي کشور براي جاانداختن رويکرد خاص خود در سياست خارجي استفاده کرد و در حوزه داخلي هم از آن‌جا که رويکرد صريح و تهاجمي وي عليه برخي شخصيت‌ها و جريان‌هاي سياسي و متهم کردن آن‌ها به برخي موارد از جمله نقاط جذب مردم به او شده بود، وي در دوران قدرتش نيز از آن رويکرد بهره برد و اين ادبيات را در تريبون‌ها و رسانه‌هاي ريز و درشت در اختيار دولت ترويج کرد و حتي از امکان دستگيري برخي افراد در راستاي همين نگاه، فروگذار نکرد.

    با اين وجود بايد ديد که آيا تداوم اين رويکرد – که به اعتقاد برخي جواب داده و انتخابات اخير نشانه پيروزي آن است – ممکن و پيروزي آفرين است؟

    در پاسخ به اين سوال محوري بايد جزء به جزء موارد را مورد بررسي قرار داد و سپس نتيجه‌گيري کرد.