• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : مجلس ترحيم
  • نظرات : 14 خصوصي ، 96 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + jj 
    سربازان خويش را چنين وصيت کردم.بيداران و آزادگان را نيازاريد،مردمان مرا نيازاريد.زنان و مادران ما را نيازاريد.سربازان خردمند من مراقب مرزها و خان و مان من اند.و من سربازانم را دوست مي دارم و به انان آموخته ام که راست گوي و درست کردار برآيند.و به سربازانم چنين گفته ام که هرگز هيچ شکست خورده اي را تحقير نکنيدو هيچ اسيري را دشنام ندهيد.زيرا مدارا مکتب من است.و به سپاهيان خويش گفتم چون به شهرها در آييدشکست خوردگان را گرامي بداريد و با مردمان مهرباني کنيد.هر او که کودکي را هراسان کند، هر او که دل انساني را بلرزاند به سختي کيفرش خواهم داد.زيرا مدارا مکتب من است.(1) بابل به دست من افتاد و چون به بابل شديم سربازان و پارسيان خويش را گفتم دست به هيچ دامني دراز نکنيد.زنان و کودکان در پناه من اند.خاموشان و خستگان در پناه من اند.شکست خوردگان در پناه من اند.سلوک سربازان من سلوک پارسيان سرزمين من است و ما براي ازادي مردمان امده ايم.تنها ترانه و شادماني باشد.(2) 1-منشور پرشيا کورش بزرگ 2-منشور پارسوماش کورش بزرگ