مطهري:چند روز دشمنشادشويم بهتراز سقوط نظام است
بگذار
در کنار سرور بسياري از نيروهاي دوستدار انقلاب، ده سايت ضد انقلاب يک چند
روزي خوشحال باشند که صداي پسران مطهري هم از ظلمها درآمد، اما در عوض، پس
از سقوط نظام، شادي چند صد ساله و نسل اندر نسل نکنند. در اين موارد
«شادي» موقت دشمن در واقع «دلخوشي» اوست و نبايد آن را ملاک مطلقي براي
درستي يا نادرستي يک اقدام قرار داد.
حجت الاسلام محمد مطهري در يادداشت تازه خود نوشت:
امام
خميني (ره) نه تنها انقلاب را لحظه به لحظه رهبري کرد بلکه براي حفاظت از
آن در غياب خود، نکات راهگشايي را نيز براي حاميان نظام اسلامي به يادگار
گذاشت. يکي از آن نکات هوشمندانه اين بود که هرگاه ديديد دشمنان از شما
تعريف کردند معلوم ميشود عيبي در کار است (صحيفه نور، ج 17، ص 250).
متأسفانه
اين هشدار بجا ـ که پس از ارتحال امام، با تعابير مختلف از جمله همسو نشدن
با دشمن، شاد نکردن دشمن و عدم تکرار سخن دشمن از سوي رهبر انقلاب نيز
بارها مورد تأکيد واقع شده است ـ برخي دلسوزان را به اشتباه انداخته تا
آنجا که گمان کردهاند که «هر سخني» که دشمن از آن استقبال کند يا به شادي
دشمن منجر شود، يقينا ماهيت ضد نظام و انقلاب دارد! براي روشن شدن مسأله
با چند مثال آغاز ميکنم.
بدون شک امام خميني شاگردي به بزرگي
مطهري و دشمني به بزرگي شاه نداشت. اما همين شاگرد، بارها بزرگترين دشمن
امام را شاد کرد. زماني که مجاهدين (منافقين) با شاه مبارزه ميکردند،
مطهري علم مخالفت با آنها را برافراشت و از جمله شديدا از اينکه آنان
مطالب خود را به جاي «به نام خدا»، با «به نام خدا و به نام خلق قهرمان
ايران» آغاز ميکردند انتقاد کرده، آن را مصداق شرک خواند و باعث اختلاف
ميان مبارزان شد، به گونهاي که گروهي از انقلابيون مطهري را همکار ساواک
خواندند.
مطهري چندين بار ديگر نيز دشمن امام و خودش را شاد کرد:
در مجله فاسد زمان شاه يعني «زن روز» سلسله مقالات نوشت، سالها مردانه
عليه مارکسيسم ـ که شاه آن را تهديد بزرگي عليه حکومت خود ميديد ـ مبارزه
سرسختانه کرد و حتي صنف خود يعني روحانيت را چند بار در کتب و سخنرانيهايش
«درخت آفت زده» خواند، با اينکه خود بزرگترين مدافع اساس روحانيت بود و
حتي شهيد «تز اسلام منهاي روحانيت» شد. اتفاقا همين کارهاي «دشمن شاد کن»
مطهري، بيت الغزل هر ساله سخنرانان در تجليل از مقام اوست.
چگونه
است که امام از ميان شاگردانش همان کسي را که بيش از همه دشمن او را شاد
کرده بود «پاره تن» و «حاصل عمر» خويش خوانده، آثارش را بي استثنا آموزنده
و روانبخش دانست؟! شاد شدن شاه از برخي اقدامات مطهري چگونه با هشدار امام
که در ابتداي مقاله ذکر شد سازگار است؟