سايت صولگراي جهان هشدار داد
با اين حال فعالان بخش خصوصي منتظرند دولت بسته جديد بعد از انتخابات را عرضه کند.افزايش نقدينگي احتمالا تنها راه کار در کوتاه مدت است.با افزايش نقدينگي کنترل و مهار تورم به شيوه قبل از انتخابات ديگر ممکن نخواهد بود.
گزارش هاي رسمي از افزايش 3 درصد نرخ بيکاري در تهران خبر مي دهد.طي يک ماه و نيم گذشته 1646 کارگر به خيل کارگران اخراجي پيوستند.
اخراج 500 کارگر از شرکت روکش چوبي ايران 900 کارگر از کارخانه صنايع مخابراتي از راه دور و 230 کارگر هتل آزادي طي يک ماه و نيم گذشته در رسا نه ها گزارش شده است.
در 500 کارخانه 200 هزار کارگر از 3 تا 50 ماه حقوق در يافت نکرده اند.
اين وضعين البته طبيعي است . ايرالکو مجبور است محصولات خود را حدود 700 تومان زير بازار در بورس کالا بفروشد که باز هم به دليل بالاتر بودن قيمت المينيوم نسبت به بازار هاي جهاني خريداران استقبال نمي کنند
اين بحران باعث شده توليد ايرالکو 50 درصد کاهش يابد.
شرکت هاي بزرگ صنعت فولاد بورسي با ميانگين بازدهي منفي 44 درصد طي تير ماه 87 تا پايان تير ماه 88 دوران رکود را تجربه مي کنند .
با واردات بيش از يک ميليون تن شکر در سال گذشته ، 50 درصد واحدهاي توليدي شکر در مدار زيان قرار گرفتندو در باقي کارخانه ها نيز توليد عملا متوقف شده است.
چک مبادله شده در نظام بانکي در پايان سال گذشته نسبت به سال پيش از ان 42 درصد کاهش يافت.
اين در حالي است که چک هاي برگشتي 7.8 درصد افزايش پيدا کرد که از بعد جنگ تا به حال بي سابقه بوده است .
گزارش هاي بورس نيز حاکي از سراشيبي سقوط در 150 شرکت بورسي است.
60 درصد ظرفيت توليد کنندگان لوازم خانگي نيز غير فعال شده است.
ساخت وساز در تهران حداقل 60 درصد کاهش يافته است.
در حال حاظر 56 هزار ميليارد تومان بدهي بانکي وجود دارد.
تعداد فزاينده بيکاران و نيمه بيکاران به گونه اي محتوم در وراي اين رکود و ورشکستگي پياپي کارخانه جات است.کارگران به اقشار زير طبقه سقوط خواهند کرد.آنان دراستيصال کامل براي بقاي خود به اشتغال غير رسمي روي خواهند آورد .از اين پس ميليونها يقه آبي(کارگر) که جامعه عليرغم توانايي که دارند خواهان کارشان نيست ،خود را بازنده مناسبات جديد مي پندارند.
طي چند ماه گذشته تمامي اخبار دال برشکل گيري گسترده اعتراضات يقه آبي ها دارد .ادامه روند کنوني و بي توجهي به رکود بنگاههاي اقتصادي موج اعتراضات آبي را به راه خواهد انداخت.
ناگزير اين موج شباهت هايي هم با موج سبز خواهد داشت.به نظر مي رسد اين تحرکات از طرح هلندي پلوراليسم رسانه اي هم خطرناک تر باشد.شايد از نسخه بيلدربرگي براندازي نرم هم جلوتر رود.شايد هم برخي بخواهند آن را پروژه آژاکس 3 بنامند.
تحرکات آبي ها بدون شک متعصبانه است . تنها مچ بند سبز نيست که جاي خود را به يقه هاي آبي مي دهد.انگيزه اصلي اين حرکت خودجوش نگراني از گرسنگي خانواده و شير خشک فرزند نوزاد و اجاره مسکن آخر ماه و ادامه تحصيل فرزند و درمان همسر است.
اين اعتراضات کاملا جدي است و با گردو بازي پانکي هاي سبز و شلتاق بازي طفيلي و غفيلي هاي جردن و شهرک غرب متفاوت است.
به نظر مي رسد با ادامه روند کنوني لازم باشد دادگاه سبز و مخملين خود را براي دادگاه آبي غير مخملين مهيا کند.