آبان ماه سال 74 اکبر هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور وقت در حالي در که در ششمين سال رياست جمهوري اش را پشت سر مي گذاشت، براي اولين بار سفري چند روزه به استان کردستان داشت.

به گزارش رجا، پس از انجام اين سفر، استانداري کردستان با انتشار کتابي با عنوان «ديدار سردار سازندگي از کردستان سرزمين عشق و دوستي» به بررسي نتايج اين سفر پرداخت.

استاندار وقت کردستان در مقدمه اين کتاب، زيبايي‌هاي اين سفر را خارج از توان گفتار و نوشتار دانسته و آن را منحصر به فرد و در هاله اي از نور ايمان و ايثار و جوانمردي عنوان کرده است.

محمدرضا رحيمي در ادامه هاشمي رفسنجاني را اين گونه توصيف مي کند: «آقاي هاشمي را محبوب مي پندارند که تنها يار نيست، ياور نيز هست. او را جانانه کرم پيشه اي مي انگارند که از کنعان انقلاب اسلامي به مصر کردستان قدم مي گذارد، عاشقانه عزيزش مي دارند و با تمام هستي خريدار محبتش مي گردند.»

وي همچنين اوج زيبايي اين سفر را اين گونه شرح داده است: «اوج زيبايي اين دلدادگي در حرکت غرور آفرين آن پيرزن سقزي تجلي مي کند که با تمام داراييش که در يک رأس بز خلاصه مي شود، در صف خريداران يوسف انقلاب اسلامي قرار مي گيرد و اشک شوق از چشمان آقاي هاشمي جاري مي سازد.»

رحيمي در ادامه مي افزايد: نکات قابل ملاحظه اي در لحظات ديدار حضرت ايشان از مناطق کردستان وجود دارد که حقيقتاً جز در آثار اساطيري و مبالغه ها و اغراق هاي شاعرانه تصور آنها در باور هيچ کس نمي گنجد، مگر آن که انسان خود بوده و به راي العين مشاهده کرده باشد و حيرت و اعجاب و ناتواني ما در ترسيم آن عظمت ها از همين جا ناشي مي شود. پيرمرد مريواني خطاب به رئيس جمهوري محبوب خود در حالي که گريه امانش نمي دهد، مي گويد: اگر فرزندي داشتم، ذبيح مقدمت مي کردم.»

رحيمي در انتهاي اين مقدمه «دستاوردهاي شيرين اين سفر مبارک» را تبديل کردستان به يک استان برخوردار و فروزان شدن چشم انداز توسعه و ترقي کردستان مي داند و هاشمي رفسنجاني را «شخصيت ممتاز جهان اسلام و سردار دلاور سازندگي» مي خواند.

يکي از فصول اين کتاب، به اشعار و نثرهايي که در جريان اين سفر سروده و نوشته شده، اختصاص يافته است. در يکي از اين اشعار با عنوان پرتو خورشيد آمده است:

اي رييس دولت خدمتگزار، اي هاشمي
با قدومت شهرمان همچون گلستان آمده

ناکسان را حسرت و بخل و حسد مهمان بود
غافلند از نعمتي کز سوي يزدان آمده

يا رب از لطف تو خواهم طول عمر هاشمي
زآنکه با حسن نظر از بهر عمران آمده

در يکي ديگر از اين اشعار با عنوان کاروان سالار بيداري به تمجيد از هاشمي رفسنجاني ومحمدرضا رحيمي پرداخته شده است:

دولت ملت نو از هاشمي پاينده باد
مي سپارد شخص را دولت سراي خويشتن

چون رحيمي حاکمي فرزانه دارد کاردان
هر کسي بايد که بنشيند به جاي خويشتن

کوري چشم حسودان منافق اين دو يار
کرده در دل‌هاي مردم باز جاي خويشتن

در بخش ديگري از اين کتاب با چند نفر از هنرمندان بدون ذکر نام آنها مصاحبه شده است: «با آمدن آقاي هاشمي به کردستان تمام جنبه ها به خصوص امور فرهنگي رو به ترقي خواهد رفت و تمام اين حرکات و اين سفر تحت مديريت بسيار هوشمندانه استاندار کردستان بوده است.»

يک هنرمند خوشنويس هم مي گويد: «حرکت هاي آينده همگي از برکات سفر پربرکت رياست محترم جمهري به کردستان است که آن هم باز مي گردد به ايثار و ازخودگذشتگي استاندار با تجربه و دردآشناي استان جناب آقاي رحيمي.»

همچنين در اين کتاب که در 350 صفحه منتشر شده تصوير مشهور آرايش تراکتورهاي جمع‌آوري شده از سطح استان کردستان در استقبال از هاشمي رفسنجاني موجود است.

رحيمي 3 سال قبل نيز در حضور دکتر احمدي‌نژاد به ذکر خاطره‌اي از سفر خود به سوريه پرداخت و گفت يک فرد سوري به وي گفته است که اگر قرار بود بعد از پيامبر اسلام باز هم پيامبري بيايد، آن فرد احمدي‌نژاد بود.