• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : azeran news
  • نظرات : 2 خصوصي ، 113 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تنت 
    براي اولين بار ديديم که عکس آقاي خامنه‌اي را پايين کشيدند و زير پاهايشان له کردند. و شعارهاي ساختار شکن دادند. در نتيجه رهبران جنبش، الان در يک حالت پارادوکس و تضاد قرار گرفته‌اند. يعني از يک طرف اينها مي‌خواهند و منافعشان در اين است که ساختار حکومت موجود حفظ شود. و حداکثر خواسته‌شان اين است که در چهارچوب همين نظام اصلاحاتي رخ دهد و دائم دم از اين مي‌زنند که در ساختار قانون اساسي،‌ اصول مقصوري مانده و ظرفيت‌هايي وجود دارد که اگر به عمل دربيايد آن اصلاحات محقق مي‌شود. در حالي که هيچ پاسخي به اين سوال بعدي نمي‌دهند که کدام اصولش را شما مي‌توانيد محقق کنيد؟ کدام وجه از قانون اساسي و ساختار حکومت هست که شما به استناد آن مي‌خواهيد اصلاحات انجام دهيد؟ يا اينکه مي‌گذارند انجام دهيد؟ عملا ثابت شده است که نمي‌گذارند.» کوروش زعيم، عضو شوراي مرکزي جبهه ملي ايران، درباره مواضع آقايان موسوي و کروبي مي‌گويد نگراني آنها دو جنبه دارد: «يکي اينکه نمي‌خواهند با تندتر شدن شعارهاي تظاهرات کنندگان، حکومت را وادار به واکنش‌هاي تندتر بکنند و در نتيجه موجب افزايش شکاف ميان آنها و نظام شوند. اين افزايش فاصله و ژرف‌تر شدن شکاف ميان آنها از يک سازش احتمالي که هنوز آقايان به آن دلبسته‌اند، جلوگيري مي‌کند. دومين جنبه اين است که آقايان موسوي و کروبي نگران فاصله گرفتن جنبش از خود آن‌ها هستند. در آغاز تصور مي‌کردند که جنبش به خاطر آنها راه افتاده است ولي به زودي متوجه شدند که جنبش در واقع يک بهانه يا جرقه‌اي بود که براي آغاز فعاليت مردم به آن نياز بود آقاي کروبي با هوشياري، زودتر متوجه اين واقعيت شد و کوشش کرد خودش را همراه خواسته‌هاي مردم کند و سوار جنبش شود. ولي آقاي موسوي بدون اينکه بخواهد وابستگي خود را به نظام کاهش دهد در حال دويدن به دنبال جنبش است. نگراني اين دو نامزد ناکام و هدف از صدور بيانيه مشترک پس از ديدار اخير، به نظر من جلوگيري از هرچه بيشتر دورتر شدن جنبش از خود آن‌هاست.» سراج‌الدين ميردامادي، تحليگر سياسي و روزنامه نگار در پاريس با اشاره به بيانيه‌ها و مواضع اخير آقايان موسوي و کروبي اعتقاد دارد که ادبيات سياسي آنان نسبت به گذشته تغيير کرده است. به عقيده اين تحليلگر حوادثي که پس از انتخابات در ايران رخ داد و ويژگي‌هايي که حضور مردم در صحنه داشت و نحوه مواجهه حاکميت با اعتراضات مردمي‌و رهبران معترضان، به گونه‌اي در ادبيات گفتاري تمام نيروهاي سياسي تاثير شگرفي داشته است. به ويژه در ادبيات گفتاري جوانان معترض موسوم به جنبش سبز و ادبيات گفتاري مصاحبه‌هاي اخير آقايان موسوي و کروبي که به نحو محسوسي تغيير کرده و اين تغييرات به سمت واقع گرايانه‌تر شدن ديدگاه رهبران جنبش سبز مي‌رود و نه لزوما به معناي تندتر شدن يا راديکال‌تر شدن آن‌ها. گفته مي‌شود برخورد نيروهاي امنيتي به ويژه عليه دختران و زنان بيشتر شده است (فيلم از اعتراضات روز ?? آبان ) سراج‌الدين ميردامادي مي‌گويد: « نحوه مواجهه حاکميت و حملات و تخريب‌ها و فحاشي‌ها و هتاکي‌هايي که از سوي رسانه‌هاي نزديک به حاکميت ، نسبت به رهبران جنبش سبز اعمال شد در اين تغيير بي تاثير نبوده است، که رهبران جنبش سبز چشمان خود را نسبت به آنچه که در طول سه دهه، در قلبشان به عنوان يک اعتقاد و ايمان قوي به آن پايبند بودند، بيشتر باز کنند. و آن چيزي نبوده است به جز اعتقاد به مفهوم نظام جمهوري اسلامي‌و ارزشهايي که در اين مدت به آن دل بسته بودند. ولي امروز مي‌بينند که بسياري از آن ارزش‌ها توسط حاکميت دولت دهم و رهبري و کل نظام به تسخير درآمده و عليه خودشان به کار گرفته مي‌شود. با اين تفاصيل است که آقاي موسوي که تا به حال به قانون اساسي تا اين حد پافشاري مي‌کرده است الان مي‌گويد که قانون اساسي وحي منزل نيست و مي‌شود آن را بر اساس مقتضيات زمان تغيير داد. آنچنان که در سال ?? هم اين اتفاقات افتاد.» آقاي ميردامادي به اين پرسش که آيا امکان تغيير بيشتر مواضع و ادبيات سياسي ميرحسين موسوي و کروبي وجود دارد، پاسخ مثبت مي‌دهد. «بله. مي‌شود کاملا پيش‌بيني کرد