وبلاگ :
روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
يادداشت :
عيد غدير
نظرات :
1
خصوصي ،
29
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ذزرذرز
برادران ما! اگر از هزينههاي سنگين و عمليات عظيم خود نتيجه نميگيريد شايد صحنه درگيري را اشتباه گرفتهايد؛ در خيابان با سايهها ميجنگيد حال آن که در ميدان وجدانهاي مردم خاکريزهايتان پي در پي در حال سقوط است. ?? آذر دانشگاه را تحمل نميکنيد. ?? آذر چه ميکنيد؟ ?? آذر چه ميکنيد؟ چشماني را که در صحن دانشگاه به رزمايشهاي بيفايده افتاده و آنها را نشانه ترس يافته چگونه تسخير ميکنيد؟ اصلا همه دانشجويان را ساکت کرديد؛ با واقعيت جامعه چه خواهيد کرد؟ اينها سخناني است که ما از روي خيرخواهي ميگوييم و شنيده نميشود. اگر ميشنيدند راه پيروزي خيلي نزديک ميشد؛ آن پيروزي را ميگويم که عبارت از غلبه يک حزب نيست، بلکه فراگير شدن بلوغ يک ملت است؛ آن پيروزي که انسانها را همچون جوانههاي يک مزرعه يکي يکي و گروه گروه بزرگ ميکند و بي آن که لازم باشد هويت خود را از دست بدهند سبز ميکند، تا جايي که خود زندانبان از کارهايي که ميکند خجالت بکشد. اخيرا شنيدم بسيج دانشجويي يکي از دانشگاهها در مراسم خود براي مخالفان هم فرصت سخن گفتن قرار داده است؛ اين يک شروع خوب است. يا شنيدم که در عيد غدير مخالفان مردم به يکديگر شال سبز هديه ميدهند. از ديدگاهي که اين همراه شما مينگرد اين را بزرگترين عيدي است. زيرا اين ما نبوديم که سبز را انتخاب کرديم، بلکه سبز بود که ما را برگزيد. آيا ممکن است که اين رنگ، برادران ما را نيز برگزيند؟ آري ممکن است، زيرا ذيجود کسي است که به حيله حيلهزننده نگاه نميکند، و راه سبز شدن بر هيچ کس بسته نيست.