علي مطهري:
4) اين سخن بنده را انتقاد كرده ايد كه گفته ام «اگر فردي نظري از
نظرات ولي فقيه را قبول نداشته باشد به معني خروج او از چهارچوب نظام و
اسلام نيست».
در اينجا ميان فكر و عمل خلط نموده ايد. فكر و عقيده اگر ريشه اي غير از حقيقت جويي نداشته باشد امري اختياري نيست، برخلاف عمل.
به همين جهت ممكن است فردي در موضوعي نسبت به نظر ولي فقيه قانع نشده
و نظر ديگري داشته باشد اما چون اصل ولايت فقيه را قبول دارد در عمل تابع
باشد. مادام كه فردي عليه نظام اسلامي اقدام عملي نكرده است از حوزه نظام
و اسلام و ولايت فقيه خارج نشده است.
اينها مسائلي است كه شما به عنوان يك روزنامه نگار بايد به آگاهي بخشي
به مردم در اطراف آنها بپردازيد نه اينكه از تحريك عواطف مذهبي مردم بدون
اقناع عقلي آنها براي پيروزي بر خصم استفاده نماييد.
بدون اينكه قصد مقايسه در كار باشد بايد گفت مالك اشتر و بسياري از
اصحاب خاص اميرالمأمنين(ع) بايد صدها بار شاكر باشند كه كيهان در آن زمان
منتشر نمي شد والا آقاي شريعتمداري مطمئناً با همين نوع استدلالها نام
مالك اشتر را به دليل اينكه با فرمان اميرالمؤمنين(ع) براي عزل ابوموسي
اشعري از امارت كوفه مخالفت كرد و حضرت، علي رغم ميل باطني با او موافقت
نمود، در ميان مخالفان ولايت علي(ع) ثبت مي كرد!
همچنين همه كساني را كه در جنگ احد نظرشان برخلاف نظر پيامبر(ص) جنگيدن با دشمن درخارج از شهر بود ضد رسالت و نبوت اعلام مي نمود!
همين
طور بود سرنوشت حباب بن منذر يكي از سرداران اسلام كه در جنگ بدر با مكان
انتخاب شده توسط پيامبر براي استقرار لشكر اسلام مخالفت كرد در حالي كه
رسول اكرم با طيب خاطر استدلال او را پذيرفت و لشكر اسلام را به سوي مكان
پيشنهادي حركت داد. بنابراين صرف ابراز رأي مخالف با رأي پيامبر يا امام
معصوم هم كسي را ضد رسالت يا امامت و ولايت نمي كند.
طبق تحليل هاي خود جناب شريعتمداري بايد ايشان را از مخالفين ولي فقيه
دانست، چرا؟ براي اينكه وي علناً به مخالفت با برخي نظرات ولي فقيه مي
پردازد.
مثلاً كيهان خوب مي داند كه چنين نيست كه رهبر انقلاب دستور
دستگيري سران معترضان را صادر كرده باشند ولي قوه قضائيه سر باز زده باشد.
بنابراين آقاي شريعتمداري با اينكه مي داند بازداشت آنان در شرايط
فعلي خواست ولي فقيه عادل نيست، هر روز با استفاده از بيت المال به دهها
زبان برطبل بازداشت مي كوبد و در جاي قاضي نشسته به كمتر از اعدام هم راضي
نمي شود.
آيا اين جز مخالفت با نظر ولي فقيه است؟ آيا طبق مباني باطل و با
اصطلاحات خود جناب آقاي شريعتمداري ايشان به دليل مخالفت با نظر ولي فقيه
به جرگه «دشمنان تابلودار» نظام نپيوسته و با آنان «پالوده» نمي خورد و
«پياده نظام دشمن» نشده است؟
مناسب است كه آقاي شريعتمداري براي اثبات ميزان پيروي خود از ولايت،
فهرستي از مطالب و مقالات كيهان را كه پس از تأكيد رهبر انقلاب بر «جذب
حداكثري و دفع حداقلي» صرفاً در اين مورد به چاپ رسانده منتشر و لااقل نام
يك مجذوب را اعلام نمايد.
البته كيهان راههاي ديگري هم براي اثبات ولايت مداري خود دارد. مثلاً
در قبال صدها مطلبي كه بر لزوم مجازات شديد و سريع سران معترض منتشر كرده-
كه بدون شك رسيدگي قانوني به تخلفات آنان امري ضروري است- اگر يكي دو مطلب
مستقل در موضوع لزوم پيگيري آنچه دل رهبر انقلاب را «خون» كرد (حمله به
كوي دانشگاه) منتشر كرده است يادآوري نمايد.
كثرت مغالطات در مطلب كيهان به حدي است كه براي اهل فكر، روشن و
پرداختن به آنها اتلاف وقت است. از جمله اينكه بنده و يا هر كس ديگر كه
سخن از آشتي به ميان مي آورد به دنبال «تطهير» سران معترضان است!
آشتي هيچ تعارضي با رسيدگي به تخلفات ندارد و تنها راه حل بحران اجراي
عدالت در مورد همه است. اگر قرار بر محاكمه است، آقايان موسوي، كروبي و
احمدي نژاد بايد به طور همزمان محاكمه شوند گرچه تقصير آنها يكسان نيست.
اگر مردم شريف ايران و به ويژه بسيجيان عزيز به عملكرد برخي افراد
رسانه اي در طول ساليان گذشته نگريسته و تأملي در حديث زير نمايند رمز اين
مطلب را در مي يابند كه چرا هتاكان دو طرف ماجرا امروز به راه نمي آيند و
هر روز جري تر شده و ناآرامي در كشور غذاي روحشان گرديده است.
امام صادق(ع) فرمود: «هركس به منظور عيب جويي و ريختن آبروي مؤمني سخن
بگويد تا او را از چشم مردم بيندازد خداوند او را از ولايت خويش بيرون
كرده و شيطان ولايتش را برعهده مي گيرد.»
افراطيون سالهاست كارشان همين است. بنابراين كساني از هر دو طرف كه
قصدشان نه حل مسأله و برخورد قانوني با همه متخلفان بلكه ذليل كردن رقباي
سياسي در نزد مردم و انجام پروژه زمين زدن اين و آن است به اين آسانيها به
راه آمدني نيستند.
آري، جناب آقاي شريعتمداري! شما و همفكرانتان جنگ نفس را حل كنيد، مردم جنگ نرم را حل خواهند كرد.
مستدعي است طبق قانون مطبوعات، سطور فوق عيناً در همان صفحه از اولين شماره آن روزنامه محترم درج گردد. قبلاً سپاسگزارم.
با تقديم احترام
علي مطهري