علي مطهري:
جنگ نفس و جنگ نرم
جناب آقاي شريعتمداري دامت بركاته
مديرمسئول محترم روزنامه كيهان
با
اهداء سلام «يادداشت روز» شماره يكشنبه 20 دي ماه آن روزنامه محترم به قلم
جنابعالي در رد اظهارات اينجانب در مناظره تلويزيوني اخير را ملاحظه
نمودم. نظر به وارد نبودن اين رديه، جهت تنوير افكارخوانندگان محترم كيهان
لازم است چند نكته را به عرض برسانم:
1)جناب عالي اين مطلب را كه فتنه
اخير با نحوه نامناسب و غيراخلاقي مناظره آقاي احمدي نژاد با آقاي موسوي
آغاز شد، رد كرده و آن را يك ادعاي مضحك و خنده دار خوانده ايد. همه مردم
ايران شاهد بودند كه آقاي احمدي نژاد در آن مناظره به جاي ارائه برنامه
هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي خود، به اجراي يك پروژه از پيش تعيين شده
پرداخت و با لگدكوب كردن حرمت و آبروي برخي مومنان- كه به گفته معصوم حرمت
مومن بالاتر از حرمت كعبه است- درصدد افزايش آراء خود برآمد.
اين نكته روشن بود كه شعار عدالت ورزي به عنوان يك ابزار براي غلبه بر
حريف استفاده مي شود والا اولا چرا ايشان در چهار سال رياست جمهوري خود به
فكر افشاي اين افراد نيفتاد و ثانياً چرا درباره افراد مشابه در ميان
حاميان خود سخني نگفت و ثالثاً چرا زماني كه آقاي پاليزدار همين مطالب را
مطرح كرد از او حمايت نكرد تا آنجا كه وي به زندان افتاد؟
اين امر هيزم آتش اين فتنه را فراهم كرد و سپس آقاي موسوي با ادعاي
تقلب در انتخابات اين هيزم را شعله ور ساخت. سكوت امثال جناب عالي در قبال
آن حرمت شكني منجر به حرمت شكني هاي ديگر در روزهاي قدس، 13آبان، 16آذر و
عاشورا شد.
نيازي به مغالطه و خلط مبحث نيست؛ سخن در اين است كه رئيس جمهور زمينه
فتنه را فراهم كرد نه اينكه وي عامل همه حوادث بعد از انتخابات است.
فتنه بدون زمينه نمي تواند متولد شود و بدون آن مناظره تخم فتنه كاشته
نمي شد. اين كجا و آن خود به ناداني زدن كيهان كجا كه «آيا اگر عليه آقاي
هاشمي رفسنجاني حرفي زده شود پاسخ آن حمايت از اسرائيل و آمريكا و اهانت
به امام(ره) و انقلاب و امام حسين(ع) است؟»!
ضمن اينكه در آن مناظره كه شور انتخاباتي بي نظير را به عداوت ميان
مردم تبديل كرد طوري القا شد كه تا چندي قبل كشور در دست دزدان بوده و
نيروي نجات بخش تنها چهار سال است كه به فرياد آمده است. آيا اين توهين به
رهبرفقيد و كنوني انقلاب و دريدن پرده هيبت و حرمت نظام اسلامي نبود؟
بنابراين تنها مساله توهين به آقاي هاشمي مطرح نبود.
2) در اينكه جنگ نرم دشمن عليه انقلاب اسلامي همواره وجود داشته و
اخيراً به دليل بهره مندي از ابزارهاي بهتر تشديد شده است ترديدي نيست اما
اصرار جناب عالي بر پيروي سران حوادث اخير از فرمول ديكته شده استراتژيست
هاي آمريكايي و اسرائيلي، گذشته از ذات خيال پرداز و واقعيت گريز شما،
براي فرار از پذيرش مسئوليت اشتباهات فاحش مديران اين بحران است. لذا
انصاف و عدالت در قضاوت شما جايي ندارد.
بدون شك همان طور كه رهبر انقلاب فرمودند «ظلم بزرگتر توسط كساني انجام
شد كه ادعاي تقلب را مطرح كردند» اما نبايد از ظلم كوچكتر كه توسط طرف
خودي انجام پذيرفت غافل شويم.
جناب عالي و همفكرانتان چنان از وحدت و آشتي مي ترسيد كه جن از بسم
الله، زيرا دوست داريد از اين فرصت استفاده نموده و شخصيتهايي را از
انقلاب حذف كنيد و فكر مي كنيد ديگر چنين فرصتي به دست نمي آيد.
پيشنهاد مي كنم شما و چند نفر ديگر كه علاقه خاصي به شعله ور ماندن
آتش اين فتنه داريد براي چند ماهي به يك منطقه مصفا سفر كرده و استراحت
بفرماييد و البته هزينه آن را دلسوزان واقعي انقلاب اسلامي خواهند پرداخت،
آنگاه خواهيد ديد كه اين فتنه به آساني خاموش مي شود و قوه قضائيه فرصت
خواهد يافت تا فارغ از جنجالها به تخلفات سران دو طرف اين بحران قاطعانه
رسيدگي كند.
3) تجاهل كرده و سوال نموده ايد اينكه مي گويند «دو طرف مقصر بوده اند،
كدام دو طرف؟» و بعد تلاش كرده ايد معترضان قانوني را با اغتشاشگران و
هتاكان يكي كنيد و بگوييد يا بايد با اسلام و انقلاب باشيد و يا با هتاكان.
روشن است كه دو طرف كدام اند. يك طرف معترضان و منتقدان قانوني هستند
كه البته فرصت طلبان و مخالفان اسلام نيز در ميان آنها نفوذ كرده و در پي
رهبري اين حركت هستند و طرف ديگر مديران اين بحران.
پرسيده ايد طراحان آشتي خودشان در كجا ايستاده اند؟ پاسخ اين است كه
آنها در جايگاه سومي در ميان توده هاي چند ده ميليوني مردم و در كنار رهبر
قرار دارند و نگران آسيب ديدن فرزند و جگرگوشه شان يعني انقلاب اسلامي
هستند.