• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : تعطيلات زمستاني
  • نظرات : 0 خصوصي ، 26 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ي 

    تصوير مخدوش

    ديدن پسر معتاد، دختر مبتلا به ايدز و فساد اخلاقي مرد پولداري که سراغ زن دوم رفته و خيانت برايش کار زياد سختي نيست، مرهم درد بي‌پولي و فقر خانواده‌اي پر‌جمعيت است که آخر شب، دور هم پاي جعبه جادو مي‌نشينند و با ديدن مصيبت‌هاي نازل شده به پولدارها، خدا را شکر مي‌کنند که لااقل بچه‌هايشان معتاد نشدند، ايدز نگرفتند و اگر مرد خانه درآمد خوبي ندارد، لااقل شلوارش دوتا نشده تا سراغ زن دوم برود. چهار، پنج سالي هست که بينندگان، هر شب لا‌اقل در يکي از سريال‌هاي شبکه‌هاي سيما، يک پولدار بدبخت يا پولدار فاسد را مي‌بينند که چطور با وجود اينکه در خانه دوبلکس و سوبلکس زندگي مي‌کند و ماشين شاسي بلند دارد، گرفتار مصيبت است.

    در چنين فضايي، ديدن مجموعه‌اي نظير«به کجا چنين شتابان» چيز غريبي نيست. ديالوگ‌هاي نقش‌هاي مثبت و منفي لبريز از تفکرات ضد‌ثروت است. آنچا پسر‌عموي خوب داستان به پسر عموي گمراه خودش مي‌گويد که به لقمه نان حلال خودش رضايت دارد و نمي‌خواهد به ثروت(که مثل پسر‌عموي گمراه حتما بايد از راه نامشروع کسب شود) برسد. نقش منفي هم فردي عياش و اهل شرب خمر، قاتل، جنايتکار، حيله‌گر و پولدار است، داراي يک شرکت خصوصي است که به ساخت صنعتي مسکن اشتغال دارد و مافيايي از خلافکاران را دور خود جمع کرده است. پسري معتاد و هرزه که عصمت دختري از طبقه فقير را لکه‌دار کرده و دختري که قاپ پسري از طبقه متوسط را براي رسيدن به اهداف شوم دزديده است. پروژه‌هاي عظيم ساختماني مرد پولدار در کنار عياشي‌هايش نمايش داده مي‌شود، در حالي که هيچ اثري از کارآفريني نيست که همين مرد پولدار فاسد انجام داده است. قاعدتا پروژه‌هاي چند 10 طبقه‌اي و چند 100 واحدي، طيف گسترده‌اي از کارگران و تکنسين‌ها را سر کار برده است.

    در حالي اين قشر از جامعه در مجموعه‌هاي تلويزيوني اين‌طور نمايش داده مي‌شوند که کمتر کسي ديده که در مجموعه‌اي تلويزيوني، يک پولدار خوب نمايش داده شود. سرمايه‌داري که با احداث کارخانه‌اي تعداد زيادي از کارگران را سر کار گذاشته است و احيانا، پول کسي را هم بالا نکشيده، نزول نمي‌دهد و کارگرانش از او ناراضي نيستند. فساد در طبقه ثروتمند در حالي در اين سريال‌ها به تصوير کشيده مي‌شود که لااقل به شهادت صفحات حوادث روزنامه و آمارهاي نيروي انتظامي از مناطق جرم‌خيز، اتفاقا فقر محمل وسيع‌تري را براي وقوع جرايم ايجاد مي‌کند. برخلاف آنچه در اين سريال‌ها نشان داده مي‌شود، اکثرا اعتياد و بيماري‌هاي خاص (نظير ايدز و هپاتيت) که خود مي‌تواند محل وقوع بزه‌هايي چون دزدي، قتل، تجاوز و... باشد در بين فقرا به خاطر مشکلاتي چون استفاده از سرنگ‌هاي مشترک به دليل کمبود امکانات، دزدي و قتل به خاطر تامين هزينه اعتياد و تجاوز به دليل نبود شرايط لازم اتفاق مي‌افتد.

    «به کجا چنين شتابان» تنها يک نمونه است. به طرز عجيبي، همزمان با روي کار آمدن دولت نهم ـ در اواسط سال 84 ـ سريال‌هاي مناسبتي مسلسل‌وار به ثروتمندان يا همان مرفهان بي‌درد حمله مي‌کند؛ سريال‌هايي که اتفاقا عوامل، بازيگران و کارگردان و... آنها زياد با ثروت بيگانه نيستند. دست کم بايد براي تهيه اين مجموعه‌ها دستمزد خوبي دريافت کرده باشند!

    از پربيننده‌ترين سريال‌ها، سريال‌هاي مناسبتي هستند که هر شب پخش مي‌شوند. در اين ميان طي يک دهه اخير، پخش چنين مجموعه‌هايي در سيما رواج بيشتري پيدا کرده است. از بين سريال‌هاي مناسبتي هم، سريال‌هاي ماه رمضان مخاطب بيشتري دارند. از يک طرف نسبت به سريال‌هاي نوروزي مدت بيشتري(30روز و 30 قسمت) دارند و از طرف ديگر مثل سريال‌هاي مناسبتي ديگر(مثل سريال‌هاي نوروزي) لزوما طنز نيستند. تقريبا از ابتداي دهه 80 پخش چنين سريال‌هايي آغاز شده و تاکنون هم ادامه دارد، هر چند امسال يعني در سال 88، روند صعودي آن متوقف شد و آنچنان سريال دندان‌گيري پخش نشد.

    صاحبدلان

    سال 85 و سريال صاحبدلان به کارگرداني محمد‌حسين لطيفي، آغاز اين جريان بود. در اين سريال صحاف پيري نمايش داده مي‌شود به نام سيد‌خليل، صحاف برادري دارد به نام سيد‌جليل و کل سريال دور اين دو شخصيت مي‌چرخد. صحاف که عبا به دوش مي‌اندازد و مرد متديني است، در جهت ارشاد برادر خود بر‌مي‌آيد. داستان آنجا به ثروت مربوط مي‌شود که نقش منفي ماجرا، برادر متکبر و مغرور صحاف است. سيد‌جليل تمرکز همه بدي‌هاست. او در برابر توصيه‌هاي برادر متدين خود به ثروت و دارايي‌هاي خود تکيه کرده و به هيچ وجه قابل ارشاد نيست. همزمان با اين سريال، مجموعه ديگري در شبکه سه نمايش داده مي‌شد که اگرچه طنز بود، اما روايت ثروتمندان کلاهبرداري بود که براي دزدي يک گنج به خانه‌اي اجاره‌اي در جنوب شهر تهران و در محله‌اي فقير‌نشين رفته بودند. در سريال زير‌زمين، خانواده مرفهي به سرپرستي فرج نمايش داده مي‌شود که در برابر خوبي‌ها و درستي کردار خانواده فقير رفته‌رفته به پلشتي‌هاي خود پي مي‌برند و در جهت اصلاح خود مي‌کوشند.

    ميوه ممنوعه

    در سال 86 تيغه تيز پيکان سريال‌هاي مناسبتي، اين‌بار به سمت ثروتمندي سنتي نشانه مي‌رود. در مجموعه ميوه ممنوعه کارخانه‌داري متدين که به گفته تهيه‌کنندگان سريال آزمايش مي‌شود. پسر کارخانه دار، به سبک ساير مجموعه‌ها ناخلف از آب درآمده و از فرصت‌ها استفاده مي‌کند تا اموال ديگران را بزخري کند. زماني که پسر خانواده در حال کلاهبرداري است، پدر پير خانواده در سن کهولت عاشق دختري جوان مي‌شود و دارايي‌هاي خود را در اين راه فدا مي‌کند و... در سال 87، تخطئه ثروتمندان به سمت پدري با مکنت نشانه رفت که در مجموعه «روز حسرت» از پسر خود غافل است. در خوابي که مادر پسر ديده، پدر متدين خانواده که با مکنت هم هست، در برزخ گرفتار شده است، پدر از اين خواب نگران مي‌شود و سرگرم جست‌وجو در حساب و کتاب اموالش مي‌شود، اما در نهايت گناه خود را در نظارت نکردن صحيح به کار پسرش مي‌يابد؛ پسري که به خاطر هوس‌بازي زن خوب خود را رها کرده و به عشق زن ديگري گرفتار شده است و حالا پس از مرگ زن اولش، دچار عذاب وجدان شده و...

    صرف‌نظر از سريال‌هاي مناسبتي، در سريال‌هاي پر‌مخاطب اخير نيز ثروتمندان جايگاهي شبيه به سريال‌هاي مناسبتي داشتند. در مجموعه يوسف پيامبر(ع) به کارگرداني فرج‌الله سلحشور، تمامي ثروتمندان در مقابل يوزارسيف قرار گرفتند، هر چند طرح اين داستان از قرآن کريم اخذ شده است، اما با حواشي‌اي که به آن افزوده شده بود امروزي به نظر مي‌رسيد، آنجا که يوزارسيف به فقرا بشارت مي‌دهد که آمده تا جاي دانه درشت‌ها را با فقرا عوض کند و بر‌حسب اتفاق، همگي نقش‌هاي منفور و زشت اين سريال را ثروتمندان آن روزگار تشکيل مي‌دادند؛ ثروتمنداني که از ظهور پيامبري جديد به شدت ناراحت هستند. در سريال ترانه مادري، ديگر سريال پرمخاطب اخير نيز، دايي کارخانه‌دار و ثروتمند، به همراه همسر پول‌دوست و پدر زن ثروتمند خود، قصد بالاکشيدن ثروت خواهر‌زاده‌هاي يتيمش را دارد، دايي که با خانواده‌اي ثروتمند وصلت کرده بود و تمام تلاشش را کرد تا از ثروت دو برادر يتيم بهره‌مند شود. نگاهي اجمالي به مجموعه‌هاي تلويزيوني نشان مي‌دهد که ديدگاهي ضد‌سرمايه‌داري در بين نويسندگان و کارگردانان سيما در حال قوت گرفتن است، اين در حالي است که بر اساس نظرات مقام معظم رهبري، سياست‌هاي اصل 44 و جايگاه کارآفرينان که قاعدتا از قشر متمول جامعه نيز هستند در قوانين کشور به وضوح تعيين شده است. طبيعتا دولت به تنهايي نمي‌تواند براي تمام متقاضيان اشتغال‌زايي کند و بخش عمده‌اي از اشتغال‌زايي در کشور را کارآفرينان بر عهده دارند.