خفته بر خون آب غم ايران من
اي دريغ از غرش شيران تنگستان من
تير و شلاق لالاي خواب هم خونان من زخم گلوله بر دل ياران من،آخ زخم گلوله بر تن ِ ياران من
هموطن برخيز تو اي غمخوار من
دست تو دشنه به دوش گيتار من
نقش كنيم بر كوچه ها با خون خويش
جان دهم اما نميرد خاك من
نقش كنيم بر كوچه ها با خون خويش
جان دهَم اما نَميرد خاك من
تشنه ام،تشنه آب هاي شمال ام
عاشق ام ،عاشق ريگ هاي كويرم
آرزوم مردن ِ در لوتِ بزرگه
سنگ قبرم باشه از البرز پيرَت
سنگ قبرم باشه از البرز پيرِت
خفته بر خون آب غم ايران من
اي دريغ از غرشٍ شيران تنگستان من
تير و شلاق لالاي خوابِ هم خونان من زخم گلوله بر دل ياران من،آه زخم گلوله بر دلِ ياران من .........