• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : سفر نامه اي از يك همكلاسي سابق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 45 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اميد باران 
    دلهره اي که در جناح حاکم ايجاد شده بتدريج علائم خود را نشان مي دهد:
    به نظر من بياييد تنوع سلايق در طيف اصولگرايي را بپذيريم و دامنه و طيف اصولگرايي را همچون گذشته وسيع بگيريم. اگر همه تخم مرغهاي اصولگرايي را در سبد احمدي نژادگذاشتيم و اين سبد دچار آسيب شد، تمام تخم مرغهاي ما خواهد شکست. تمام تخم مرغهاي اصول گرايي را در سبد احمدي نژاد نگذاريم!اصولگرايان در فضاي سياسي ايران با دو ويژگي عمده شناسايي مي شوند، دغدغه تحقق ارزشهاي اسلامي و باور و اعتقاد به ولايت فقيه.
    همواره اصولگرايان در کشور طيف متنوعي را شکل مي داده اند. يکسر اين طيف جناح روحاني و جامعه روحانيت مبارز بوده، بخشي از آن را موتلفه به عنوان يکي از ريشه دار ترين احزاب شکل مي داده، يک حصه به جامعه اسلامي مهندسين به عنوان عملياتي ترين رکن مي رسيده، يک قسمت به محسن رضايي و بخشي از بچه هاي جنگ، يه مقدار به برخي شخصيتها همچون حدادعادل، لاريجاني، توکلي، بخشي به بازار تهران، بخشي به آبادگران و مهدي چمران و.....اين اواخر يک دکتراي ترافيک از سکوي شهرداري تهران استفاده کرد و رياست جمهوري را از آن خود نمود و با شعارهاي بزرگ و طرح آرمانهاي اصيل و البته با تلاش و کوشش بخشي از اذهان ايرانيان را معطوف خود ساخت. اگرچه به شخصه معتقدم که مسير حرکت دکتر ما مسيري بي برنامه و غيرحساب شده است چنانچه در نهايت نيز به خصوص در حوزه اقتصاد ما را به پرتگاه نزديک مي کند، اما تفصيل اين بحث را به مطلبي ديگر مرتبط مي سازم. روي سخن من با برخي نشريات طرفدار دولت همچون کيهان، جوان، وطن امروز و سايت رجانيوز است. شيوه ورود اين نشريات در بحث دفاع دولت، شيوه اي تهاجمي و شديدا انحصاري است. منظور از شيوه تهاجمي آن است که کوچکترين انتقاد يکي از اصولگرايان از دولت را با شديدترين شيوه و زدن برچسبهاي متعدد به او پاسخ مي دهند و منظور از انحصاري آن است که تنها راه و شيوه اصولگرايي را در احمدي نژاد خلاصه کرده اند. گويي محسن رضايي، قاليباف، علي مطهري، علي لاريجاني، احمد توکلي، محمدرضا باهنر و... تا زماني که در تاييد احمدي نژاد سخن گويند اصولگرا هستند همين که زمان به نقد بگشايند از دايره اصولگرايي خارج مي شوند. بياييد فرض کنيم خداي ناکرده محمود احمدي نژاد در اجراي طرحهاي خود توفيق کامل به دست نياورد، حتي نمي گويم که شکست بخورد بلکه ميزان حمايت مردمي از او به کمتر از 50 درصد برسد که در اين صورت او و اطرافيانش نه تنها در انتخابات بعدي راي نخواهند آورد بلکه حتي نقد از آنها مي تواند برگ برنده انتخابات رياست جمهوي آتي باشد. دقت کنيد که اين يک فرض است اما فرض محالي نيست.اکنون پرسش من از اين رسانه ها اين است، آيا شما با يکسان پنداري احمدي نژاد و اصولگرايي، اصولگرايي را زمين نزده ايد؟

    به نظر من بياييد تنوع سلايق در طيف اصولگرايي را بپذيريم و دامنه و طيف اصولگرايي را همچون گذشته وسيع بگيريم. اگر همه تخم مرغهاي اصولگرايي را در سبد احمدي نژادگذاشتيم و اين سبد دچار آسيب شد، تمام تخم مرغهاي ما خواهد شکست.