نسل من چه فصل هاي كه نديد!، بي سبب چه آه ها كه نكشيد
نسل تو چه روزهاي كه نمرد، سفره اش چه زخم هاي كه نخورد.
نسل من چه فكرهاي كه نريخت، پرده ها يكسره در هم آميخت
نسل تو چه سازهاي كه نساخت ، شاخه اش چه برگ هاي كه نباخت
آسياب اگر به نوبت بگو پس نوبت ما كو؟ سهم ما قسمت ما كو؟ حرمت خلوت ما كو؟
بيرق ما تو نگو،رخت عزا شد، سهم نسل منو تو باد هوا شد.
نسل من! بغض ترانه مي چكيد
نسل تو خاطره اي سر نبريد
نسل من به فكر گم كردن من ، نسل تو به فكر همسايه شدن
پشت سر حريق ياس و مرگ رنگ
مشق شب صد خط ريز از شعر جنگ
پيش رو نفرين تلخ مادران ، اشك خواهر جاي تيري در تفنگ
آسياب اگر به نوبت بگو پس نوبت ما كو؟ سهم ما قسمت ما كو؟ حرمت خلوت ما كو؟