رضا ولي زاده، مهمان اين هفته برنامه به عبارت ديگر، روزنامه نگار است و تا چندي پيش روزنامه نگاري مورد اعتماد در رسانه هاي رسمي کشورش ايران بود، ولي ماجراي چهار سگ که خبرش را در وبلاگش منتشرکرد مسير زندگي او را تغيير داد، اعتماد از او سلب شد، بازداشت شد و وبلاگش بسته شد و سر آخر مثل بسياري از همکاران رسانه ايش کشورش را ترک کرد. آيا سرنوشت او يک استثناء است يا مشتي است نمونه خروار در فضاي رسانه اي ايران امروز؟//آقاي ولي زاده ماجراي اين چهار سگ چه بود که شما را به مخمصه انداخت؟/// ماجرا از اينجا شروع شد که چهار سگ حفاظتي را که کارشان چک کردن اماکني است که براي بازديد مقامات رسمي استفاده مي شدند، چک کردن اماکن براي اينکه در آنجا مواد منفجره وجود نداشته باشد، اين سگ ها را در نمايشگاه مطبوعات به کار گرفته اند و نمايشگاه مطبوعات جايي بود که قرار بود رييس جمهوري از آنجا بازديد کند و در آنجا سخنراني داشته باشد و خوب اين سگ ها در يک فاصله زماني در اين اماکن رها مي شدند تا اينکه چک کنند که مواد منفجره در اين اماکن وجود دارد يا نه؟ من اين خبر را با جزيياتش با قيمتي که براي سگ ها اختصاص پيدا کرده بود در وبلاگم نوشتم که رقم ششصد ميليون تومان براي اين سگ ها پرداخته و از کشور آلمان خريداري کرده بودند و جزييات بيشتري را در باره اين اتفاق در وبلاگم منتشر کردم و رسانه هاي خارج از ايران و همين طور داخل ايران نيز اين خير را استفاده کردند، اما انتشار اين خبر از سوي سپاه انصار المهدي و نهاد رياست جمهوري مورد غضب واقع شد و از من شکايت کردند و من احضار شدم و من را به زندان اوين فرستادند و بعد هم راهي قزل حضار شدم و بعد با يک وثيقه 50 ميليون توماني آزاد شدم و اين وثيقه بعدها تبديل به قرار کفالت شد. اما نکته اي که در اين خبر بود اين بود که من را تفهميم اتهام کرده بودند به تشويش اذهان عمومي، نشر اکاذيب و افشاي اسرار نظامي و در نهايت توهين به تيم حفاظتي رئيس جمهوري. /ولي به طور مشخص از اين خبر در تفهيم اتهام اسم برده شد يعني شما را به اين دليل بازداشت کردند که اين خبر را منتشر کرده بوديد؟/ بله من را دقيقا به خاطر انتشار همين خبرمحاکمه، تفهميم اتهام و بازداشت کردند.