تير همچنين نامي است براي ستاره " شعراي يماني" که هر گاه در آسمان پديدار شود نويد باريدن باران را مي دهد. بر طبق باورهاي نياکان ما در روزي از ماههاي سال که نام ماه و نام روز با هم يکي باشند جشن ويژه آن ماه برگزار مي شود يکي از مهمترين اين جشنها، جشن " تيرگان" است که در روز سيزدهم ماه تير که هم نام روز و هم نام ماه، تير است برگزار مي شود. تشتر فرمانرواي بارش باران و باروري است و پديد آورنده روزي مي دانيم که آب به همراه 3 عنصر ديگر آتش – باد و خاک نزد ايرانيان از تقدس ويژه اي برخورداراست چنانچه ايرانيان ميهن و زادگاه خود را" آب و خاک " مي نامند. براي روز تيرگان افسانه ها و اسطوره هاي زيادي نقل شده است چنانچه در شاهنامه آمده که کيخسرو به هنگام مرگ پس از بذل درم و دينار بسيار به موبدان و تهيدستان با گروه اندکي از پهلوانان شاهنامه به راه افتاد و کنار چشمه اي فرمان توقف داد و پس از شستشوي سر و تن در آب روشن چشمه و نيايش بسيار با ناموران همراهش وداع کرد و ناپديد گرديد. ابوريحان بيروني در ادامه شرح شاهنامه مي گويد که بيژن بر چهره کيخسرو که کنار چشمه خفته بود آب پاشيد تا کيخسرو چشم گشود زينرو ايرانيان از سر مهري که بر کيخسرو پسر سياوش دارند در سيزدهم تير ماه که روز آن واقع است به سر و روي يکديگر آب مي پاشند و در چشمه ها غسل مي کنند. افسانه ديگر مربوط به آرش کمانگير است که در روز سيزدهم تير دست به چله ي کمان برد و با پرتاب تير مرز ايران و توران را تعيين کرد و خود جان در اين راه نهاد. گفته اند که اورمزد به ايزد باد فرمان داد تا تير آرش را به اقصي نقاط مشرق يعني رودخانه جيحون برساند و در آنجا آنرا بر درختي فرود آورد زين رو در سيزدهم ماه تير هر سال مردم با برگزاري جشن تيرگان ياد و خاطره آرش را گرامي مي دارند. رهايي از خشکسالي در روزگار فيروز ساساني انگيزه ديگري براي برگزاري اين جشن است (مي دانيم که از دير باز آفت خشکسالي همواره ايران را تهديد مي کرده چنانچه داريوش در کتيبهاي در تخت جمشيد از اهورامزدا را مي خواهد که کشورش را از خشکسالي و دروغ مصون بدارد.) گفته اند چون فيروز پسر يزدگرد شهر اصفهان را بنا نهاد هفت سال باران نباريد آنگاه باران آمد و مردم آب باران را بر سر و تن ريختند و پس از آن هر سال اين کار رسم شده اين جشن را ابوريحان بيروني " جشن نيلوفري " ناميده و به آن " جشن سرشوري" هم مي گويند. بر اساس نوشته هاي مورخين مي دانيم که هر ساله در اصفهان اين جشن برگزار مي شده نيز در سفرنامه هاي اروپائيان مانند دلاواله و فيگوئرا مي دانيم که در زمان صفوي، شاه عباس علاقه بسياري به اجراي جشن آب پاشان خصوصاً در حضور مهمانان بلند پايه خارجي در کنار زاينده رود و پل الله ورديخان داشته است و خود بطور مستقيم در آن شرکت مي کرده است. اين جشن هنوز هم هر ساله در بين هموطنان زرتشتي رواج دارد. از آداب و رسوم اين روز مي توان به پاشيدن آب و گلاب بر سر و روي حضار و شکستن کوزه ها و سفالينه ها اشاره کرد. همچنين در اين روز پير و جوان نخي موسوم به " تير و باد" را که حبس ابريشم نازک و مجموعه اي از نخ هاي هفت رنگ تابيده به نشانه رنگين کمان است به مچ دست مي بندند و آنرا تا 10 روز بعد که روز " باد" ناميده مي شود به دست دارند پس از آن در جاي بلندي ايستاده و دستبند را از دست باز کرده به دست باد مي سپارند تا گذر تير آرش به ياري ايزد باد را يادآوري کنند. برخي از مورخين تيرگان را جشني دو روزه مي دانند تيرگان کوچک در سيزدهم ماه تير که روز " تير" ناميده مي شود ودر آنروز تير آرش از چله کمان رها شد و تيرگان بزرگ در روز چهاردهم تير که " گوش " نايمده مي شود و در آن روز تير آرش بر کنار جيحون فرود آمد.