تو دهني زدن براي عصر توحش بود

حال كسي تو چال ميدون ها هم تو دهنيس نمي زنه

دکتر مهدي خزعلي در وبسايت خود نوشت :هنوز من زنده ام، پدردر قيد حيات است، کروبي هم زنده است، خبر هم در صفحه اول سايت موجود است، دهها سايت و خبرگزاري هم عين مطلب را منعکس کرده اند، هنوز مرکب قلم من خشک نشده است که مرکز اسناد انقلاب اسلامي، آن ‌را تحريف مي‌کند و خبري کذب منتشر مي‌سازد، نمي‌دانم ديگر چه اعتمادي به تاريخ انقلاب تدوين شده توسط مرکز اسناد مي توان داشت؟! با اين خبر کذب من ديگراعتمادي به اخبار مربوط به مطهري، بهشتي، منتظري، قدوسي، طالقاني، شريعتي، مفتح و امام – که توسط اين مرکز منتشر مي شود- ندارم، شما که اينقدر راحت و بي‌پروا درحيات ما دروغ‌ پردازي مي کنيد، بعد از ما چه خواهيد کرد؟ خبر در سايت من با عنوان” ناهاري به قيمت جان کروبي!” منتشر شد، من ازپدر و آقاي کروبي براي ناهار دعوت کردم، آقاي کروبي دعوت مرا(به منزل من، نه منزل پدر!) پذيرفت و پدر آمدن خود را مشروط به توبه و اعدام آقاي کروبي فرمودند! اولاً: دعوت از سوي من بوده است و عبارت” درخواست آقاي کروبي” کذب محض است! ثانياً: آيت الله خزعلي پذيرفتند و فقط يک شرط کوچک گذاشتند! آن هم اعدام کروبي بود! حال بايداز معظم له استفسار کنم که مهماني بعد از تحقق شرط باشد (اعدام) يا قبل از آن! بدينوسيله از سايت ‌هايي که خبر کذب منتشر کرده‌اند مي‌خواهم? اين اصلاحيه را منتشر نمايند. با تشکر از اين که قانون مطبوعات را ارج مي نهيد. ??/?/???? دکتر مهدي خزعلي سايتهايي که خبر دروغ منتشر کردند: ” مرکز اسناد انقلاب اسلامي، تابناک، جهان نيوز، عصر ايران، رجانيوز، نقدنيوز، نورپورتال، ???، سحرنيوز،پرشين‌وي، استقامت، کاج‌نيوز، ليمون پرس و …..” خبر صحيح:” ناهاري به قيمت جان کروبي” “چندي پيش ناهار مهمان کروبي بودم، از همه جا سخن گفتيم، به او گفتم: بايد به اين فضاي امنيتي پايان داد، بايد دوباره نهادهاي دموکراسي را فعال کرد، روزنامه ها و احزاب بايد جان بگيرند و فضاي گفتمان جاي مخاصمه را بگيرد، اين بحران و فضاي امنيتي خواست انحصار طلبان است، او نيز استقبال کرد، قرار شد از او و پدر براي مهماني ناهاري دعوت کنم تا گفتگويي داشته باشند، از آزادگي ، سادگي و حريت لرها بهره گرفتم و او آماده اين مهماني شد. شب منزل پدر بودم، از ايشان نيز براي مهماني و گفتگو دعوت کردم، برآشفته شدند و گفتند: ” من اگر بيايم، سيلي به او مي زنم !” عرض کردم اين که گفتگو نمي شود، بياييد و آنچه نصح و خيرخواهي مي دانيد به ايشان بگوييد و باز يادآوري کردم که شما لرها زبان هم را بهتر مي فهميد” معظم له پذيرفتند، اما گفتند: ” يک شرط دارد، آقاي کروبي بايد توبه کند و حاضر شود اعدامش کنند! ” ديگر رويم نشد به آقاي کروبي چيزي بگويم، نمي دانم حاضر است يک ناهار به قيمت جانش در منزل ما صرف کند؟! مي بينيد که جناح اصولگراحاضر به گفتگو است! اين آقاي کروبي است که تن به گفتگونمي دهد و سرباز مي زند! ??/?/?? دکتر مهدي خزعلي خبر مجعول مرکز اسناد انقلاب اسلامي: پاسخ جانانه آيت‌الله خزعلي به کروبي آيت الله خزعلي با رد درخواست کروبي براي ديدار با وي که به بهانه رفع کدورت ها مطرح شده بود گفت: من اگر بيايم، به کروبي سيلي مي زنم. مهدي خزعلي، فرزند آيت الله خزعلي که مدتي پيش به دليل همراهي با جريان فتنه از سوي بيت آيت الله خزعلي طرد شده است، از پاسخ قاطع پدر براي ديدار با مهدي کروبي خبر داده است. چندي پيش قرار بود با نقشه مهدي خزعلي ، مهدي کروبي با آيت الله خزعلي ديداري داشته باشند و درخصوص وقايع پس از انتخابات صحبت کنند تا رفع کدورت! شود که آيت الله خزعلي پس از اطلاع از نقشه فرزندش، ضمن رد درخواست کروبي و مهدي خزعلي گفت من اگر در اين مجلس حاضر شوم به کروبي سيلي خواهم زد

كشورهاي دوست و برادر

گوام و گينه بيسائو

.....

آزاد مردان زنداني!همه آزادي خواهان وحق طلبان پيام شمارا شنيدند واستواري شمارا بر سرمطالبات انساني ومشروع مشاهده کردند.درود بر شما!ايستادگي شماگواه برآن است که ميتوان بدنها را به محبس کشيد،امانميتوان برجان آنها چيره شد.عزيزان ملت وپيشتازان جنبش سبز!اکنون که پيام شماوخانوادههاي مبارزتان درسطح جهان وداخل کشورمنتشرشده است،مردم نگران سلامتي شما به عنوان سرمايه هاي سبزکشورند.ما ازهمه شمادرخواست ميکنيم اعتصاب غذاي خودراپايان دهيد و از مسوولان زندانها نيز ميخواهيم که حقوق همه زندانيان را بر اساس همان قوانين و آئين نامه هاي ناقصي که وجوددارد،محترم شمارندو بيش ازاين آبرو وحيثيت کشوررادرپيش ملتهاي جهان درمعرض حراج نگذارند. ميرحسين موسوي

ماجرا اين است...اري ماجرا تکراري است...زخم ما کهنه است اما بي نهايت کاري است...از شما مي پرسم ان شور اهورايي چه شد....بال معراج و خيال عرش پيمايي چه شد...جان تاريک من اينک مثل دريا روشن است...صبحگون از تابش خورشيد مولا روشن است....تيغ يادش ريشه ي اندوه و برجا مي زند...افتاب هستي اش چشم عدم را مي زند..احترام يا علي در ذهن بازو ها شکست....دست مردي خسته شد ، پاي ترازو ها شکست

در اين انتخابات طبقات پايين جامعه را مي هراساندند كه اگر موسوي بياييد سهام عدالتتان را برخواهد چيد و در دل كارمندان رعب ايجاد ميكردند كه حقوقتان را كسر خواهند كرد

اما براي انتخابات بعدي وسايل فريب ديگري هم فراهم كردند مثلا طرح آتيه فرزندان را برميدارند و چندرغاز هدفمند كردن يارانه ها راهم نمي دهند

چندي پيش ناهار مهمان کروبي بودم، از همه جا سخن گفتيم، به او گفتم: بايد به اين فضاي امنيتي پايان داد، بايد دوباره نهادهاي دموکراسي را فعال کرد، روزنامه ها و احزاب بايد جان بگيرند و فضاي گفتمان جاي مخاصمه را بگيرد، اين بحران و فضاي امنيتي خواست انحصار طلبان است، او نيز استقبال کرد، قرار شد از او و پدر براي مهماني ناهاري دعوت کنم تا گفتگويي داشته باشند، از آزادگي ، سادگي و حريت لرها بهره گرفتم و او آماده اين مهماني شد. شب منزل پدر بودم، از ايشان نيز براي مهماني و گفتگو دعوت کردم، برآشفته شدند و گفتند: " من اگر بيايم، سيلي به او مي زنم !" عرض کردم اين که گفتگو نمي شود، بياييد و آنچه نصح و خيرخواهي مي دانيد به ايشان بگوييد و باز يادآوري کردم که شما لرها زبان هم را بهتر مي فهميد" معظم له پذيرفتند، اما گفتند: " يک شرط دارد، آقاي کروبي بايد توبه کند و حاضر شود اعدامش کنند! " ديگر رويم نشد به آقاي کروبي چيزي بگويم، نمي دانم حاضر است يک ناهار به قيمت جانش در منزل ما صرف کند؟! مي بينيد که جناح اصولگراحاضر به گفتگو است! اين آقاي کروبي است که تن به گفتگونمي دهد و سرباز مي زند! 89/5/13 دکتر مهدي خزعلي