• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : سوگ محرم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 83 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + 111 
    * حضرت زينب (س) در كوفه يا هيچ جاي ديگر سرش را به محمل نكوبيد

    ملك‌پور،كوبيدن سر به محمل از سوي حضرت زينب (س) و جاري شدن خون را رد مي‌كند و اين نقل را از مطالب ضعيفي بر‌مي‌شمرد كه متأسفانه منشأ حركاتي شده است و دشمن روي آن مانور مي‌دهد و شيعه را متهم به وحشي‌گري مي‌كند.
    وي مي‌گويد: نوشته‌اند كه وقتي در كوفه حضرت زينب (س) خطبه مي‌خواند، براي ساكت كردن او سر بريده امام حسين (ع) را به او نشان مي‌دهند كه ايشان طاقت نمي‌آورد و سر را به چوب محمل مي‌زند و مي‌ببينند كه خون تازه از زير محمل جاري شده است. اين نقل معروف به نقل «مسلم جسّاس (گچ‌كار)» است. اين موضوع در كتاب ضعيف «نورالعين» است كه نه نويسنده‌اش و نه سال تأليفش مشخص نيست و نه اينكه توانسته جريان عاشورا را درست ترسيم كند و پر از مطالب كذب است كه با منابع تاريخي منطبق نيست.
    وي ادامه مي‌دهد: اين مطلب البته در كتاب «منتخب طريحي» كه در سال 1085 قمري يعني قرن يازدهم آن را نوشته‌اند بيان شده است. شيخ عباس قمي هم در «منتهي‌الآمال» اين نقل را در صفحه 483 مي‌نويسد و تأكيد مي‌كند كه اين را نخوانيد و آن را رد مي‌كند و مي‌نويسد كه اصلاً بعيد است كه حضرت زينب (س) كه از سوي امام حسين (ع) مأمور به صبر بوده، اين بي‌صبري را انجام دهد.
    ملك‌پور مي‌گويد: يك‌هزار سال پس از واقعه عاشورا اين حرف نبوده و از قرن يازدهم به بعد مطرح شده است. به خصوص اينكه حضرت زينب (س) بالاي محمل بوده و همه اين صحنه را ديده‌اند و بايد در برخي نقل‌ها آمده باشد اما به مدت يك‌هزار سال اين قضيه مسكوت است و بعد يك كتاب ضعيف اين را مطرح كند كه قابل اعتماد نيست و اين در حالي است كه نقل مشهوري داريم كه در آن امام حسين (ع) حضرت زينب (س) را سفارش كرده كه «بي‌صبري نكن و صورت مخراش!» كه خوب؛ سر به محمل زدن، بدتر از صورت خراشيدن است. اگر بود، قاعدتاً بايد در چند منبع متقدم اين موضوع مي‌آمد و مسلماً اين باطل است.