• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : تبريك
  • نظرات : 0 خصوصي ، 247 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + لب 
    اين هم يک تحليل بخوانيد ولي برداشت همه چيزها از خودتان يعني هرکي هرچي ميگه گوش نکنيد فکر کنيد و با عقل خودتان تحليل کنيد چه جناح حاکم که متاسفانه مدام اخيرا دروغ ميگه و چه جناح مخالف
    • خانم حقيقت‌جو، آيا اصولگرايان اختلافات داخلي خود را کنار گذاشته‌اند؟

    اختلافات درون محافظه‌کاران اختلافات جدي است. بنابراين حالا اينکه سر يک واقعه مشخص به شکل فرمايشي آنها مجبور مي‌شوند واکنش از خودشان نشان بدهند، اين به معني رفع اختلافات نيست. اين اختلافات مجدد خودش را نشان خواهد داد.

    • به نظر مي‌آيد که بعضي از اصولگرايان که معمولاً ساکت بودند و خيلي موضع‌گيري نمي‌کردند، مثل آقاي قاليباف، آقاي ناطق نوري و حتي حسن روحاني موضع‌گيري‌هايي به نفع حکومت و حاکميت داشتند در اين مقطع. شما اين موضوع را چگونه تحليل مي‌کنيد؟

    تمام ماجرا از حضور پرشور و جدي مردم در تهران و بسياري از شهرهاي کشور دارد. برآوردها نشان مي‌دهد که بالغ بر ??? هزار نفر شرکت کردند در اين تجمعات و پس از دو سال سرکوب شديد، اعدام‌هاي فله‌اي، بازداشت‌هاي قطاري، همه اينها را بگذريم، اخراج‌ها، تهديدها و همه اينها انجام شد که مردم مجدد نيايند و يک دفعه ?? بهمن زمينه‌اي را فراهم کرد که حاکميت شوک‌زده شود که پس چه شد.

    نگراني دوم اين است که آنها به شدت نگران سرايت جنبش‌هاي مصر و تونس هستند. کما اينکه عيناً همين جمله را ما در نطق آقاي حداد عادل مي‌شنويم.

    • پس به نظر شما با اين تحليل شما مسکوت گذاشتن اختلاف‌هاي اصولگرايان و هم حذف رهبران جنبش سبز قاعدتاً مي‌تواند به هم ارتباط داشته باشد؟ همين طور است؟

    بله. بدون ترديد به دليل اين که اينها فکر مي‌کنند که جنبش هنوز زنده است، فعال است. البته قبلاً خودشان هم گفته بودند که آتش زير خاکستر است. ولي الان احساس مي‌کنند که اين خيزش مجدد است و فکر مي‌کنند که با زنداني کردن آقاي موسوي و کروبي، و اينکه همه حاکميت را يک صدا کنند، مي‌توانند اين جنبش را کنترل کنند. فکر مي‌کنند مي‌توانند آنهايي را که ساکت بودند بياورند به ميدان و يک صدا از حاکميت بيرون بيايد، و مردم همه کوتاه مي‌آيند.

    • به نظر شما اين مسکوت گذاشتن اختلافات درون حاکميت و محصور کردن، حذف کردن رهبران معترضان در منازل‌شان، چقدر قابل تداوم است با توجه به شرايط کنوني ايران؟

    خواسته مشخص جنبش، که در روزهاي آينده خواهيم ديد، تقاضاي آزادي رهبران جنبش خواهد بود. بنابراين من فکر مي‌کنم که اينها نمي‌توانند ادامه دهند و آقايان موسوي و کروبي را همچنان در حصر و زندان نگه دارند ولو اگر آنها آقاي موسوي کروبي را در زندان نگه دارند، اين زنداني کردن آنها باعث نمي‌شود که جنبش متوقف شود. جنبش به کار خودش ادامه خواهد داد. پيش خواهد رفت. با تداوم جنبش مجدد اين اختلافات رو مي‌آيد.

    يادمان باشد اين اختلافات بخشي به دليل اختلافاتي بود که بين مثلاً مجلس و احمدي‌نژاد بوده، همچنان وجود دارد. اما به طور مشخص وقتي شعارها متوجه شخص آقاي خامنه‌اي مي‌شود، باعث مي‌شود که بقيه محافظه‌کاران هم بيايند و به شکل فرماشي يا به دليل اين که وجود خودشان را در وجود آقاي خامنه‌اي مي‌بينند، مي‌آيند معترض مي‌شوند.

    اما به نظر من خيلي کوتاه مدت است. در هفته‌هاي آينده ما خواهيم ديد که هم اين اختلافات تشديد مي‌شود و اين راهکارهاي موجود و فرمان‌هاي فرمايشي و «اعدام بايد گردد» و «زنداني بايد گردد» و اينها هيچ تأثيري در اراده مردم براي ادامه اين کار نخواهد گذاشت.