در حالي كه طي چند سال اخير شايعات مختلفي در خصوص ادعاي ارتباط
اسفنديار رحيم مشايي با برخي افراد خاص و عارف مسلك در رسانه ها پخش شده و
اكثرا هم از سوي مشايي و دكتر احمدي نژاد تكذيب شده، يكي از طلاب حوزه
علميه قم به بررسي مسايل مربوط به يكي از اين افراد پرداخته است.
به گزارش خبرنگار «آينده»، مدتهاست در محافل غير رسمي در قم، تهران و
شهرهاي اطراف سخن از فرد عارف مسلكي به نام «علي يعقوبي» است كه نفوذ خاصي
به ويژه در هيئات مذهبي تهران و ديگر شهرهاي كشور پيدا كرده. در محافل
غير رسمي اخباري مبني بر ارتباط اسفنديار رحيم مشايي با وي مطرح بوده
است. البته حرفها و حديثهاي در گوشي بالاخره به عرصه عمومي كشيده شد و
?? بهمن امسال در حاشيه راهپيمايي اين روز، خبرنگاري از مشائي درباره علي
يعقوبي پرسيد اما مشائي از وجود چنين شخصي اظهار بياطلاعي نمود.
اطلاعات تكميلي خبرنگار "آينده" حاكي از آن است كه اين فرد بعد از برخي
اقدامات خود، هم اكنون به مشهد تبعيد شده است. گويا وي دانشجوي پزشكي بوده
و بعد از ناكامي در تحصيل به بيان چنين مواردي پرداخته است.
علي اشرف فتحي در اين گزارش مي نويسد: اگر چه يعقوبي صبغه علمي حوزوي
ندارد، اما با كمال تأسف يك دهه است كه گروهي از طلاب مبتدي را نيز جذب
محافل به ظاهر معنوي خود نموده است. قدرت انرژي درماني يعقوبي و (آنطور
كه گفته ميشود) توانايي انتقال اين قدرت به كساني كه اراده ميكند نيز
دليل ديگري بر جذب بيشتر مريدان به وي شده است. نهي برخي علماي پايتخت از
ترويج چنين مدعي گزافه گويي با حمايت هاي پيدا و پنهان از وي، گاه خنثي
شده، جلسات او رونق يافته و مدعيات ديني و سياسي ساختارشكن وي نيز كمتر
مورد بررسي و نقد قرار ميگيرد. اين در حالي است كه علماي قم نيز به شدت
نسبت به رواج عرفانهاي كاذب هشدار داده و ميدهند و بهترين راه مقابله با چنين مسائلي را تقويت حوزههاي علميه ميدانند.
سخنان يعقوبي كه متأثر از انديشه «آخر
الزماني» با ادبيات «به سوي ظهور» است در سايتي به همين نام قابل دسترسي
بوده است و در حال حاضر به مجموعه اي از سايت ها تعميم داده شده است.
البته فعاليت كنوني وي و مريدانش مدتي است كه با چراغ خاموش پيش ميرود
ولي يكي از روحانيون حوزه با انتشار متن كامل بخشي از سخنان وي به روشنگري درباره يعقوبي پرداخته است.
يعقوبي كه كارش را از هيأت هاي مذهبي
آغاز كرده، با سخنراني براي گروههاي دانشجويان و كارمندان ارگانهاي
مختلف صاحب نفوذ ميشود و عليرغم اعتراف به اين كه نه سواد دانشگاهي خاص و
نه تحصيلات يا مطالعات مدون حوزوي داشته، بي پروا علماي قم را زير سؤال
ميبرد: «وقتي به آقايان ميگوييم شما فقيه هستيد شما اسلام شناس نيستيد
ميگويند: نه هستيم. هستيد؟ جداً ميگويند؟ باشد خداوند اوج اسلام را دين
مرضي مطرح ميكند، يكي از آقايان قم بيايد و دين مرضي را توضيح دهد، هر
چقدر هم مهلت بخواهد دارد.» وي در عين حال به علماي قم و مشهد هشدار
ميدهد كه اتفاقي عجيب تر از ?? سپتامبر در قم خواهد افتاد!