• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : اهل كاشانم اما...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 109 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ;;;ll 
    محمود احمدي نژاد، استاندار هاشمي رفسنجاني در اردبيل بود، در اتاق کار غلامحسين کرباسچي، شهردار پيشين تهران در خيابان بهشت به رتق و فتق امور پايتخت مي پرداخت و سرانجام کليدهاي ساختمان رياست جمهوري را در پاستور از محمد خاتمي دريافت کرد.
    او را فرزند ولايت ميدانستند. ولايت مداري او آنچنان براي مزه دهن آيت الله خامنه اي خوشايند مي آمد که حاضر شد تمام ياران پيشين انقلاب را پيش پاي احمدي نژاد قرباني کند. اين فقط هاشمي رفسنجاني نبود که به رهبري نامه نوشت و از نودولتيان طرفدار احمدي نژاد گلايه کرد. احمد ناطق نوري هم زماني گفته بود که "آقا" همه ما را به احمدي نژاد فروخته است.
    تنها شش سال است که از تولد احمدي نژاد مدل 1384 مي گذرد و حال او، همان رئيس جمهور ولايت مدار و ولايت پذير و همان که آيت الله خامنه اي در مهمترين نماز جمعه ساليان اخيرش در آخرين جمعه خرداد ماه 88، ديدگاه هاي او را حتي از ديدگاه هاي هاشمي به خود نزديک تر اعلام کرد، بر مقام ولايت در مقابل چشمان تمام مردم، شورش مي کند و او را به هم آوردي مي طلبد و هرچه آيت الله مي گويد که مشکلي نيست و اختلاف نظر است، نمايندگان آيت الله وقتي به خيابان نارمک تهران، محل زندگي رئيس دولت دهم، مي روند دست خالي باز مي گردند.
    احمدي نژاد براي آيت الله شرط گذاشته است و عدم سرکشي و قهر و طغيانش را منوط به اين شرط هايي که کرده است که آيت الله در حالت عادي هرگز با آنها مواففت نخواهد کرد. مهمترين اين شروط هم معاون اولي اسفنديار رحيم مشائي است که در روياي نهايي احمدي نژاد قرار است جانشين وي در کاخ رياست جمهوري باشد.
    از همين رو هم هست که آيت الله خامنه اي، اصول گرايان و طرفداران دوآتشه وي که گفته ها و کرده هاي احمدي نژاد را فقط در همين يک هفته اخير مرور مي کنند در مي يابند که مشروعيت و آبروي خود را پيش پاي چه کسي به حراج گذاشته اند. کسي که تمام خطوط قرمز مسئوليت دولتي را در نظام جمهوري اسلامي شکسته است و کاري کرده که هيچ رئيس جمهور و رئيس دولتي در هيچ دوراني از تاريخ انقلاب نکرده است، حتي بني صدر تا قبل از 30 خرداد 1360.
    اخبار بي بديل اتفاقات يک هفته گذشته در جمهوري اسلامي اين پرسش را به ذهن ها مي آورد که چه شده است که فرزند دردانه ديروز، اينگونه در مقابل پدرخوانده مقتدر مي ايستد؟ چه اتفاقي و چه حادثه اي رخ مي دهد که اين چنين محمود احمدي نژاد با خانه نشيني، رهبري آيت الله خامنه اي را سکه يک پول مي کند؟
    در ظاهر، داستان از آخرين جلسه هيات دولت با حضور همزمان احمدي نژاد و مصلحي، وزير اطلاعات شروع شده است؟ آن جايي که مصلحي در برابر مدعاي احمدي نژاد که خود را منتخب مردم مي خواند، مي گويد، آقاي دانشجو وزير کشور بخوبي در جريان چگونگي انتخاب شما قرار دارند. فارغ از درستي يا نادرستي اين روايت، داستان شورش احمدي نژادي وجوه ديگري هم دارد.