همچنان حاميان رهبري احمدينژاد را تهديد ميکنند و در تلاشند او را به مجبور
کنند که در مقابل خواستههاي آيت الله خامنهاي اعلام پايبندي و وفاداري کامل
کند.
جمع آوري امضا براي سوال از رييس دولت از سوي نمايندگان مجلس و سخنان اين
روزهاي نمايندگان ولي فقيه در سخنرانيهاي مختلف و خصوصن در نمازهاي جمعه امروز از
نشانههاي اين تهديدهاست.
گرچه بعيد است اصولگرايان بخواهند تهديدات خود را عملي کنند و تا آنجا پيش
بروند که سرنوشت احمدي نژاد مشابه ابوالحسن بنيصدر بشود. قطعن اين خواست رهبري
ايران هم نيست.
در اين ماجرا و از لحاظ قانوني و حقوقي رفتار رهبر ايران خارج از چهارچوب
اختيارات وي است. همين موضوع باعث شده که احمدينژاد در نظر بسياري از دست بالاتري
برخوردار باشد و حق را به رييس دولت بدهند که همکارانش را برگزيند.
اما احمدينژاد ميداند که در جريان اين ماجرا متحمل
آسيبهاي
فراواني شده است. بخشي از عقبه? خود را از دست داده، مخالفانش در جريان
اصولگرايي قدرتمندتر شدهاند و تقريبن ميتوان براي او و همراهانش آينده چندان
روشني در فضاي سياسي ايران متصور نبود.
هرچه سکوت و غيبت رييس دولت دهم بيشتر طول بکشد، فشار اصولگرايان و رقيبان
دولت در اين جريان بر «احمدينژاديها» بيشتر خواهد شد به همين ميزان رهبر جمهوري
اسلامي نيز بياعتبارتر.
از بعد بينالمللي نيز اين اختلاف بسيار مخرب است. اگر چه جريانهاي سياسي و
شبه نظامي همچون حزب الله لبنان که خود را وامدار رهبر ايران ميدانند وارد اين
مناقشات نميشوند، اما از نظر مردماني که دلبسته محمود احمدينژاد و رفتارهاي «ضد
استکباري» وي هستند، اعتبار و جايگاه رهبر ايران خدشهدار خواهد
شد.