وبلاگ :
روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
يادداشت :
چند خبر
نظرات :
1
خصوصي ،
77
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
س
مي خواستم در هفته بسيج، چيزي بنويسم، اين دادگاه بازي فرصت برايم نگذاشته بود، تا اين که مصاحبه سردار بسيجي در سيماي ضرغامي که مي گفت اگر ما به آمريکا حمله کنيم، نابود مي شود! مرا به ياد خاطره اي از قلاجه انداخت، به خواندنش مي ارزد: شبهاي قلاجه حال و هوايي داشت، بعد از نماز آتشي به پا مي کرديم و دور آتش گپ مي زديم، يک چاي جوشيد? پررنگ هم در کتري دود گرفته گردان درست مي کرديم. يادش بخير؛ شهيد محمد موافق، يک شب با آب تاب از سناريوي " عمليات بالستيک بسيج " عليه کاخ سفيد سخن مي گفت، مي خواست يک تيزر تلويزيوني تهيه کند (طنز) مي گفت دوربين کلوزآپ يک پارو را در آب نشان مي دهد که در رفت و آمد است، کمي بعد دوربين عقب مي رود و دستان يک بسيجي را نشان مي دهد که در حال پارو زدن است، باز هم زاويه بازتر مي شود، آرام آرام يک بسيجي که روي يک لاستيک تيوپ نشسته و پيشاني بندي سبز ( ببخشيد مال آن زمان بود، حالا قرمز ببنديد) بسته و چهره اي آفتاب سوخته و خسته که حکايت از هزاران کيلومتر پاروزني دارد، به تصوير کشيده مي شود، هر چند بسيجي ما خسته است، اما در عمق نگاهش عزمي راسخ نهفته است! باز هم دوربين عقب تر مي رود و زاويه بازتر و بازتر مي شود، يک بسيجي در سمت راست او پيدا مي شود که چون او پارو مي زند و بعد سه بسيجي، چهار بسيجي، ده بسيجي، يک گردان بسيجي، يک لشگر بسيجي، يک سپاه بسيجي و يک اقيانوس بسيجي لاستيک سوارِ پارو زن! اينجا کجاست، سواحل آمريکا، بسيجي ها با شوق و حرارت پا به ساحل آمريکا مي گذارند، شتابان يکراست به سراغ کاخ سفيد مي روند و در اطراف کاخ بساط آتش و کتري چاي برپا مي شود، کمي بعد باز کلوزآپ يک کتري دود گرفته ! دوربين آرام آرام عقب مي آيد، يک اجاق آتش، يک حلقه بسيجي خسته منتظر چاي، کمي عقب تر، دو حلقه آتش ، سه حلقه آتش، دهها حلقه آتش و صدها حلقه آتش! که دودي بپا کرده اند، دوربين کمي عقب تر مي آيد، آه چه مي بينم، اين کاخ سفيد است که ديگر سياه شده است! اين هم عمليات بالستيک يا با لاستيک بسيج عليه کاخ سفيد! يادش بخير، خدايش رحمت کند، براي برادر شهيد محمد موافق فاتحه اي هديه کنيد. مهدي خزعلي 1390/9/8