خاتمي هم وضعيت سخت تري دارد. پس از آنکه حدادعادل و ولايتي، او را تهديد کردند که بايد معناي رفتار و مواضع خود را در قبال انتخابات مجلس نهم بداند، کميسيون ماده 90 هم گزارشي را در مجلس قرائت کرد که مي تواند دستاويز و مستندِ! برخورد قضايي با خاتمي شود. اينک عزيز جعفري نيزآبِ پاکي را روي دست همه ريخته است و حتي قتل هاي زنجيره اي را هم به پاي سيدمحمد خاتمي نوشته است.

قابل پيش بيني بود که حاکميت مطلوب آقاي خامنه اي اگراز گذرگاه انتخابات مجلس نهم به سلامت بگذرد، با سيد محمد خاتمي نيز برخورد خواهد کرد و مي شد حدس زد که آقاي خامنه اي نميخواهد داغِ محبوبيتِ آقاي خاتمي را به گور ببرد.اما نمي شد پيش بيني کرد که آقاي خامنه اي بخواهد دامنه ي برخورد با هاشمي رفسنجاني را نيز گسترش دهد و فرزندانش را به محکمه بکشاند و «خطبه هاي نمازجمعه» اش را «محتواي مجرمانه» بداند!

به نظر مي رسد آقاي خامنه اي نه در مديريت حوادث پس از انتخابات که به تمامي در کار مديريت سياسي مملکت درمانده است. او از ماههاي منتهي به خرداد 88 تا به امروز هر بار بدتر و بدتر عمل کرده است تا جايي که 20 سال حفظ قدرت و مديريت سياسي 20 ساله ي او مي رود که در ميان سوء تدبيرهاي اخير فراموش شوند.
بحران مشروعيت، بحران کارآمدي و اينک بحران «تصميم گيري» دامنِ آقاي خامنه اي را گرفته اند. راست گفته اند : از روزي که فرمان شليک به ملتش را داد، ستاره ي بخت و اقبال رهبري رو به افول است و ديگر هيچ معجزه اي کارساز نيست...