• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : چند خبر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 77 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + dfxs 

    «جبهه پايداري» با انتشار بيانيه‌اي اعلام کرد هدف تيم محمود احمدي‌نژاد «نابودي انقلاب اسلامي» است که در دولت‌هاي نهم و دهم ظهور و بروز يافته است.

    اين جبهه نوپاي سياسي روز چهارشنبه (هفتم دي) در بيانيه خود که به مناسبت سالروز 9 دي منتشر کرده، آورده «جريان انحرافي» موجب حذف نيروهاي «ولايي موثر» در بدنه دولت شده است.

    در بيانيه «جبهه پايداري» آمده است اقدامات تيم محمود احمدي‌نژاد «دل امت حزب‌الله يعني پديدآورندگان سوم تير 84 را شکسته است.»

    محافظه‌کاران حامي علي خامنه‌اي از نزديکان احمدي‌نژاد با عنوان «جريان انحرافي» ياد مي‌کنند که به گفته آن‌ها تلاش مي‌کند ولايت فقيه و روحانيت را از ساختار قدرت در جمهوري اسلامي حذف کند.

    «جبهه پايداري» که با محوريت محمدتقي مصباح يزدي و برخي از نيروهاي سابق دولت تشکيل شده، خود را حامي دولت و مخالف «جريان انحرافي» معرفي مي‌کند.

    اين در حالي است که برخي از محافظه‌کاران معتقدند «جبهه پايداري» رابطه مستقيمي با «جريان انحرافي» دارد و از سوي محمود احمدي‌نژاد و اسفنديار رحيم مشايي حمايت مي‌شود.

    + dfxs 
    مرگ بر ديکتاتور
    + ببي 
    روح‌الله احمدزاده? رئيس سازمان گردشگري , معاون احمدي نژاد خطاب به محافظه‌کاران حامي علي خامنه‌اي گفته «هر موقع که آقايان براي کشف حقيقت اظهار تمايل بکنند» تيم احمدي‌نژاد آماده رمزگشايي از «راز‌هاي سر به مهر» است.
    + فلقثفبي 

    در آن جلسه، نه

    تنها احمدي نژاد، بلکه هيچيک از افراد قوه مجريه دعوت نشده و حضور نداشتند، مگر سردار وحيدي فرمانده سابق سپاه قدس و وزير دفاع کنوني کابينه، که گفته مي شود او در جريان اين ديدار حضور داشته است، اما از آنجا که

    وي خود از سوي رهبر مامور کنترل باند احمدي نژاد در دولت شده، هيچ ترديد ندارند که از کانال او اين اخبار به احمدي نژاد و باند دولتي او نرسيده است.

    + فلقثفبي 

    دستگيريهاي گسترده در سپاه

    بنا به برخي گزارشات دستگيري ها در سپاه گسترش يافته و شماري از افراد رده بالاي بخش امنيتي و ضد جاسوسي سپاه براي بازجوئي برده شده اند که از اين عده، تعدادي بازنگشته و براي تحقيقات بيشتر زنداني شده اند.


    محور بازداشت ها و بازجوئي ها واقعه انفجار در پايگاه موشکي ملارد است، اما نه فقط براي خود انفجار، بلکه براي تحقيق در اين باره که طرح اين آزمايش موشکي با حضور فرمانده کل قوا، چگونه؟ از کجا؟ و در ابتدا از سوي

    چه کساني در سپاه مطرح شده بود. همچنين مي خواهند بدانند اخبار جلسه محرمانه درحضور رهبر و تنظيم برنامه شليک موشک بيعت با حضور رهبر، چگونه و از چه کانالي به احمدي نژاد و اطرافيان او رسيده بود.

    + فلقثفبي 

    در احضارها و بازداشت هاي اخير، بويژه کساني زير علامت سئوال قرار

    گرفته اند که بيش از ديگران اصرار داشته اند رهبر در مراسم پرتاب موشک بيعت در پايگاه ملارد حضور داشته باشد. حدس زده مي شود که بدنبال سرنخ هائي هستند درباره پيامدهاي بعدي حضور رهبر در جريان انفجار پايگاه ملارد

    و کشته شدن وي. يعني نوعي کودتاي درون حکومتي. بايد منتظر برخي تغييرات و برکناري ها و انتصابات جديد در بخش هاي مهم سپاه بود.

    + مير حسين 
    احسنت بر همولايتي هاي آزراني!!!! واقعا نميدونستم اينقدر آگاهيد.وظيفه شما در قبال ايران ويران فقط آگاهي رسانيست...مگر يادتان نيست چقدر فرياد زديم..اما...هيچ کس زاغچه ايي را سر يک مزرعه جدي نگرفت.
    + ث 

    5سوال:ازحاکميت

    چرا احزاب اسلام گرايي که در انتخابات تونس، مراکش و مصر حائز اکثريت نسبي آرا شدند تاکيد کرده اند حقوق اساسي همه رقبا و هموطنان خود از قبيل انتخابات آزاد ، مطبوعات آزاد، احزاب آزاد، تجمعات آزاد و آزادي سبک زندگي را رعايت مي کنند؟ 2- چرا اين احزاب اعلام کرده اند حجاب اسلامي را اختياري خواهند کرد و با وجود مخالفت با رژيم اسراييل خواهان روابط خوب و تداوم همکاري ها با کشورها و دولت هاي بزرگ هستند؟ 3- چرا آنان به امتياز ويژه و حق انحصاري رهبري کشور براي فقها معتقد نيستند و تنها از مشارکت و رقابت آزاد روحانيون مانند ديگر قشرها در عرصه هاي اجتماعي و سياسي دفاع مي کنند؟ 4- چرا هيچ کدام از اين احزاب خواهان تاسيس و استقرار نظام سياسي به شکل جمهوري اسلامي نشده اند؟ 5- چرا صدا و سيماي ميلي درباره ديدگاه ها و مواضع اين احزاب درباره مسائل فوق سکوت کرده است؟

    + mm 

    احمد علم‌الهدي? امام جمعه موقت مشهد در سخناني بي‌سابقه اعلام کرد 9 دي سال 1388 «زلزله‌اي» در ايران رخ داد که يکي از نتايج آن? بي‌اعتمادي مردم به جريان «اصول‌گرا» بود.

    به گزارش روز دوشنبه (28 آذر) خبرگزاري ايسنا? آقاي علم‌الهدي در ديدار با اعضاي «ستاد مردمي بزرگداشت سالروز 9 دي» اين مطلب را بيان کرده است.

    به گفته امام جمعه موقت مشهد بعد از 9 دي، عناصر و ليدرهاي اصول‌گرايان و جريان اصول‌گرايي «ديگر نفوذ سابق را در ميان مردم ندارند.»

    آن‌طور که علم‌الهدي تاکيد کرده است: «جريان‌هاي ارزشي و اصول‌گرا بعد از 9 دي موقعيت خود را در ميان مردم از دست دادند و مردم به اينها اميد و اعتماد ندارند.»

    + س 
    ... غارت اينجاست. به پول هايي که سپاه بالا کشيده و مي کشد، به پول هايي که رييس دولت و اعوانش بالا کشيده و مي کشند، به پول هايي که از جيب مردم به جيب بشاراسد قاتل سرازير مي شود بنگريد. غارت اينجاست. پيش چشم ما وشما، درکربلاي ايران. مي بينم از پريشان حالي اسرا مي سوزيد؟ اي عزيز، پريشاني اينجاست. يک نگاهي به صورت مردم بياندازيد. چرا برصورت اين مردم يک لبخند، آري يک لبخند صادقانه نمي بينيد؟ چرا بايد اين مردم غارت شده بخندند؟ به شمر و خولي نفرين مي کنيد؟ وقتي ما جوان مردم را مي کشيم و به آنان اجازه نمي دهيم براي جوان از دست رفته شان يک مجلس ساده ي ترحيم بپا کنند، اين مردم، براي چه ما را شمرو خولي ندانند؟
    + س 
    نامه ي سيزدهم محمد نوري زاد به رهبري به نام خدايي که اشک آفريد اينک روضه! سلام به محضر رهبرگرامي حضرت آيت الله خامنه اي بار ديگرمحرم سررسيد و براي ما و شما که درنيمکره ي تاريکِ سرنوشتِ خويش گرفتار آمده ايم، فرصتي از تحرک و جولان پديد آورد. مگر اين محرم، وگسيل منبريان مجيزگوي، وانطباق حسين و آل و راه او، با آل و راه ما، ورقِ سرنوشتِ ما بگرداند. ما و شما سخت به اين محرم محتاجيم. آري سخت. چرا که هجوم تاريخيِ مردمان به مساجد و تکايا و حسينيه ها و خيابان ها، بيرقِ برقراري ما مي افرازد وخشم ها را فرو مي نشاند وحسرت ها را به حاشيه مي راند. مردمي که از ظلم به ستوه آمده اند، چرا بجاي آن که مشت ها و زنجيرها و قمه هاي بالا بُرده ي خود را برفرقِ ما فرود آرند، برسروسينه و فرق خود نکوبند؟ و براي اين کوبشِ مستمر نيز بساطي از هياهو نيارايند؟ مگر نه اين که هراعتراض به خون مي انجامد؟ چرا اين خون، خونِ ما باشد؟ وچرا خونِ خود مردم نباشد؟ بله، اين است نشانيِ غلطي که ما از کربلا و عاشورا به مردمانِ تاريخيِ خويش تحکم فرموده ايم. که چه؟ که آهاي آدم هاي به تنگ آمده، اگر نسبت به فاجعه اي معترضيد، واگر هويت ايماني و اجتماعي تان به چارچرخِ ارابه هاي حاکميت سپرده شده، واگر نفرت ها و کينه ها و انزجارها راه گلويتان را بسته، اين شما و اين کربلا. اين شما و اين شمر و حرمله. مظلوميت مي خواهيد؟ بفرماييد: مظلوميت حسين. شقاوت مي خواهيد؟ اين هم شقاوت اشقياي صف بسته در برابر بانوان و کودکان حسين. ما حتي به زن يا مرد دردمندي که درجوارِ انفجار و عصيان و خروج است، اخم مي کنيم که: خجالت بکش! مصيبت تو بيشتراست يا مصيبت حسين؟ گرفتاري تو بيشتر است يا گرفتاري زينب؟ به بچه هاي تو بيشتر ظلم شده يا به بچه هاي امام حسين؟ وچنان تنگنايي از شرمساري براو بار مي کنيم تا همه ي خشم ها و نفرت ها و رنج ها و آسيب هايش را يکجا به دور اندازد و عقده هاي تلنبارش را واکند و تا مي تواند براي امام حسين اشک بريزد و برسروسينه بکوبد و نفرت هايش را به دوردست هاي تاريخ، به سمت خانه ي خولي حواله کند. رهبرگرامي، اين روزها، روز روضه هاي پرسوز است. روز جاري شدن اشک هاي گرم. و روز احاله ي خشم ها و نفرت ها به يک جاي دور.
    + س 
    اگر مشتاق شنودنِ يک روضه ي داغ و آتشين ايد، نه برهمان صندلي هميشگي، ونه جلوي دوربين صداوسيما، که ناشناس برزمين خاک آلود يک محله ي پرت و يک روستاي بي نشان فرو بنشينيد تا من از حنجره ي ملتهب مردم براي شما روضه بخوانم. روضه اي که اگراز عهده ي خوانشِ آن برآيم، اشک چيست، خون خواهيد گريست. روضه ام را از جايي آغاز مي کنم که معاويه از دنيا رفته است و يزيد از امام حسين براي خلافتِ خويش بيعت مي خواهد. وحسين، نه هرکسي است که تن به اين مذلت آشکار بسپارد. پس خروج مي کند. خروج، نه براي ستيز. که از مدينه. به کجا؟ به مکه. به جايي که حريم امنِ آن برهمگان محرز است. که يعني: آهاي مردم، آهاي تاريخ، شاهد باشيد که من و اهلم تأمين جاني نداريم. به جايي پناه مي بريم که آزردنِ يک حشره در آن گناهي نابخشودني است، چه برسد به ريختنِ خون يک انسان بي گناه. امام حسين خروج کرد، نه به اين دليل که عمله ي حکومت مزاحم او بودند و نماز او را برنمي تافتند. ونه به اين دليل که چشم مردم به ديگري بود و به او نبود. بل به اين دليل که امام در همه ي ممالک اسلامي آن روزگار، يک منبرنداشت. همه ي درها به روي او بسته بود. و درستي راه پيامبر به غرقاب سلطنتِ خودکامگان انجاميده بود. اين گونه بود که حسين منبر خود را به شانه گرفت و آن را در زمين کربلا بر زمين گذارد. تا شايد شنونده اي از راه برسد و سخن تاريخي او را شنود کند. گرچه جهلِ متراکم براو سنگ ببارد و دهانش را به ضرب نيزه و شمشير بدوزد و اهلش را به اسيري بَرَد. مردم ما نيز در سال هاي پيش از انقلاب، نه ازآن روي خروج کردند که آنان را آب و نان و روزنامه نبود. بل به اين دليل که هزار فاميل پهلوي عمده ي فرصت هاي محوري کشور را به پايه هاي تخت شاه بسته بودند و براي بقاي همان تخت، مردمان معترض ما را به تخت مي بستند و آنان را از هويت و استقلال تهي مي کردند. مردمان ما از رژيم پهلوي به رژيم اسلامي پناه آوردند. چرا که يک باور تاريخي به آنان مي گفت: در هرکجا اگر احساس نا امني با شماست، در رژيم اسلامي – بخاطر امتزاجِ غليظ وعميقش با خيرها و خوبي ها – جزامنيتِ محض با شما نخواهد بود. مردم بي پناه ما با گزينش ما، از نا امني به امنيت، از سرسپردگي به استقلال، از نبود آزادي به آزادي، از حقارت به تکريم، از دزدي به پاکدستي، از بي هويتي به هويت، از بداخلاقي به اخلاق، وخلاصه از شيطان به خدا پناه آوردند. و صادقانه رشته هاي اختيار را به تمامي، آري به تمامي، به ما و شما سپردند. مردم ما رژيم اسلامي را حريمي سرشار از امنيت فهم کرده بودند. که اگر در هرکجاي اين دنيا، نا بحق خون مي ريزند و نا بحق حقي ومالي را جابجا مي کنند، در رژيم اسلامي خوني نا بحق برزمين نخواهد ريخت و نابحق نيز حقي و مالي و فرصتي ضايع نخواهد شد. مردمان ما صميمانه به پرچمي که امام خميني و روحانيان خوش سابقه و خوش نامي چون مطهري و طالقاني و منتظري و بهشتي، از خدا و پيغمبر و اهل بيت بالا گرفته بودند و درهر فريادشان نيزعِطري از حکمت و درستي منتشر مي شد، اعتماد کردند. رأيِ” آري” به جمهوري اسلامي يعني: اي مردم، شما اگرما را برگزينيد، ما روحانيان و همراهانمان به شما نشان خواهيم داد انسان و انصاف و مهر يعني چه! شما به ما رأي بدهيد، تا ما به شما نشان بدهيم صيانت از حق مردم و خواست هاي بحق شان يعني چه! واينگونه بود که روحانيان ما برمنبرهاي تاريخي خود غريو مي کردند: آهاي ايرانيان، ما روحانياني که لباس پيامبرو علي به تن داريم، نمي توانيم به چيزي غيراز حکمت ها و درستي هاي علي و اولاد علي روي بريم. ما را اگر انتخاب کنيد ما باراني از همه ي آن برکات آسماني را برشما خواهيم باريد. ما آمده ايم تا انسانيت را بازتعريف کنيم. وآنچنان حق را ازانزوا به در آوريم که يک روستايي بي نشان از شوقِ يکسانيِ حقوقش با رهبرانِ سرشناسِ انقلاب پاي بکوبد و دست افشاني کند. مردمان ما که اساساً خوش باور و زود جوش اند، اين بار نيزما و شما را باورکردند.
    + س 
    مي خواستم در هفته بسيج، چيزي بنويسم، اين دادگاه بازي فرصت برايم نگذاشته بود، تا اين که مصاحبه سردار بسيجي در سيماي ضرغامي که مي گفت اگر ما به آمريکا حمله کنيم، نابود مي شود! مرا به ياد خاطره اي از قلاجه انداخت، به خواندنش مي ارزد: شبهاي قلاجه حال و هوايي داشت، بعد از نماز آتشي به پا مي کرديم و دور آتش گپ مي زديم، يک چاي جوشيد? پررنگ هم در کتري دود گرفته گردان درست مي کرديم. يادش بخير؛ شهيد محمد موافق، يک شب با آب تاب از سناريوي " عمليات بالستيک بسيج " عليه کاخ سفيد سخن مي گفت، مي خواست يک تيزر تلويزيوني تهيه کند (طنز) مي گفت دوربين کلوزآپ يک پارو را در آب نشان مي دهد که در رفت و آمد است، کمي بعد دوربين عقب مي رود و دستان يک بسيجي را نشان مي دهد که در حال پارو زدن است، باز هم زاويه بازتر مي شود، آرام آرام يک بسيجي که روي يک لاستيک تيوپ نشسته و پيشاني بندي سبز ( ببخشيد مال آن زمان بود، حالا قرمز ببنديد) بسته و چهره اي آفتاب سوخته و خسته که حکايت از هزاران کيلومتر پاروزني دارد، به تصوير کشيده مي شود، هر چند بسيجي ما خسته است، اما در عمق نگاهش عزمي راسخ نهفته است! باز هم دوربين عقب تر مي رود و زاويه بازتر و بازتر مي شود، يک بسيجي در سمت راست او پيدا مي شود که چون او پارو مي زند و بعد سه بسيجي، چهار بسيجي، ده بسيجي، يک گردان بسيجي، يک لشگر بسيجي، يک سپاه بسيجي و يک اقيانوس بسيجي لاستيک سوارِ پارو زن! اينجا کجاست، سواحل آمريکا، بسيجي ها با شوق و حرارت پا به ساحل آمريکا مي گذارند، شتابان يکراست به سراغ کاخ سفيد مي روند و در اطراف کاخ بساط آتش و کتري چاي برپا مي شود، کمي بعد باز کلوزآپ يک کتري دود گرفته ! دوربين آرام آرام عقب مي آيد، يک اجاق آتش، يک حلقه بسيجي خسته منتظر چاي، کمي عقب تر، دو حلقه آتش ، سه حلقه آتش، دهها حلقه آتش و صدها حلقه آتش! که دودي بپا کرده اند، دوربين کمي عقب تر مي آيد، آه چه مي بينم، اين کاخ سفيد است که ديگر سياه شده است! اين هم عمليات بالستيک يا با لاستيک بسيج عليه کاخ سفيد! يادش بخير، خدايش رحمت کند، براي برادر شهيد محمد موافق فاتحه اي هديه کنيد. مهدي خزعلي 1390/9/8

    + 1222 

    بياييد به اشتباه خود در انتخاب (بخوانيد انتصاب) احمدي نژاد اعتراف کنيد
    + 3233 
    بعد از چند سال دخالت مستقيم در سياست و جانبداري از يک دروغگو بنام دين و ائمه ديگه يادشون افتاده آبروي عمامه را خرج نامزدي نکنن احمد خاتمي به آخوندها اين توصيه را کرده امسال چون مي دونن انتخابات مجلس تنورش گرم نمي شه زياد زر نمي زنن . فقط از جريان انحرافي که همون احمدي نژاده بد ميگن قافل از اين که همون احمدي نژاد تا چند وقت پيش شعيب بن صالحشون بود خاک بر سر کساني که دينشون را بخاطر سنار حقوق سازمان تبليغات و برخي عطاياي غير مستقيم دولتي فروختن و مي فروشن
     <      1   2   3   4   5    >>    >