در طرف مقابل اما شرايط کاملاً برعکس پيش رفت. چند ماه بعد از انتخابات، سخنراني سردار مشفق از مسئولان قرارگاه ثارالله در پايگاه هاي خبري وابسته و طرفدار حکومت منتشر شد. سردار مشفق در سخنان خود تقريباً تمامي ادعاهاي معترضان به تقلب و تخلف در انتخابات را تأييد کرد و با افتخار از نقش سپاه و سربازان گمنام در انتخابات گفت. او اعتراف کرد که سپاه صحنه انتخابات را مديريت کرده است، او اعتراف کرد که سپاه مانع کانديداتوري کساني شده است که حضورشان به شکسته شدن رأي احمدي نژاد مي انجاميد. او اعتراف کرد که سيستم کميته صيانت از آراء ستاد موسوي را سپاه تخريب کرده و قطع سيستم پيام کوتاه در روز انتخابات کار نيروهاي امنيتي نظامي بوده تا مانع اطلاع ستاد موسوي و کروبي از اتفاقاتي شوند که در شعب اخذ رأي رخ داده است. او اعتراف کرد او و همکارانش در سپاه درعمليات رواني رسانه اي عليه موسوي نقش مؤثر داشته اند، او اعتراف کرد… متعاقب انتشار اين سخنراني هفت تن از محکومان دادگاه هاي پس از انتخابات 88 با استناد به سخنراني سردار مشفق و اعتراف او به دخالت در انتخابات شکايتي را به قوه قضائيه تقديم کردند. امروز حدود دو سال و نيم از آن شکايت مي گذرد نتيجه آن شکايت تا کنون تشکيل پرونده اي جديد براي برخي از آن هفت شاکي است. يکي از اتهامات آنها در اين پرونده شکايت از سردار مشفق است. آنها در بازجويي ها بايد پاسخ دهند چرا و به چه انگيزه اي عليه سردار مشفق شکايت کرده و با اين اقدام خود در جهت تضعيف نظام گام برداشته اند!!