با گذشت هفت سال از دولت محمود احمدي نژاد، ديگر کسي سراغ شعارهاي سال هاي اول به قدرت رسيدن وي را نمي گيرد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»،
محمود احمدي نژاد چند ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 1384، در
واکنش به انتقاد خاتمي از ترافيک تهران، به شدت به وي حمله کرد و تشکيل
جلسات دولت در سعدآباد را نشان دهنده غيرمردمي بودن وي دانست.
پس از کسب رياست جمهوري نيز در دولت نهم اظهار داشت، از
هواپيماي اختصاصي آشيانه جمهوري اسلامي که به قيمت 40 ميليون يورو براي
پرواز مقامات رسمي خريداري شده بود استفاده نمي کند، همچنين احمدي نژاد و
مقامات دولتي اظهار کردند از پاويون و جايگاه تشريفات فرودگاه ها استفاده
نمي کنند.
اطرافيان وي اظهار کردند جناب محمود براي صرفه جويي در
بيت المال از غذاي دولتي نمي خورد و غذاي خود را هر روز از خانه به رياست
جمهوري مي آورد، اعلام شد عروسي فرزندان احمدي نژاد در کمال سادگي برگزار
شده است و....
و همين طور ژستهاي ساده زيستي که يکي پس از ديگري گرفته
مي شد و بخشي از افکار عمومي و طيف حاميان عدالت طلب احمدي نژاد با
شادماني آنها را تکرار مي کردند و شيوه زندگي و کار روساي جمهور و مسئولان
قبلي را خائنانه و اشرافي مي دانستند.
حتي در برخي از ديدارهاي مقامات خارجي از تهران، با اين
ژستها با آنها برخورد شد، از بشار اسد به جاي استقبال هميشگي در سعدآباد
در پاستور استقبال شد و در ضيافت صبحانه به اردوغان، به جاي پذيرايي رسمي
نان و پنير و گردو داده شد که هر دوي اين مقامات از عدم رعايت شان خود در
ايران دلگير شدند و در بازديدهاي متقابل آن را جبران کردند!
اکنون بعد از هفت سال ديگر خبري از آن شعارها نيست، نه
تنها پاويون و سعدآباد تعطيل نشده است، بلکه چند برابر سابق در آنها ساخت و
ساز شده و رونق گرفته است، سفره هاي خالي و نان و پنير جاي خود را به سفره
هايي رنگين تر از دولت هاي قبل داده است، هواپيماهاي اختصاصي همچنان مي
پرند، عروسي هاي ساده با سفرهاي خانوادگي از نيوريورک تا مکه و ... تکميل
شده است و نخوردن غذاي دولت جمهوري اسلامي جاي خود را به نشستن بر سر سفره
سحري پادشاه عربستان داده است و از بنزهايي که قبلا سوار شدن آنها گناه
کبيره بود، ده ها دستگاه خريداري مي شوند.
البته ساده زيستي يک مزيت براي مسوولان در هر کشوري است
که بسياري از مردم نيز از آن خوششان مي آيد. اما اين مزيت نمي تواند نقاط
ضعف اصلي يک مسوول را بپوشاند و به ويژه اگر جنبه تبليغاتي به خود بگيرد،
شائبه دار هم مي شود.
شايد برخي بگويند رفتار فعلي دولتمردان، معقول و متناسب
با واقعيتهاي امروزي است. اما پرسش اينجاست که دولتهاي قبل که همين رفتار
را داشتند، چرا اين قدر تخريب شدند و آماج انواع حملات مجازي و واقعي قرار
گرفتند؟
شايد برخي از دولتمردان يا هواداران آنها هم بگويند آن
شعارها براي انتخابات بود و سر کار گذاشتن مردم،شايد هم برخي دولتمردان
بگويند ابتدا به اين موارد واقعا اعتقاد داشتيم، اما بعدا متوجه شديم چندان
اهميت ندارد.
در اين صورت بايد منتظر نسخه جديد فردي بود که قرار است با اين شعارها بيايد و مردم را سر کار بگذارد و... باقي قضايا!