نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ psdk 
عوام فريبي در حد المپيک.
+ DDDD 

مقامات امنيتي:در ميان اصلاح طلبان جريان سازي خواهيم کرد!

antakhabat

شنيده شده است که

مسئولاني از وزارت اطلاعات در برخي از سخنان اخير خود گفته اند براي اصلاح طلبان در انتخابات برنامه داريم!

طبق همين شنيده آن ها گفته اند در بين اصلاح طلبان براي انتخابات جريان سازي خواهيم کرد.

برخي ناظران سياسي معتقدند منظور از اين استراتژي طرح برخي افراد حاشيه اي و غيراصلي و غير اصيل در ميان اصلاح طلبان و تبليغات و چهره سازي از آن ها براي بهره گيري از ايشان در فضاي انتخاباتي به عنوان نامزد و يا گرم کننده تنور انتخابات است.

شايان ذکر است برخي شنيده هاي قبلي حاکي از آن است که مقامات امنيتي – نظامي و رهبران سياسي قدرتمند کشور در انتخابات آتي به دنبال آن هستند که اولا فضاي اجتماعي به هيچ وجه متلاطم و دو قطبي نشود و ثانيا با طرح نامزدهاي متعدد و شکستن آراء همه طيف هاي سياسي راي هاي نامزدها را به هم نزديک کنند تا درآوردن نامزد مورد نظرشان از صندوق ها با مشکلات کمتر و سهولت بيشتري صورت گيرد.

گفته مي شود در همين راستا احتمالا يک نامزد ترک زبان نيز مطرح خواهد شد. هم چنين در بين اصلاح طلبان و جريان راست نيز حتي المقدور سعي مي شود نامزدهايي رقيب يکديگر مطرح شوند تا شکستن آراء و پيش افتادن نامزد مورد نظر مقامات طبيعي تر به نظر برسد.

+ DDDD 

بخشي از موتلفه نيز روي نامزدي خاتمي نظر مثبت دارند

moatalafaie

شنيده شده است که

در رابطه با انتخابات آتي رياست جمهوري علاوه بر جمعي از اصلاح طلبان بخشي از موتلفه نيز روي سيد محمد خاتمي نظر مثبت دارند.

طبق همين شنيده بخش متمايل و خوش بين به هاشمي رفسنجاني در موتلفه نظر مثبتي روي آمدن آقاي خاتمي به عنوان نامزد انتخابات دارند.

گفته مي شود چنين نظري در مرتضي نبوي و حبيب الله عسگر اولادي مشاهده شده است. اما نظر بادامچيان و ترقي دو عضو موثر ديگر موتلفه به روشني مشخص نيست.

شايان ذکر است اسدالله بادامچيان از اعضايي از موتلفه است که هميشه از مواضعي چندلايه برخوردار بوده و همواره نيمه پنهاني از فعاليت نيز داشته است که بسياري از آن بي اطلاع مي مانده اند. در همين رابطه نزديکي وي با لاجوردي زندانبان بدنام دهه شصت قابل ذکر است. برخي ناظران سياسي معتقدند لاجوردي در اقدامات خويش با وي مشاوره داشته و برخي حتي معتقد به خط دهي بادامچيان به لاجوردي هستند. هم چنين در نجواها و شنيده هاي در رابطه با بسياري از اخبار پشت پرده قتل هاي زنجيره اي و اتفاقات هنوز ناگشوده در بالاترين صحنه هاي سياسي حکومت مانند برخي برکناري ها وحذف ها و مرگ هاي مبهم نيزنام بادامچيان به عنوان عضوي از شوراهاي تصميم گيري پشت صحنه به گوش مي خورد.

گفته مي شود در رابطه با انتخابات رياست جمهوري آتي نيز مواضع وي و احتمالا ترقي به مواضع بيت رهبري و جناح نظامي – امنيتي حاکم نزديکي و مشابهت دارد.

بنا به همين شنيده بخشهاي مهمي از جريان راستي که از رفتار و عملکرد سياسي و اقتصادي دولت احمدي نژاد و نيز برخوردهاي تحقير آميز وي با ديگر جريانات باصطلاح اصول گرا درچند ساله اخير و نيز مواضع و سياست خارجي رهبري ج.ا ناراضي اند و به لحاظ سياسي کل نظام را در خطرفروپاشي و يا به لحاظ اقتصادي منافع شرکتها و فعاليت هاي اقتصادي شان را در خطر مي بينند و …، همه گي به هاشمي رفسنجاني و نظرگاه هاي او متمايل اند به اين اميد که شايد او بتواند رهبري ج.ا را نصيحت کند و از مسير انتحاري در پيش گرفته برگرداند. در همين راستا آن ها فکر مي کنند تنها نامزدي که هم مي تواند احتمالا از فيلتر شوراي نگهبان عبور کند و هم احتمال راي آوري بالا دارد محمد خاتمي است.

گفتني است که بخش مهمي از جنبش سبز نظرگاه مثبتي در رابطه با انتخابات و شرکت در آن ندارد و گفته مي شود به توصيه ميرحسين موسوي معتقد به استفاده از فضاي انتخابات براي نقد سياستهاي ضد منافع ملي موجود و طرح مطالبات هميشه گي بدون شرکت در اصل انتخابات است.

+ DDDD 

رهبر جمهوري اسلامي: کشور دو رئيس جمهور احتياج دارد

ghaalibaaf

شنيده شده است که

رهبر ج.ا در ديداري به محمدباقر قاليباف نامزد دورخيزکرده انتخابات رياست جمهوري گفته است که کشور به دو رياست جمهور احتياج دارد يکي براي مسائل بين المللي و پروتکل ها و يکي براي مديريت اجرايي در داخل کشور.

طبق همين شنيده اين گفته چنين تفسير شده است که قاليباف بايد خود را براي معاون اولي رئيس جمهور آماده کند.

برخي نيز معتقدند اين جمله نشانگر آن است که نامزد مورد نظر رهبري ج.ا از توان اجرايي قوي براي اداره کشوربرخوردار نيست و بايد امور اجرايي کشور را فرد ديگري سروسامان دهد.

اين ناظران سياسي معتقدند با دوشقه کردن توان و اختيارات رياست جمهوري آينده در واقع آن ها به مجري دستورات بيت رهبري تبديل مي شوند و اين نوع دستورات توسط رياست جمهوري به معاونت اش نيز اعلام و ابلاغ خواهد شد.

+ DDDD 

تحليل سه وضعيتي هاشمي در باره انتخابات رياست جمهوري

hashemi

شنيده شده است که

آقاي هاشمي رفسنجاني اخيرا در پاسخ به پرسشي در باره نظر وي در باره انتخابات آتي رياست جمهوري گفته است من هنوز نمي دانم آقاي خامنه اي چه نظر و سياستي در انتخابات دارد . در ملاقات هاي خود سعي مي کنم نظر ايشان را جويا شوم.

طبق همين شنيده هاشمي در ادامه گفته است در کل سه حالت ممکن است پيش بيايد.اگر ايشان روي فرد خاصي نظر داشته باشد ما نبايد اصلا وارد انتخابات بشويم.اگر بخواهند فضا را باز کنند بايد وارد انتخابات بشويم اما کار سختي در پيش رو خواهيم داشت. چرا که فضا و امکانات مخصوصا رسانه‌اي‌مان خيلي محدود و نابرابر است. در اين حالت تنها فردي که مي توان به راي آوري اش اميدوار بود آقاي خاتمي است.

حالت ديگر حالت ابهام و بينابين است يعني ايشان نه روي فرد خاصي نظر داشته باشند و نه بخواهند فضا راباز کند. در اين حالت هم شرکت در انتخابات درست به نظر نمي رسد اما بايد روي آن بيشتر فکر کرد.

طبق همين شنيده هاشمي رفسنجاني هم چنين در باره نامزدي ولايتي گفته است من چيزي از ايشان در باره اين تصميم نشنيده‌ام و اطلاعي ندارم و با من هم وي صحبتي نکرده است. هم چنين در مورد نامزدي حسن روحاني گفته است وي فرد خوبي است اما راي آوري هم مهم است.فکر نمي کنم وي راي بياورد.

شايان ذکر است اکثر خبرها و شنيده هاي ماه هاي اخير از رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظامي حاکي از تحليل‌هاي رهبرمحور وي است. هم چنين بسياري از آنها حاکي از نااميدي وي از تغيير و بهبود اوضاع در صورتي است که رهبر ج.ا نخواهد تغييري در سياستهايش بدهد. رويکرد و خط برخورد وي در جدايي رهبر و احمدي نژاد نيز خود به خود اتفاق افتاده اما تغييري در اوضاع ايجاد نکرده است. وي در برخورد بارهبري ج.ا نيز به «مناقشه و نه منازعه» معتقد است. ناظران سياسي مختلف نظرات گوناگوني در ارزيابي اين تحليل و روش برخورد وي با مسائل کشور و نيز توانايي اثرگذاري اش در روندهاي جاري دارند.

همچنين قابل دقت است که نظر هاشمي رفسنجاني در باره حالت سه گانه پيش رو در باره انتخابات (بنابه سياستي که رهبري ج.ا انتخاب مي‌کند)، عمدتا توصيه به اصلاح طلبان است و خود وي در هر حالت بنا به روش معمول خود براي حفظ پايگاه و نفوذش در داخل قدرت در حوزه راي گيري حاضر شده و راي خواهد داد. بخش زيادي از ناظران سياسي اين روش او را قابل درک و به لحاظ پراگماتيستي صحيح ارزيابي مي کنند. هرچند برخي نيز معتقدند اگر هاشمي موضع محکمتري (چه در باره انتخابات و چه در مجلس خبرگان) داشته باشد موثرتر خواهد بود. اما موافقان راي دادن او معتقدند اگر او زياده روي کند از داخل نظام به بيرون رانده شده و بي اثرتر از وضعيت فعلي اش خواهد شد.

+ DDDD 

مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم (طيف متمايل به اصلاح طلبان) در باره انتخابات رياست جمهوري به اين تحليل رسيده اند که بهترين برخورد با انتخابات نامزدي آقاي خاتمي است. اگر وي تاييد صلاحيت شود ، اصلاح طلبان پيروز انتخابات خواهند بود و اگر تاييد نشود اصلاح طلبان از فضاي انتخاباتي بهره خودشان را برده اند.

طبق همين شنيده آنها اين نظرشان را با جمعي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز تهران مطرح مي کنند. اما آقاي سيد محمد موسوي خوئيني ها به شدت با اين نظر مخالفت مي کند و مي گويد که آن ها به تبعات تصميم شان توجه نکرده اند. چرا که اگر آقاي خاتمي رد صلاحيت شود آن ها چه خواهند کرد؟ مي ايستند و اعتراض مي کنند؟ اگر چنين کنند يعني با حکومت درگيرشده اند. بدين ترتيب فضا را راديکال مي کنند. اما آن ها قطعا چنين نخواهند کرد و مجبورند سکوت کنند. بدين ترتيب آبروي خودشان مي رود.

طبق همين شنيده آقاي خاتمي نيز با نظر آنان مخالفت کرده و گفته است اگر هدف ما نجات کشور است نمي توانيم روشي را انتخاب کنيم که نتيجه اش دعوا و بحران است. اعلام نامزدي يک نفر و بعد رد صلاحيت شدن اش و اعتراض و مخالفت با آن يعني اعلان جنگ به حکومت. اگر هم تاييد شويم و پيروز انتخابات هم بشويم با اين وضع و با ادامه اين سياست ها چه کار مي توانيم بکنيم و چه مشکلي را مي توانيم حل کنيم.

+ DDDD 

احمدي نژاد از رهبري ايران چه زير بغل دارد!؟

imagesCA8X6NTE

شنيده شده است که

احمدي نژاد در باره رهبري ج.ا سه نکته اصلي و برخي مسائل فرعي و حاشيه اي زير بغل دارد و از آنها به عنوان اهرم فشار استفاده مي کند.

طبق اين شنيده يکي از آنها ورقه بازجويي رهبري ج ا در زمان شاه و اعلام وفاداري ايشان به نظام سلطنتي است.

ديگري تصاويري از زماني است که وي رئيس جمهور بوده و در مسافرت کره شمالي به سر مي برده است. در اين سفر تصاويري از وي وجود دارد که در يک سالن اجتماعات نشسته است و روي سن عده اي از زنان با لباس هاي نازک در حال اجراي باله هستند. اما ايشان بنا به سنت ديپلماسي ج.ا محل را ترک نکرده است!!

و سومين نکته مسائل مالي است که در باره رزند رهبري ج ا ( مجتبي ) و خروج مبالغ بسيارز از کشور به مقصد کشوري آفريقايي است.

گفته مي شود احمدي نژاد در باره ديگر مقامات کشور نيز اعم از مسائل خصوصي يا عمومي مچ گيريهايي کرده و اوراق کم يا پر اهميتي از کارهاي اطلاعاتي صورت گرفته در باره آنان را زير بغل نگه داشته است.

طبق همين شنيده در باره رئيس مجلس پرونده اي وجود دارد که وي بدنبال گرفتن همسر ديگري البته با اجازه همسرش بوده است که مادر همسر وي ( يعني همسر آيت الله مطهري) از موضوع مطلع مي شود و دختر خود را شديدا از اين کار منع کرده وبا داماد خود نيز تندي ميکند و وي مجبور به اطاعت مي شود.البته روايت هاي ديگري نيز از اين اقدام رئيس مجلس وجود دارد!

در باره مسائل مالي نيز مطالب مفصلي در باره بسياري از افراد صاحب منصب يا صاحب نفوذ از جناح مقابل از جمله مديرمسئول کيهان زير بغل رئيس دولت قرار دارد.

هر چند دست جناح مقابل نيز از اين پرونده ها خالي نيست و متاسفانه اين اموال و سرمايه هاي عمومي و ملي است که در بين چرخ هاي اين ماشين تخريب ايران حيف و ميل شده و مي شود.

+ nnnnnn 
اخباري به گوش مي رسد در خصوص ارسال پيام احمدي نژاد به شوراي نگهبان که اگر مشايي تاييد صلاحيت نشود، انتخابات هم برگزار نخواهد شد.
+ dc 
نظاميان تابع بيت رهبري در برنامه اي كه طراحي مي كنند، به اين مي انديشند كه بدون اينكه بخواهند بطور علني ديكتاتوري را اعمال كنند، از قدرت مانور و ترفندهايي كه در «دموكراسي» هست استفاده كنند تا يا با فريبكاري، رأي مردم را به سمت نامزد خود هدايت كنند و يا در صورت افشاي تقلب انتخاباتي، كنترل امنيتي جامعه را از دست ندهند و با همان چماقي كه اين روزها به بهانه تأمين امنيت مردم بيرون آورده اند، بر سر معترضان بكوبند و شائبه نظامي شدن فضا هم به چشم نيايد.
به همين دليل من بر اين باورم كه «دموكراسي» بيششتر از خود ديكتاتوري، امكان عمل به ديكتاتورها مي دهد. بخصوص اگر ديكتاتوري ديني باشد و بخواهد با ترفندهاي ديني از ابزار مردمسالاري در جهت بقاي خود استفاده كند، راهش حسابي هموار است. در ميان حاكمان كشور ما كه «تقيّه و نيرنگ» را مباح مي دانند، مي توان سالهاي سال با نمايش دموكراسي و رأي گيري و انتخابات، در واقع ديكتاتوري ديني را پيش برد. امنيتي كردن جامعه قبل از انتخابات، فقط يكي از راهها براي آماده كردن چماقهايي است كه قرار است بر سر مردم معترض كوبيده شوند. و رسانه هاي حكومتي با نمايش دادن و با بزرگنمايي اين ناامني ها و دامن زدن به اين وحشت عمومي، به اين روند كمك مي كنند. اينجاست كه آگاهي مردم، باطل السحر اين دسيسه هاست و شايد بتواند نقشه ها را خنثي كند. اگر به آگاهي بها داده شود. و همين است كه حكومت، مطبوعات مستقل، روزنامه نگاران و آگاهي دهندگان را همواره «دشمن» مي داند.
+ dc 
سوم: به نظر مي رسد كساني كه در اين تصاوير با سر تراشيده و لباسهاي گشاد و قمه به دست مي آيند و در اين نمايش وحشت به مردم حمله مي كنند، در اصل قمه كش و «اينكاره» نيستند و جز به هم ريختن كافه(!) و زدن زخمهاي سطحي و ايجاد وحشت وظيفه اي ندارند. مهم اين است كه آنها بايد نمايشي نزديك به واقعيت(!) از يك ناامني را اجرا كنند و بروند. بماند كه باز بدليل غيرحرفه اي بودن آنها، گاهي مرتكب فاجعه هم شده اند و به جاي خراش، زخمهاي كاري به شهروندان زده اند. مهم اين است كه اين روش زورگيري علني، با هيچكدام از روشهاي عقلاني جرم همخواني ندارد و مجرمان آنقدر ابله نيستند كه مثلا" با قمه هاي نيم متري شيشه چند خودرو را در ترافيك بشكنند و عربده بزنند و در بروند! مگر آنكه كساني باشند كه از سوي نيرويي حمايت مي شوند. بزهكاران و مجرمان، بيشتر از هر چيز به «فايده و هزينه» عمل خود فكر مي كنند و اگر فايده كارشان از خطرش كمتر باشد، اصلا" دست به چنين حماقتي نمي زنند كه مثلا" يك آدم منتظر را در كنار درب خانه اي «خفت» كنند و كيف و كت او را بردارند و بروند! بدون اينكه بدانند توي آن كيف چيست؟ آنها اگر ندانند در كيف او درآمدي قابل تقسيم براي هر چند نفرشان وجود ندارد، هزاران شهروند از اين كيف به دستها را ناديده مي گيرند و مي روند. اما اينكه چرا يكباره از راه مي رسند و درست زير يك دوربين مدار بسته به يك شخص حمله مي شود، مطمئنا" كار يك بزهكار مست و اوردوز هم نيست. در فيلم منتشره در سايت عصر ايران، محلي كه دوربين مدار بسته دارد و اين اتفاق را از سر تا ته ضبط كرده، متعلق به كجاست؟ به بانك يا يك اداره خاص؟ منزل عادي كه دوربين مدار بسته شان را رو به خيابان و ماشينهاي عبوري تنظيم نمي كنند! اگر آن دوربين متعلق به يك مركز قابل حفاظت است، پس چرا سيستم پشتيباني، نگهباني، خط مستقيم پليس و امثال اينها را ندارد و آنها وارد عمل نمي شوند؟ آيا مي توان باور كرد كه براي يك خانه مسكوني، در كوچه اي يكطرفه، يك دوربين مدار بسته نصب كنند تا فقط بي خيالي ماشينهاي عبوري و بي تفاوتي همسايه روبرويي را از يك زورگيري ثبت نمايد؟!
چهارم: نكته اصلي كه در گزارش تصويري سايت محافظه كار "عصر ايران" روي آن تمركز زيادي كرده اند، تأكيد بر "بي توجهي عابران" و به تماشا ايستادن آنهاست. اين يعني در صورت بروز ناامني اجتماعي، روي واكنش و دفاع مردم نمي شود حسابي كرد و آنها از ترس جان، وارد صحنه نمي شوند. اصرار دوربين و گوينده بر اين "بي تفاوتي عمومي" كه البته تا حدود زيادي هم واقعيت دارد، هدفي ديگر غير از بررسي اين آسيب اجتماعي را دنبال مي كند: مي خواهد بگويد اي مردم! امنيت شما را فقط حكومت مي تواند تضمين كند، نه همشهريان تان! رسيدن جامعه به چنين نتيجه تلخي و درك چنين تنهايي دردآوري، كه ديگر كسي به داد كسي نمي رسد، آنقدر براي يك حكومت استبدادي و اقتدارگرا نتيجه و فايده دارد كه شمارش آنها از حوصله اين بحث خارج است.
+ dc 
اين ورود رندانه بسيج و سپاه به پروسه انتخابات، براي كنترل تمام روند آن از چند ماه مانده به رأي گيري تا بعد از آن بود كه در انتخابات سال 88 با هوشمندي انجام گرفت. اين يادداشت بنا ندارد وجود ناامني و ناهنجاريهاي اجتماعي در سطح جامعه را ناديده بگيرد و يا انكار كند. اما همزماني انتشار فيلمها و خبرهاي ناامني هاي مشهود در شهرها همزمان با انتخابات، مي تواند باعث تقاضاي مردمي از سپاه و بسيج براي كنترل امنيتي شهرها باشد. با به دست گيري كنترل امنيتي كشور، بدون آنكه برچسب دخالت نيروهاي نظامي در انتخابات به سپاه و بسيج بخورد، اين دو عنصر پرشمار نظامي كشور عملا" انتخابات را از آغاز تا پايان كنترل و برگزار مي كنند و نتيجه هماني مي شود كه نظاميان سبزپوش تحت امر بيت رهبري طراحي كرده اند!
فيلمها و عكسهايي كه از ناامني هاي مديريت شده(!) در رسانه هاي اصولگرا و حكومتي منتشر مي شوند، چند نكته اصلي دارند:
اول: اين تصاوير به طرز عجيبي شفاف و نزديك به صحنه جرم هستند و همه اتفاقات را از اول تا آخر نمايش مي دهند! اراذل و اوباش هم نه توجهي به دوربينها دارند و نه تلاشي براي تخريب آنها مي كنند! در فيلم حمله به يك قهوه خانه در اسلامشهر كه چندي قبل منتشر شده، فيلمبردار حتي يك پرژكتور ضعيف هم بهمراه داشت كه به روي سوژه ها نور مي انداخت تا تصاوير بهتري از وحشت جوانان در قهوه خانه ضبط كند!
دوم: تصاوير در اكثر موارد، به گونه اي ضبط شده اند كه چهره اراذل و اوباش را نشان نمي دهند. آنها اخيرا" از ماسكهاي آلودگي هوا استفاده مي كنند اما معمولا" دوربين پشت سر آنها قرار مي گيرد و فقط هيبت جسمي و قمه و عربده هايشان را نشان مي دهد. عدم نمايش چهره اراذل، بخاطر شناسايي نشدن بعدي آنها توسط مردم است [كه در عكسهاي سركوبهاي اعتراضات 88 برخي از آنها در كنار فرماندهان پليس و بسيج حضور داشتند و شناسايي شدند!] و از طرفي اين بهانه را براي پليس فراهم مي كند كه ادعا كند مجرمان قابل شناسايي نيستند و پرونده قابل پيگرد قانوني نيست!


+ dc 
ز شش ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري 88 هم همين ناامني هاي علني در جامعه رايج شدند. قمه كشي ، عربده كشي، حمله به ماشينها در ترافيك، ضرب و جرح عابران و زورگيري هاي بي هدف. در شكايت شهروندان به پليس، نيروي انتظامي يك پاسخ ظاهرا" منطقي داشت: "كمبود پرسنل داريم"! با اوج گيري تقاضاي مردم براي تأمين امنيت، ناگهان سپاه به عنوان نيروي نجات بخش وارد صحنه شد و در هر محله اتاقك هاي آهني «بسيج محله» كاشت و عده اي بسيجي امنيت محله ها را به دست گرفتند. به ناگهان تمام اراذل و اوباش غيب شدند و امنيتي در حد بالا در محلات و شهرها شكل گرفت. با فروكش كردن اين ناامني ها، و در حالي كه حدود چهار ماه به برگزاري انتخابات مانده بود، بسيج محلات مأموريت بزرگتري را انجام داد كه كسي به آن توجهي نداشت. نيروهاي بسيج به عنوان امين مردم، آزادانه به شناسايي فعالان انتخاباتي، گرايش افراد مؤثر به ستادها و شناسايي خانه هايي كه جلسات انتخاباتي محلي در آنها برگزار مي شد پرداختند. ديگر خبري از اراذل و اوباش نبود [انگار آنها به طور خودجوش(!) به مخفيگاههاي خود بازگردانده شده بودند!] و بسيج محلات به بهانه سركشي به محله، تمام اطلاعات سياسي لازم را جمع آوري و ثبت مي كردند.
در فروردين ماه 88، اشخاصي با عنوان «مأمور مالياتي» به منازل شهرونداني مراجعه مي كردند كه هنوز اطلاعات دقيقي از اتفاقات درون آن خانه ها به دست بسيج محله نيفتاده بود، و جالب اينكه آدرس منزل مورد نظر و اطلاعات اوليه را از نيروهاي مستقر بسيج محله مي گرفتند و سئوالات آن مأموران مالياتي(!) بيش از آنكه مالي باشد، سياسي بود. بدين ترتيب سپاه پاسداران با استفاده از اسب تروايي به نام "بسيج محله" كه خود مردم خواهان آن بودند، توانست يك بانك اطلاعاتي از شهروندان ايجاد كند تا در مرحله بعد از انتخابات كه قرار بود بدون حضور وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران امور امنيتي و اطلاعاتي كشور را يكسره در دست بگيرد، از آن اطلاعات استفاده كند. و چنان هم كرد.
ساعتي بعد از پايان رأي گيري و اعلام پيروزي 63 درصدي احمدي نژاد، تمام نيروهاي بسيج محله ناگهان مأموريت تازه اي يافتند و در برخي محلات نظير شهركهاي پرجمعيت كرج و اطراف آن [بعدها خبرهاي مشابه از نقاط ديگر كشور هم رسيد]، به همراه نيروهاي يونيفورم پوش نظامي سپاه در حمله اي ناگهاني به خوابگاههاي دانشجويي، ستادهاي محلي و منازل انتخاب شده اشخاص متنفذ ستادها و روزنامه نگاران و... حمله ور شدند و از ديدگاه خود، كانون هاي احتمالي فتنه را در «نطفه» خفه و كنترل كردند. بدين ترتيب هنوز صبح شنبه 23 خرداد از راه نرسيده بود كه ستادهاي محلي فراواني را لااقل در كرج و حاشيه شهر بزرگ تهران به كنترل خود درآوردند و بازداشتهاي موقت تا عصر شنبه از مرز هزارها نفر هم گذشته بود. يك نكته بسيار جالب كه بعدها در عكسهاي منتشره از سركوبهاي معترضان توسط بسيجيان فاش شد، حضور و همراهي همان «اراذل و اوباش قمه بدستي» بود كه شش ماه قبل از آن، وظيفه داشتند جامعه را ناامن كنند و وحشت عمومي را به جايي برسانند تا مردم، جلوي پاي نيروهاي بسيج محله و اسب ترواي سپاه آب و گلاب هم بپاشند!
+ dc 

ناامني هاي عمدي و سازمان يافته: سپاه «اسب ترواي امنيت» را به محله ها مي فرستد!

+ م.م.م.م.م 

تا حالا به اين آدرس سري زديد؟


www.azeran.mizbanshop.com

   1   2      >