نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ nnn 

افسانه‌اي بنام "حماسه 9 دي"


مهمترين آسيب حاکميت از بحران بعد از انتخابات سال 88، لطمه شديدي بود که به مشروعيت عمومي‌ حکومت و وجهه‌ و اقتدار سياسي نهاد هايي‌ وارد شد که حکومت با صرف مدت‌ها وقت و هزينه‌هاي زياد، حداقل به صورت رونما ساخته بود، ظاهري که در کوتاه مدتي‌ ريخت و بي‌ اعتبار شد. برخورد‌هاي خياباني و فضاي امنيتي اگرچه مي‌توانست ظاهر بحران را کنترل کند و حداقل در ظاهر آرامش را به خيابان‌ها بازگردند، ولي‌ خود عاملي بود که باز هم مشروعيت عمومي‌ حکومت و اقتدار آن را در پيش افکار عمومي‌ بيشتر خدشه داري ميکرد. تنها يک حضور خياباني عظيم تر مي‌توانست بخشي از اعتبار از دست رفته را بزگرداند، چيزي که در توان حاکميت نبود، پس کاري که حکومت کرد اين بود که دست به خلق مجموعه‌اي از افسانه‌ها زد و با ابزارهاي تبليغاتي در اختيار سعي‌ کرد آن را واقعي‌ بنمايد، افسانه‌هايي‌ از جنس "حماسه 9 دي".
"9 دي" محصول تهديد و بسيج عمومي‌ بخش‌هاي مختلف بود، ولي‌ باز هم کم رونق از آب درامد، هيچ آماري در مورد اين حضور که به زعم آقايان بزرگترين نمايش خياباني تاريخ ايران است وجود ندارد، غير از چند عکس تله و يک خروار اظهار نظر و توليد مکتبي‌ و سفارشي در مورد آن چيزي ديده نمي‌شود، ولي‌ باز هم هست. روزانه در اظهارات مسئولين وجود دارد و حتا وارد تقويم رسمي‌ کشور نيز شده است. ولي حکومت بايد بداند (شايد هم مي‌داند که چنين اعتماد به نفس‌اش در مراجعه به اين افسانه و ملاک قرار دادنش کم است) که در روزگاري که در دست هر کودکي يک موبيل دوربين دار است و هر کس قادر است به فشار دادن چند دکمه کيبورد، مجموعه اطلاعات يک اتفاق را در صفحه مانيتور مشاهده کند، آفرينش چنين افسانه‌هايي‌ براي بلند مدت بسيار دشوار است. يک نسل شاهد آن اتفاقات بود، نسلي که تواناي ضبط و ثبت مستندات يک اتفاق را به لطف ابزار‌ها و امکانات تکنولوژيک داشت و علي القاعده در مواجه با چنان ادعاهايي، خواهان چنان استناداتي نيز خواهد بود.