• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : حرکت زائران کربلا از آزران
  • نظرات : 7 خصوصي ، 28 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ddddd 
    ه نام خدا

    رهبري جمهوري اسلامي

    با سلام و احترام

    «انتخابات پيش روي ما، يعني انتخابات… به حق … براي عناصر دلسوز، متعهد متدين … وجود و عدمش براي جامعه اسلامي خيري ندارد و لذا حضور و عدم حضور ما نيز چيزي است که خير زيادي در آن ديده نمي شود… دوستان مخالف حضور در پاي صندوق هاي رأي به جملات زير استدلال مي کنند:

    الف) هيئت هاي اجرايي و نظارت يک دست هستند.

    ب) انتخابات فعلي … کاري است براي مشروعيت بخشيدن به جريانات فاسد فرهنگي، افراد وابسته و گروهک هاي غيرقانوني و … در نتيجه حضور ما باعث تقويت اين مشروعيت خواهد شد.

    ج) با حضور ما تنها نتايج از پيش تصميم گيري شده به عنوان يک رفراندم ديگر اعلام خواهد شد.

    د) مهم آن که بر فرض آن که ما شرکت کنيم و کسي را که صالح است انتخاب کنيم… آن گاه وزارت کشور همان بلايي را سرشان خواهد آورد که با شوراهاي ناهمگون با سياست هاي خود آورد.

    ه) بدتر از همه اين که خاصيت … چيست؟ جز هزينه گزاف و بي سرانجام براي شهر و جز نهادينه کردن جنگ و دعوا؟

    بخواهيم و نخواهيم اين انتخابات برگزار مي شود. بپذيريم يا نپذيريم هر کس را بخواهند از صندوق در مي آورند. اما ما وظيفه داريم براي کم کردن از بار شر اين جريان تلاش کنيم… اين جملات به معناي متهم کردن کساني که در سبک و سنگين کردن روش اول (تحريم انتخابات) را مي پذيرند، نيست. بلکه به عنوان يک شهروند، شرکت خود را در انتخابات کم ضررتر مي دانم و به خيرالشرين مي انديشم»

    آن چه در سطور فوق ملاحظه فرموديد، آقايان موسوي و کروبي درباره انتخابات مجلس نهم مطرح نکردند. جملات فوق را در بيانيه هاي جبهه مشارکت ايران اسلامي و يا سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز نخواهيد يافت. بلکه اين عبارات بخشي از سرمقاله روزنامه مورد تأييد کامل جناب عالي، يعني کيهان است که در آستانه برگزاري دومين دوره انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا در چهاردهم دي ماه سال 1381 به چاپ رسيد. سپاسگزار خواهم شد چنان چه پاسخ دهيد آيا دلايل فوق را براي عدم شرکت در انتخابات موجه مي دانيد؟ اجازه مي خواهم سؤال را روشن تر مطرح کنم. اگر شهروندي اعلام کند که به دلايل مشابه آن چه نقل شد، نبايد در انتخابات خردادماه 1392 شرکت کرد، اقدامي ضدانقلابي و هم سو با منافع دشمنان داخلي و خارجي انجام داده است؟ فرض کنيد کسي بگويد به علت آن که:

    1- هيأت هاي اجرايي و نظارت در انتخابات رياست جمهوري يازدهم يک دست هستند

    2- نتيجه شرکت در انتخابات آن است که نتايج از پيش تصميم گيري شده يک بار ديگر به عنوان رفراندم اعلان شود

    3- برگزاري انتخابات يا عدم انجام آن هيچ تغييري در سياست هاي جاري و شرايط اقتصادي، اجتماعي و سياسي کشور ايجاد نمي کند و مردم نفعي از آن نمي برند

    4- اگر به فرض نامزد صالح و مستقلي رأي بياورد و آراي او خوانده شود، آن قدر در مسيرش کارشکني خواهند کرد تا برنامه ها و وعده هاي وي تحقق نيابد

    5- هدف از برگزاري انتخابات تداوم حکومت تک صدا و مشروعيت بخشيدن به استحاله جمهوري اسلامي به حکومت مطلقه فردي است.

    اگر همين شهروند به عنوان جمع بندي تأکيد کند که «بپذيريم يا نپذيريم هر کس را بخواهند از صندوق درمي آورند.» از اين رو رأي ندادن را «خيرالشرين» بخواند، آيا عليه امنيت ملي اقدام کرده و لازم است که محاکمه شود؟ آيا ايراد اتهام به مجريان انتخابات در دوره اصلاحات اقدامي انقلابي و امروز عملي ضدانقلابي است؟ به بيان روشن آيا در زماني که نمايندگان گرايش هاي مختلف فکري و سياسي در ارکان حکومت حضور جدي و مؤثر داشتند، اين امکان وجود داشت که دولت اسم هر کس را که مي خواست از صندوق دربياورد اما اکنون که همه نهادهاي لشکري و کشوري انحصاراً در اختيار يک جناح است، آن هم کساني که رأي مردم را تزئيني مي دانند، احتمال تقلب منتفي است؟