اين روزهاي آيت الله خامنه اي، بي شباهت به کسي ست که روي «اره» نشسته است. ظاهرا بخاطر دنده هاي تيز «اره»، نشستن بر روي آن دردناک است. اما از آن دردناک تر ، حرکت بر روي «اره» است. عقب و جلو، مهم نيست. کافيست فرد نشسته روي اره تکاني بخورد تا درد اش مضاعف شود.
«اره» نظام ، محمود احمدي نژاد است. خامنه اي نمي داند با او چه کند. فکر مي کنم نيازي نيست تکرار کنم احمدي نژاد و خامنه اي اختلاف دارند. حالا خامنه اي نمي داند با او چه کند:
اگر برکنار کند
خامنه اي مي تواند روي اره، به عقب حرکت کند. يعني موافقت کند تا در همين سه ماه باقيمانده احمدي نژاد برکنار شود.
آن وقت خامنه اي مي ماند همه منتقدان اش. يعني از موسوي و کروبي تا اکبر هاشمي رفسنجاني. همه يادشان هست که 29 خرداد 88، گفت نظر احمدي نژاد از بقيه به او نزديک تر است. خامنه اي آيا به اين تن مي دهد؟ من فکر نمي کنم.
اگر برکنار نکند
خامنه اي مي تواند احمدي نژاد را برکنار نکند. در اين روزها احمدي نژاد با افشاگري مکالمه سعيد مرتضوي و فاضل لاريجاني، پرونده فساد لاريجاني ها را بست. يعني روساي سه قوه تمام. احمدي نژاد گزينه بعدي هم دارد: خامنه اي و بيت اش. شک نکنيد گزينه بعدي براي تحت فشار قرار دادن خامنه اي، مجتبي ست.
مي بينيد؟ خامنه اي نه راه پيش دارد و نه راه پس. به نظرتان چه مي کند؟ با اينکه وقايع روز يکشنبه در مجلس، يک رسوايي بزرگ براي حکومت است اما هراس خامنه اي از خرداد 92 است. اينکه اختلاف به سطحي برسد که کشور بيش از اين به سمت بحران برود. مثلا احمدي نژادي که بخاطر رد صلاحيت کانديدش انتخابات برگزار نکند يا استعفا دهد…