عليرضا نامور حقيقي تحليلگر مسائل سياسي در تورنتوي کانادا، دفاع جانانه
احمدينژاد از سعيد مرتضوي را بخشي از يک پروژه بزرگ ميداند؛ پروژهاي که
فراتر از انتخابات رياست جمهوري است و سازمان تامين اجتماعي به عنوان
دومين سازمان پردرآمد دولت بعد از آستان قدس رضوي، بهترين مکان براي اجراي
آن است؛ مکاني که از آن به عنوان حياط خلوت دولت ياد ميکند.
به گفتهي آقاي حقيقي بلافاصله بعد از اين که مرتضوي به رياست سازمان
تامين اجتماعي منصوب شد، نزديک به 30 ميليارد دلار بدهيهاي انباشت شده
دولت به مرتضوي داده شد، تا آن زمان دولت چنين بدهياي را به هيچ جا
اينچنين يکجا پرداخت نکرده بود.
ماموريت اصلي سعيد مرتضوي اين بود که منابع مالي دولت را به سازمان تامين
اجتماعي انتقال دهد و آن را به ثمن بخس به شبکهاي که طرفدار دولت بود
بفروشد. احمدينژاد وتيمش ميخواستند از اين منابع در انتخابات رياست
جمهوري استفاده کنند و اگر در انتخابات شکست خوردند اين منابع مالي که
بخشي از آن به خارج منتقل شده، بتواند يک پشتوانه لجستيکي براي ادامه
فعاليتشان باشد.
به گفتهي عليرضا نامور حقيقي تا کنون بين 20 تا 30 ميليارد دلار از اين منابع به خارج منتقل شده است.
اما همزمان با تلاشهاي مرتضوي در سازمان تامين اجتماعي، احمدينژاد نيز
بيکار نمانده و براي کنترل ضرباتي که ممکن است در اين راه بر او وارد شود،
چند کار را به طور همزمان انجام داده است.
اول اينکه سعي در باجگيري اطلاعاتي دارد، مثل کاري که در مجلس کرد و اين
را در ارتباط با نهادهاي ديگر قدرت هم انجام ميدهد. او ضمنا بخشي از اين
اطلاعات را به خارج منتقل کرده و به گفته آقاي حقيقي، گروههاي طرفدار
احمدي نژاد با رسانههاي اپوزيسيون تماس گرفته و سعي ميکنند اگر ضربهها
ادامه پيدا کرد، لينکهاي ارتباطي را در اختيار آنان قرار دهند.
کار دوم انتقال بخشي از منابع مالي به خارج از کشور بوده است و سوم اينکه
سعي کردهاند با شعارهاي جديد از ميان غرب يارگيري کنند؛ شعارهايي مثل نفي
اسلام سياسي، تمام شده تلقي کردن غنيسازي اورانيوم و غيره.
ديگر اينکه با شعار پنج برابر کردن يارانهها و اينکه هر خانوادهاي
بايد هزار متر زمين داشته باشد، سعي به يارگيري از ميان تودههاي مردم
دارند و آخر اينکه با اقداماتي مثل درخواست بازديد از زندان اوين و پخش
پول بين هنرمندان و بازيگران سعي در جذب نخبگان ميکنند.
عليرضا نامور حقيقي اما در پايان ميگويد به موفق شدن احمدينژاد اميدوار
نيست و فکر نميکند او بتواند راهي را که آغاز کرده تا پايان ادامه دهد.