• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : نبض جامعه ما در دست ديش ها
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يک ايراني 
    من ايراني ام، چرا تو مملکت خودم، جايي که کل طايفه ام بخاطرش شهيد و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بي کارم؟؟؟ چرا تغذيه خوب ندارم؟؟؟ چرا بي پولم؟؟؟ چرا با اين معدل و اين رزومه باهام مثل يه تفاله برخورد ميشه؟؟؟ اين انرژي هسته اي کو؟ کجاست؟ منو تو انرژي اتمي استخدام ميکنن؟؟؟ يا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زيادتر ميشه، تابستونا که برق قطعه، پس کو تامين انرژي؟؟؟؟ ..چرا مملکت من راحت از دزدي 3 هزار ميليارد تومني ميگذره ولي 24 ساعت بنده به دو ريال يارانه ي مردم؟؟؟ يارانه اي که بودنش براي آدمايي مثل من معني حفظ آبرو رو داره. تو اين وضع گروني...
    من فقط يه بار زندگي ميکنم... ميخوام شاد باشم... ديگه بسمه غصه خوردن...
    ... در عوض کار ميخوام و پول و يه خونه نقلي با يه جهزيه ساده يه دفترچه بيمه
    نميدونيد اين آخري شده روياي من... من نميدونم مشکل کمر شما چيه ولي درد شمارو خوب ميفهمم. درد از کمر شروع ميشه تا مچ پا مياد... انگار يه رشته داغ تو پاي آدمه که کشيده ميشه. من نميتونستم برم دکتر اما علائم و دردامو تو اينترنت سرچ کردم و فهميدم چه بيماري دارم. نه ميشه ايستاد، نه ميشه نشست، نه ميشه خوابيد... من اينجا به درد تسليم ميشم ... من ميميرم از درد اما نميتونم برم دکتر ،نميتونم ام آر آي بگيرم. چون بيمه ندارم، چون پول ندارم، هزينه هاي درمان سرسام آوره، سلامتي شده به قيمت خون آدم... خوش بحال شما که براي دردتون طبيب داريد (البته هرچي که داريد حلال و خوشتون. خدا به روزيتون برکت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اينکه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسي نميگم چقدر درد ميکشم...

    ميبينيد ... فرق من و شما همينه... زندگي من به يه تاره مو بنده ولي شما مسئولين زندگي آروم و قشنگتونو بي استرس ادامه ميدين. واسه همينه که شما با خيال راحت خبر از مذاکرات بعدي ميديد و من اشک تو چشام حلقه ميزنه که اي خدااااااااا پس کي تموم ميشه؟؟؟