سازمان تامين اجتماعي در آستانه ورشکستگي

سازمان تامين اجتماعي دچار اختلافات داخلي و بلا تکليفي و ابهام از سرنوشت خود شده است که بدون شک دود آن بيش از همه به چشم بيمه شدگان مي رود. به گزارش جهان چندي است مديريت اين سازمان با چالش هاي داخلي و خارجي مواجه شده است و مديرعامل و هيات مديره اين سازما ن به اختلافات رسيدند. دامنه اين اختلافات به رسانه ها و حتي مديران مياني و کارمندان اين سازمان هم رسيده است تا آنجا که برخي از مديران و کارمندان اين سازمان با راه اندازي وبلاگ و سايت در حال انتشار اخبار داخلي اين سازمان هستند. در همين حال گفته مي شود برخي از مديران سابق سازمان که از وضعيت و مديريت جديد ناراضي هستند به طيف معترضين پيوستند. عملي نشدن وعده وزير رفاه مبني بر اصلاح اساسنامه و غير قانوني بودن اساسنامه فعلي نيز از دلايل بلاتکليفي سازمان محسوب مي شود. از طرفي بين نمايندگان کارگري و کارفرمايي در تامين اجتماعي با مدير عامل نيز اختلاف ايجاد شده است که اين اختلافات هم به مشکلات مديريتي دامن زده است. اما مهمترين مشکل سازمان در حال حاضر وضعين مالي آن است که از نقطه سربه سر گذشته است و ادامه اين وضعين بدون شک سازمان را در آستانه ورشکستگي قرار مي دهد.گفته مي شود نسبت مصارف به منابع سازمان تامين اجتماعي از 60 درصد به 110 درصد رسيده است. روند روبه رشد نسبت مصارف به منابع باعث شده است اخيرامديرعامل سازمان تامين اجتماعي در نامه اي به رئيس جمهور نسبت به آينده اين صندوق هشدار دهد. به گفته وي و براساس برآوردهاي انجام گرفته منابع حاصل از حق بيمه قريب به92000ميليارد ريال پيش‌بيني گرديده و اين در حالي است که مصارف جاري حدود 107000 ميليارد ريال برآورد شده است. به علاوه اجراي مفاد بند ”39” قانون بودجه سال 1388 کل کشور نيز حدود 11000 ميليارد ريال هزينه به همراه خواهد داشت که در مجموع کسري منابع سازمان را به رقم 26000 ميليارد ريال افزايش خواهد داد.

در کنار شعار آوردن نفت بر سر سفره مردم، مبارزه با مفاسد اقتصادي از مهمترين شعارهايي بود که محمود احمدي نژاد از انتخابات سال ?? وسپس در انتخابات رياست جمهوري ?? مطرح کرد و در طول اين دوران در صدها سخنراني و مصاحبه خود بر آن مانور داد .احمدي نژاد همواره از حضور مافيايي در اقتصاد و وزارت نفت سخن گفت و ليستي از اسامي مفسدان اقتصادي که در جيب خود دارد و افشا خواهد کرد. مفاسد اقتصادي، از شعار هايي براي کسب راي تا پاشنه آشيلي براي دولت به گزارش کلمه در پي افشاگري نماينده اصولگرا و همسو با احمدي نژاد در مجلس پيرامون نقش محمدرضا رحيمي در يک پرونده کلان فساد اقتصادي و حضور وي در راس باند فساد اقتصادي ميدان فاطمي اين شعار احمدي نژاد به پاشنه آشيل او و دولتش تبديل شده است. اکنون معاون اول محمود احمدي نژاد در دولت نه تنها با شکايت سه نماينده شاخص اصولگرا، پرونده اي در کميسيون اصل نود مجلس در خصوص جعلي بودن مدرک دکتراي خود دارد؛ بلکه با افشاگري الياس نادران او متهم به دست داشتن در پرونده هاي کلان مفاسد اقتصادي و رياست بر حلقه فساد خيابان فاطمي است..........

با گذشت بيش از 9 ماه از انتخابات رياست جمهوري و اعتراضات بي‌سابقه مردم به نتيجه آن، صف‌بندي‌هاي سياسي در ايران بسيار آشکارتر از گذشته نمايان شده‌است. دولتي که در ميان امواج اعتراضي مردم به احمدي نژاد تنفيذ شد هنوز نتوانسته‌است همچون يک دولت قانوني عمل کند: علاوه بر قدرت‌گرفتن روزافزون اپوزيسيون در اذهان عمومي، اين دولت با چالش‌هاي عمده‌اي درون طيف اصولگرايان نيز مواجه است. اکنون بايد به اين فهرست، بازگشت هاشمي به صحنه سياسي کشور را نيز افزود. همانطور که گفته شد، احياي منزلت هاشمي رفسنجاني در عرصه قدرت و جامعه سندي است برعدم پيروزي احمدي نژاد در کارزار انتخابات دهم. هرچند برخي از تحليلگران حمايت هاشمي از ميرحسين و موفقيت احمدي نژاد در هم‌سرنوشت کردن او با هاشمي را حربه اصلي احمدي‌نژاد براي کسب محبوبيت نسبي در انتخابات مي‌دانند، اما تأکيد صريح احمدي نژاد بر مبارزه‌اش با هاشمي رفسنجاني، امروز اين هزينه را براي او دارد که به وضوح نشان دهد که او نتوانسته است پروژه‌اش را به ثمر نشاند و هاشمي را از ميدان به در کند. تأکيد بيش از حد محمود احمدي نژاد بر نقش هاشمي رفسنجاني در انتخابات خرداد 88 تا مدت‌ها در چارچوب حرف‌هاي بي‌پايه و اساس او و سخاوتش در گفتن حرف‌هاي نامربوط فهم مي‌شد اما اينک با گذشت بيش از 9 ماه از انتخابات مي‌بينيم که هاشمي همچنان براي نيروهاي طرفدار احمدي نژاد "مسئله" است. هاشمي نيز از آن‌سو تمايلي به کوتاه آمدن ندارد و با ارائه راه‌کارهاي هفت‌گانه به اقشار مختلف و پيام نوروزي به مناسبت 12 فروردين نه فقط در قامت يک ناصح سياسي به ميدان آمده، بلکه به همه، قدمت حضور خود در صف مقدم اين صحنه را از همان روز پيروزي انقلاب و تأسيس قانوني آن يادآور مي‌شود. موضوعي که آشفتگي و عصبانيت خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي هوادار احمدي نژاد را به‌همراه دارد. اما چرا اقتدارگرايان نتوانستند بر هاشمي فائق آيند و او را از قدرت بيرون برانند؟ موانع و هزينه‌هايي که آنها بايد مي‌پرداختند تا هاشمي را از سر راه بردارند چه بود و چيست؟ شايد بد نباشد براي نزديک شدن به جواب به سراغ مجله دوبار توقيف شده همت برويم با تيتر "همه ياران هاشمي"؛ همان مجله‌اي که سراسر عصبانيت بود از آنچه نويسندگانش دوپهلوگويي هاشمي مي‌ناميدند و با هزار داستان و روايت در پي اثبات اين بود که انقلاب براي بقايش بايد با هاشمي خداحافظي کند و 30 سال بعد از پيروزي انقلاب، هاشمي را براي تسويه حساب‌هاي قديمي به آنها بسپارد. تصوير روي جلد اين مجله را مي‌توان سند جسميت يافته اتفاقات و موضع‌گيري‌ها و کنش‌هاي ماه‌هاي قبل از انتخابات و وقايع پس از آن دانست.

از اقدام خيلي خوب شورا در تقدير از شاعر جوان وشيرين بيان روستا آقاي دنياديده(دهاتي) تشکرميکنم.خداهرکسي را که براي اعتلاي روستا تلاش ميکنه حفظ واز بلايا مصون بدارد

بابا ايولا.خوشمان آمد،شعراي آزروني راهم بذار دهاتي جون.دمت گرم