به اين موضوعات و تيترهاي جنجالي توجه کنيد: “زلزله در تهران با تاخير مواجه شده”، “خروج حداقل ? ميليون نفر از تهران در ازاي پرداخت يک يارانه درست و حسابي (!)…، “با دو بچه کافي است مخالفم” ، “ايجاد صندوق آتيه فرزندان و اهداي يک ميليون به هر نوزاد و اهداي وام ازدواج ??? ميليوني به آنان”، “افزايش جمعيت کشور به ??? ميليون” و …….. اشتباه نکنيد اين موضوعات جنجالي، مباحث مطرح شده ي يک سال گذشته ي جريانات مخالف و افراطي با قصد و سوي نامطمئن و ناسالم يا اظهارات يک دوره ي مديريت يکي از معاونين ناحيه سوم شهرداري… از باب خودشيفتگي و جنجال سازي بي خود ! نيست، بلکه سخنان جناب آقاي احمدي نژاد رييس دولت دهم، ظرف همين يکي دو روز اخير است. البته نگارنده ترديد ندارد اين نوع جمله بندي ها و جنجال سازي ها براي مردم عزيزي که اخبار و گفتارهاي جناب احمدي نژاد را در دولت نهم پيگير بودند، چندان هم تعجب اور نيست، چرا که جناب ايشان بيش از اين ها مسبوق به سابقه هستند و بسي بيش از اين، سر و صداهايي چنين به پا کرده اند، اما آنچه باعث شگفت نگارنده شد ، خيز، همت و رجعت يکباره ي جناب احمدي نژاد براي بازگشت و عزيمت به مسير و نقطه ي گذشته است. نقطه اي که او پس از انتخابات جنجالي دهم رياست جمهوري ، از ان فاصله اي نسبي گرفته بود.

به اين موضوعات و تيترهاي جنجالي توجه کنيد: “زلزله در تهران با تاخير مواجه شده”، “خروج حداقل ? ميليون نفر از تهران در ازاي پرداخت يک يارانه درست و حسابي (!)…، “با دو بچه کافي است مخالفم” ، “ايجاد صندوق آتيه فرزندان و اهداي يک ميليون به هر نوزاد و اهداي وام ازدواج ??? ميليوني به آنان”، “افزايش جمعيت کشور به ??? ميليون” و …….. اشتباه نکنيد اين موضوعات جنجالي، مباحث مطرح شده ي يک سال گذشته ي جريانات مخالف و افراطي با قصد و سوي نامطمئن و ناسالم يا اظهارات يک دوره ي مديريت يکي از معاونين ناحيه سوم شهرداري… از باب خودشيفتگي و جنجال سازي بي خود ! نيست، بلکه سخنان جناب آقاي احمدي نژاد رييس دولت دهم، ظرف همين يکي دو روز اخير است. البته نگارنده ترديد ندارد اين نوع جمله بندي ها و جنجال سازي ها براي مردم عزيزي که اخبار و گفتارهاي جناب احمدي نژاد را در دولت نهم پيگير بودند، چندان هم تعجب اور نيست، چرا که جناب ايشان بيش از اين ها مسبوق به سابقه هستند و بسي بيش از اين، سر و صداهايي چنين به پا کرده اند، اما آنچه باعث شگفت نگارنده شد ، خيز، همت و رجعت يکباره ي جناب احمدي نژاد براي بازگشت و عزيمت به مسير و نقطه ي گذشته است. نقطه اي که او پس از انتخابات جنجالي دهم رياست جمهوري ، از ان فاصله اي نسبي گرفته بود.

آقاي احمدي نژاد بخشي از آيه 31 سوره اسراء را مورد استناد قرار داد که مي فرمايد: " ولا تقتلوا اولادکم خشيه املاق "( فرزندان تان را از بيم فقر نکشيد). در بيان آقاي رئيس جمهور ، منظور قرآن از " نکشتن فرزند" معادل" مخالفت با کاهش جمعيت" گرفته شد.

گرچه به احتمال زياد، سخن ايشان از روي مطالعه قبلي نبوده و ارتجالا به ذهن شان رسيده است و در صورت تدبر بيشتر ، متوجه سهو خود خواهد شد اما از آنجا که آيه مزبور عينا توسط آقاي ثمره هاشمي دستيار ارشد ايشان در تتميم استدلال آقاي احمدي نژاد به کار برده شد توضيح زير لازم است.

ظاهر آيه که صراحتا در آن واژه "قتل" به کار رفته ، به هيچ روي تعبير " مخالفت با کاهش نسل" را نمي رساند. مراجعه به تفاسير قدما و متاخرين نيز به هيچ وجه ، برداشت آقاي احمدي نژاد را موجه نمي داند.( شخصا به تفسيرهاي مجمع البيان، الميزان، کشاف و نمونه مراجعه کردم)

...و آخر اينکه باوجود ضرورت انکار ناپذير آگاه بودن متوليان دولت از فقه و حقوق اسلامي ، بايد آنان را از استفاده نابجا از علوم ديني براي توجيه سخنان و رفتارهاي شان برحذر داشت.

ايلنا: امام جمعه موقت قم گفت:مسؤولين در دادن آمار و بيان نقاط ضعف و قوت صادق باشند.

دلهره اي که در جناح حاکم ايجاد شده بتدريج علائم خود را نشان مي دهد:
به نظر من بياييد تنوع سلايق در طيف اصولگرايي را بپذيريم و دامنه و طيف اصولگرايي را همچون گذشته وسيع بگيريم. اگر همه تخم مرغهاي اصولگرايي را در سبد احمدي نژادگذاشتيم و اين سبد دچار آسيب شد، تمام تخم مرغهاي ما خواهد شکست. تمام تخم مرغهاي اصول گرايي را در سبد احمدي نژاد نگذاريم!اصولگرايان در فضاي سياسي ايران با دو ويژگي عمده شناسايي مي شوند، دغدغه تحقق ارزشهاي اسلامي و باور و اعتقاد به ولايت فقيه.
همواره اصولگرايان در کشور طيف متنوعي را شکل مي داده اند. يکسر اين طيف جناح روحاني و جامعه روحانيت مبارز بوده، بخشي از آن را موتلفه به عنوان يکي از ريشه دار ترين احزاب شکل مي داده، يک حصه به جامعه اسلامي مهندسين به عنوان عملياتي ترين رکن مي رسيده، يک قسمت به محسن رضايي و بخشي از بچه هاي جنگ، يه مقدار به برخي شخصيتها همچون حدادعادل، لاريجاني، توکلي، بخشي به بازار تهران، بخشي به آبادگران و مهدي چمران و.....اين اواخر يک دکتراي ترافيک از سکوي شهرداري تهران استفاده کرد و رياست جمهوري را از آن خود نمود و با شعارهاي بزرگ و طرح آرمانهاي اصيل و البته با تلاش و کوشش بخشي از اذهان ايرانيان را معطوف خود ساخت. اگرچه به شخصه معتقدم که مسير حرکت دکتر ما مسيري بي برنامه و غيرحساب شده است چنانچه در نهايت نيز به خصوص در حوزه اقتصاد ما را به پرتگاه نزديک مي کند، اما تفصيل اين بحث را به مطلبي ديگر مرتبط مي سازم. روي سخن من با برخي نشريات طرفدار دولت همچون کيهان، جوان، وطن امروز و سايت رجانيوز است. شيوه ورود اين نشريات در بحث دفاع دولت، شيوه اي تهاجمي و شديدا انحصاري است. منظور از شيوه تهاجمي آن است که کوچکترين انتقاد يکي از اصولگرايان از دولت را با شديدترين شيوه و زدن برچسبهاي متعدد به او پاسخ مي دهند و منظور از انحصاري آن است که تنها راه و شيوه اصولگرايي را در احمدي نژاد خلاصه کرده اند. گويي محسن رضايي، قاليباف، علي مطهري، علي لاريجاني، احمد توکلي، محمدرضا باهنر و... تا زماني که در تاييد احمدي نژاد سخن گويند اصولگرا هستند همين که زمان به نقد بگشايند از دايره اصولگرايي خارج مي شوند. بياييد فرض کنيم خداي ناکرده محمود احمدي نژاد در اجراي طرحهاي خود توفيق کامل به دست نياورد، حتي نمي گويم که شکست بخورد بلکه ميزان حمايت مردمي از او به کمتر از 50 درصد برسد که در اين صورت او و اطرافيانش نه تنها در انتخابات بعدي راي نخواهند آورد بلکه حتي نقد از آنها مي تواند برگ برنده انتخابات رياست جمهوي آتي باشد. دقت کنيد که اين يک فرض است اما فرض محالي نيست.اکنون پرسش من از اين رسانه ها اين است، آيا شما با يکسان پنداري احمدي نژاد و اصولگرايي، اصولگرايي را زمين نزده ايد؟

به نظر من بياييد تنوع سلايق در طيف اصولگرايي را بپذيريم و دامنه و طيف اصولگرايي را همچون گذشته وسيع بگيريم. اگر همه تخم مرغهاي اصولگرايي را در سبد احمدي نژادگذاشتيم و اين سبد دچار آسيب شد، تمام تخم مرغهاي ما خواهد شکست.

آش آنقدر شور شده کهسايت الف (احمد توکلي )که از طرفداران شديد احمدي نژاد بود هم صداش دراومده

آقايان بيدار شويد لطفا و بخاطر هر آنچه مقدس ميداريد بيدار شويد.

چندي است كه در كمال شگفتي مي بينيم كه دولتي در جمهوري اسلامي هر آنچه مي خواهد ميكند و مجلس كه بايد حافظ منافع مردم باشد و در راس امور ، مرتبا مماشات ميكند و پا پس مي كشد.

از يك طرف مرتبا قانون شكني و حركات نسنجيده ، از اين طرف دعوت به آرامش و مصالحه.

سازمان برنامه و بودجه بدون گذراندن مراحل قانوني منحل ميشود شوراي پول و اعتبار به همان وضع گرفتار مي آيد دولت دوبرابر حد مجاز بنزين از خارج خريداري مي كند.لايحه بودجه را بصورت دلخواه ومبهم ارائه ميكند ،[] ، هواپيما ها مرتبا سقوط ميكنند ، خطوط ريلي آماده نشده افتتاح ميشود دريغ از يك اعتراض قانوني ومحكم.شركت مخابرات با اين وضع مشكوك واگذار مي گردد انگار نه انگار....وزرا با مدارك مشكوك وجعلي ويا ثروتهاي شبهه ناك معرفي مي شوند و راي اعتماد ميگيرند و دولت نيز برآنها اصرار مي كند.شخصي كه مورد اعتراض متدينين و علما است به معاونت ميرسد بعد از اعتراض همه و نامه رهبري آن هم بعد از يك هفته به سمت رئيس دفتري منتقل مي شود.افراد فاقد تخصص كافي به وزارت معرفي مي شوند در كمال تعجب توسط شما نمايندگان به آنها راي اعتماد داده مي شود چندي بعد خود رئيس جمهور نيمي از آنها را بر كنار ميكند. نماينده در موضع موافق خود را به جاي مخالف جا مي زند و به نفع وزيري سخنراني ميكند طوري كه صداي رئيس مجلس هم در مي آيد تاسف بار آنكه همه اينها بنام اصول گرايي انجام مي گيرد.

نمايندگان محترم مجلس مگر گزارشات تفريق بودجه يا ديوان محاسبات كشور را نمي خوانيد چرا صدايتان در نمي آيد؟ مي بينيد و مي شنويد هيچ حركتي نمي كنيد؟ فقط ادعا فقط شعار. شما نماينده مردميد ، بايد از حقوقشان دفاع كنيد هربار كه دولت سركشي ميكند يا يك حرف تندي ميزند عقب نشيني ميكنيد ، سكوت مي كنيد، ما شمارا فرستاده ايم بهارستان كه حرف بزنيد نه اينكه سكوت كنيد.

آيا اصول گرايي اين است ؟ مجلس مردمي يعني اين؟ آيا اين جمعي كه اسمش مجلس است واقعا همان است كه بايد در راس امور باشد؟ هيهات

. يك نگاهي به اطرافتان بياندازيد كشورهايي كه يك هزارم ما ادعا ندارند و دم از عدل و دين و مذهب نمي زنند كجا هستند و ما كجائيم...

آقايان بيدار شويد لطفا و بخاطر هر آنچه مقدس ميداريد بيدار شويد.

خبرگزاري مهر: آيت الله جوادي آملي اداره جامعه را با ترحم، هنر ندانست و گفت: جامعه را بايد با احترام اداره کرد.