• وبلاگ : روستاي آذران (نگيني درکوههاي کرکس)
  • يادداشت : حذف تيم فوتسال
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + رضا 
    جنتي:«ملّت به عنوان ايتام محسوب مي شوند و عالمان که در حکم قيّم و واليان امر هستند، کار رسيدگي به تمام امور مردم را دارا هستند.» (13/11/1377
    + س 

    + س 

    + م 

    + سبز 
    تشکيلات خودگردان فلسطيني در پاسخ به رئيس جمهور ايران گفته است "فردي که نماينده مردم ايران نيست و در انتخابات تقلب کرده و مردم ايران را سرکوب مي کند و قدرت را دزديده، نمي تواند در باره فلسطين و رئيس جمهور فلسطين سخن بگويد." در اين بيانيه آمده است که ابو مازن (محمود عباس)، رهبري فلسطيني و سازمان آزاديبخش فلسطين، تنها نماينده قانوني مردم فلسطين هستند که مي دانند چگونه از حقوق خود دفاع کنند و به ديگران اجازه نمي دهند که مشروعيت ساف را که توسط ابو مازن هدايت مي شود، تهديد کرده و يا مورد سئوال قرار دهند. نبيل ابو ردينه، سخنگوي محمود عباس، رئيس تشکيلات خودگردان فلسطيني در بيانيه اي که وفا، خبرگزاري رسمي فلسطيني آن را منتشر کرده، به اظهارات رئيس جمهور ايران در نماز جمعه روز قدس در تهران پاسخ داده است. شکيلات خودگردان فلسطيني، تا کنون چند بار از آنچه مداخلات ايران در امور فلسطينيان خوانده، انتقاد کرده است. محمود عباس، رئيس اين تشکيلات که رئيس جنبش فتح هم به شمار مي رود در چندين نوبت اين انتقادها را به طور علني بيان کرده است. ايران با گروه فلسطيني حماس که رقيب جنبش فتح به شمار مي رود، روابط نزديکي دارد و از آن حمايت مي کند. ايران تا کنون با هر تحولي که به شناسايي اسرائيل از سوي اعراب منجر شود، مخالفت کرده است. ايران در سال ???? با کنفرانس صلح مادريد که سوريه، هم پيمان ايران نيز در آن حضور داشت، مخالفت کرد و پس از آن نيز با پيمان صلح اسلو که بين اسحاق رابين، نخست وزير وقت اسرائيل و ياسر عرفات، رهبر فقيد سازمان آزاديبخش فلسطين به امضا رسيد، مخالفت کرد.احمدي نژاد که سخنران پيش از خطبه هاي نماز جمعه روز قدس (?? شهريور، سوم سپتامبر) بود، با انتقاد شديد از مذاکرات صلح خاورميانه که در واشنگتن آمريکا با حضور رهبران فلسطيني، اسرائيل، مصر و اردن برگزار شد، گفته بود که سرنوشت فلسطينيان از طريق مقاومت مردم اين سرزمين تعيين مي شود، نه در واشنگتن، پاريس و لندن. رئيس جمهور ايران در سخنان خود همچنين اين سئوال را مطرح کرد که "نماينده ملت فلسطيني چه کسي است؟ او که صحبت مي کند، از کجا اين نمايندگي را به دست آورده؟ چه کسي حق دارد قطعه اي از سرزمين فلسطين را به دشمنان بفروشد؟" ايران با روند صلح خاورميانه مخالف است و اين مخالفت همواره از زبان مقام هاي بلندپايه اين کشور از جمله آيت الله خامنه اي، رهبر ايران شنيده شده است.
    + سبز 

    کروبي به ديدارميرحسين موسوي رفت. در اين ديدار که به مدت ? ساعت بطول انجاميد مسائل مختلف و مبتلا به جامعه و کشور مورد بحث و بررسي قرار گرفت. در ابتداي اين ديدار طرفين شهادت مولاي متقيان امام علي (ع) را به همه مسلمانان بويژه شيعيان تسليت گفتند و به اهميت ليالي قدر در اين ماه مبارک اشاره کردند.

    به گزارش سحام نيوز، در اين ديدار آقاي کروبي ضمن اظهار تاسف از وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم اظهار کردند که حذف نيروهاي مجرب و کارشناس از يکسو و عدم توجه دولت به برنامه ها و سند چشم انداز موجب عدم توانايي در استفاده از منابع غني کشور بطور عام و استفاده صحيح از انرژي بطور خاص شده است. آقاي کروبي اضافه کردند که در حال حاضر قطر در ميدان گازي مشترک بطور جدي فعال و از منافع آن بهره مند است در حاليکه کمترين توجه به اين مهم از طرف دولت ايران در موضوع اکتشاف و بهر برداري از اين ميدان تاکنون صورت گرفته است. ايشان همچنين اظهار داشتند اگر برنامه چهارم بدرستي اجرا مي شد امروزه ما بايد بيش از ? ميليون بشکه نفت روزانه استخراج مي کرديم در حاليکه برداشت ما کمتر از?/? ميليون بشکه در روز است.همچنين کروبي از وضعيت ميدان مشترک ميان ايران و عراق هم اظهار تاسف کرد و گفت طرف عراقي با وجود مشکلات بسيار از جمله مسايل امنيتي توانسته است در اين مدت فاز مطالعاتي خود را به پايان ببرد و مقدمات کار در آن حوزه را مهيا کند اما مقامات ما بدون توجه به منافع ملي و آينده کشور حتي مطالعات مربوطه را نيز آغاز نکرده اند. کروبي تصريح کرد آنچه در اين ميان اهميت ندارد مردم ايران و منافع ملي آنان است.

    در ادامه اين ديدار موسوي به پويايي جنبش سبز در لايه هاي مختلف جامعه اشاره کرد. وي در اين ارتباط تصريح کرد که جنبش سبز مردم ايران بر اساس مطالباتي حق محور شکل گرفته است و در اين حرکت انديشه ها و گرايش هاي مختلفي ديده مي شود، در اين جنبش ارتقاي سطح آگاهي عمومي و زدودن جهل نقش اساسي دارد. احياي حقوق اساسي و بنيادين از طريق حرکت هاي مسالمت آميز هدف مشترک همه افرادي است که در اين حرکت حضور دارند. مهندس موسوي ضمن محکوم کردن سياست لا يتغير در اعمال خشونت، بازداشت هاي غير قانوني، صدور احکام سياسي و ناديده گرفتن حقوق اوليه زندانيان بر اين واقعيت تصريح کردند که تجربه يک ساله گذشته نشان از شکست سياست توسل به خشونت و دستگيري هاي کور و ايجاد فضاي امنيتي و پليسي است. آقاي موسوي همچنين اعلام کردند که طولاني شدن مسير اصلاح اگرچه هزينه سنگيني بر جامعه ما تحميل کرده است اما طرح مسائل و مباحث مختلف از سوي اشخاص حقيقي و حقوقي موجب پختگي و پويايي اين حرکت شده و توانسته است عليرغم فضاي بسيار سنگين امنيتي لايه هاي مختلف اجتماعي را در بر گيرد و روز به روز نفوذ آن در جامعه بيشتر شود.

    در ادامه اين ديدار آقايان موسوي و کروبي در ارتباط با روز قدس، مبارزه با فرهنگ دروغ و وضعيت تاسف بار اقتصادي و معيشتي مردم بطور مشترک بر موارد زير تاکيد کردند:

    + سبز 

    روز قدس

    حمايت از مسلمانان و ملت هاي مظلوم بويژه ملت فلسطين همواره مورد توجه ملت بزرگ ايران و امام خميني بوده است. روز قدس تبلور حمايت مردم آزاده از ملتي مظلوم است که از سرزمين مادري خود رانده شدند و در خلال اين مدت رنج ها و مشقت هاي بسياري را متحمل گرديدند ملت مظلوم فلسطين عليرغم تصويب قطعنمامه هاي متعدد از سوي سازمان ملل متحد و عدم تمکين رژيم اشغالگر هنوز نتوانسته حق طبيعي خود را کسب نمايد. قانون اساسي در اصل ??? استقلال و آزادي را حق همه مردم جهان ميداند و در عين خودداري از هرگونه دخالت در امور داخلي ملت هاي ديگر، از مبارزات حق طلبانه ملت هاي مظلوم حمايت مي کند. پرواضح است وضعيت هاي ايجاد شده در اثر تجاوز در دنياي امروز به رسميت شناخته نشده و نخواهد شد. همانطور که مجمع عمومي سازمان ملل مطابق اصول اساسي حقوق بين الملل مکررا اعلام کرده است کسب اراضي با استفاده از زور مشروع نيست. لذا با تاکيد بر اصل حق تعين سرنوشت از مبارزه حق طلبانه فلسطينيان و تمام تلاش هاي صادقانه اي که در جهت دستيابي و احياي حقوق اين ملت صورت گيرد حمايت مي کنيم و بر اين باوريم که با ايجاد بستري مناسب و با مشارکت همه مردم فلسطين اعم از مسلمان، يهودي و مسيحي (حق راي برابر) در يک پروسه سالم و عادلانه مي توان آينده اين سرزمين کهن و تاريخي را تعين کنند و پيروان اديان الهي در کنار يکديگر زندگي مسالمت آميزي داشته باشند.

    مبارزه با فرهنگ دروغ که کليد همه ناپاکي هاست

    در فرهنگ و آموزه هاي اسلامي دروغ از بزرگ ترين معصيت ها و کليد همه ناپاکي ها تلقي گريده است “حطت الخبائث فى بيت و جعل مفتاجه الکذب”. امير المومنين به آفت دروغ و آثار مخرب آن توجه ويژه اي کردند و فرمودند هيچ کار ناپسندي به زشتي دروغ نيست ” لا سوء اسوء من الکذب”. از معضلات امروز کشور نهادينه شدن دروغ و توسل مقامات به دروغ در حوزه هاي مختلف از جمله اقتصاد، مديريت، آمار، مسائل اعتقادي و سياسي است. آنقدر در دروغ گرفتار شدند که يافتن کلامي راست در اين دولت همچون دري گرانبهاست. در همين راستا بايد سخنان وزير اطلاعات در دريافت کمک ميليارد دلاري از بيگانگان، بدون ارائه هيچ سند و مدرکي، که صد البته خود نيز مي داند وجود خارجي ندارد را توهيني ديگر به حرکت خودجوش و اصلاح طالبانه مردم بزرگ و شريف ايران تلقي کرد. ضمن محکوم کردن اين رفتارهاي غير شرعي، حقوقي و اخلاقي از آقايان که براي متاع ناچيز دو روز دنيا و حفظ قدرت هر منکري را مشروع ميدانند مي خواهيم هر چه زودتر اسناد خود ولو تقلبي آن را را منتشر کنند تا سيه روز شود آنکه در او غش باشد.

    فساد و وضعيت تاسف بار اقتصادي

    وضعيت اقتصادي کشور و معيشتي مردم با وجود اينکه ايران سرزميني غني هم به لحاظ مادي و هم به لحاظ معنوي است در شرائط بسيار نگران کننده اي قرار دارد. منابع کم نظير خدادادي در بستر و اعماق زمين و نيز نيروي انساني و تحصيکرده، سرمايه بسيار گران بهايي است که بدلائل مختلف از جمله علم زدايي، سوء مديريت، عدم برسميت شناختن حقوق و آزادي هاي مردم و عدم درک و شناخت در روابط بين المللي در جهت منافع ملي و آباداني کشور تاکنون بکار گرفته نشده است. عليرغم درآمد هاي نجومي نفتي که در تاريخ ايران سابقه نداشته است، اقشار مختلف مردم امروزه در شرائط بسيار نابساماني قرار دارند. طرح ها و پروژه هاي عمراني ملي يکي پس از ديگري کنار گذاشته مي شود و در اين آشفته بازار معلوم نيست چند صد ميليارد دلار درآمدهاي نفتي چگونه و کجا هزينه گرديده است. اين در حالي است که وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم اين صاحبان اصلي کشور روز به روز وخيم تر مي گردد و نرخ بيکاري همچون فساد و رانت حکومتي بشدت افزايش پيدا کرده است. در حاليکه مردم شريف ايران براي تامين نياز هاي اوليه و اساسي دست و پنجه نرم مي کنند، از خزانه بيت المال دهها ميليارد براي همايشي نمايشي هزينه مي گردد. پرونده ها فساد اقتصادي مديران و مقامات پيش از به جريان افتادن مراحل قضايي بيکباره مختومه مي گردد تا مدعيان مبارزه با فساد به غارت سرمايه هاي ملي بدون دغدغه ادامه دهند. با نظامي کردن اقتصاد و اختصاصي سازي بجاي خصوصي سازي، حضور و نقش مردم در حوزه اقتصاد به حداقل رسيده است و بخش خصوصي کشور که سهم ناچيزي در اقتصاد کشور دارد، در آستانه فروپاشي قرار گرفته است. رشد و توسعه اقتصادي کشور مبتي بر عدالت اجتماعي مستلزم اموري از قبيل تغيير نقش دولت از مالکيت و مديريت به سياست گذاري و نظارت، واگذاري امور به بخش خصوصي در پرتو رقابت سالم و شفاف و افزايش رقابت پذيري در اقتصاد ملي است.

    + سبز 

    ميرحسين موسوي نخست وزير هشت سال دفاع مقدس در يادداشتي که همزمان با ليالي قدر منتشر مي‌شود ماه رحمت را فرصتي براي به پرسش کشيدن وجدان هاي بيدار ميداند که در آن همگان به مرور کارنامه ي خود فراخوانده شده اند. کارنامه اي که نه صرفا منحصر به زندگي خصوصي آدميان، بلکه گشوده به عرصه ي حيات اجتماعي آنان است. ميرحسين در اين يادداشت از پرسش‌هايي مي‌گويد که مردم درباره ي حيات عمومي خود مي‌کنند و از راه‌هاي بديلي مي‌گويد که حاکمان مي توانستند و مي توانند در پيشگاه مردم آنها را بيازمايند.

    متن کامل يادداشت «آخرين نخست وزير» پيش روي شماست:

    اين روزها مردم ما در با شکوه ترين و زيباترين ميهماني هاي هستي و نوراني ترين ماه سال حضور دارند. ماهي که نزول آيات و برکات آسماني در آن صورت گرفته و مي گيرد. شبهايي که انوار تجليات شب قدر آن بر جان و دل يکايک بندگان خالق بي همتا نور افشاني مي کند. شبهائي که درآن به مرور کارنامه خود فراخوانده شده ايم. هنگامه اي براي پرسش از آنچه کرده ايم. رستاخيزي کوچک و معاصر در محشر بزرگ قلبهايمان و در پيشگاه عدالت وجدان‌هايمان. دامنه اين پرسشها نه تنهاگشوده به عرصه خصوصي و زندگي فردي است، که به عرصه حيات اجتماعي فرا مي رود. مگر نه آنکه ما عضوي از جامعه و کنشگري در عرصه عمومي هستيم؟

    امروز در جامعه ايراني به تبع آنچه در بيش از يکسال گذشته اتفاق افتاده مردم بيشتر از هر زماني با پرسشهاي تعيين کننده و حساس درباره خود و جامعه اي که بدان تعلق دارند روبرو هستند.

    در اين شبهاي قدر

    مردم از خود مي پرســـــــند قيام آنان به عنوان شهروندان، براي برپايي جامعه اي که در آن کرامت انساني پاس داشته شود و زمينه رشد و شکوفائي استعدادهاي خدادادشان فراهم آيد و قدمهاي روشن براي بهروزي آنان و جامعه برداشته شود، به کجا رسيد. به راستي آنها تاچه اندازه به خواستهاي بر حقشان يعني استقلال، آزادي، عدالت و پيشرفت نزديک گشته اند.

    + سبز 

    مردم ما از خود مي پرســـــــند که استقلال سياسي که ارمغان قيام و نثار خونهاي بسيار بوده است تا چه اندازه به عزت و اقتدار و سرفرازي و استقلال اقتصادي کشورمان در جهان ومنطقه انجاميده است؟

    مي پرســـــــند آيا ما اميد تحقق آنچه را که در بند يک سند چشم انداز بيست ساله آمده است به باد نداده ايم و آيا مديريت غلط و ماجراجوئي هاي نابخردانه و دشمن تراشي هاي بيهوده در عرصه روابط خارجي، ميراث گذشته پرافتخار ما را به باد نداده است؟ چه مانعي باعث شده که نظام نتواند از دستاوردهاي سترگ مديران فداکار و دانشمندان و متخصصان و مدافعان منافع ملي استفاده کند. و آيا مي توان از سياست خارجي که تنها در صدا و سيما و رسانه هاي مشخص دولتي پر هيبت و بااقتدار جلوه مي کند و چهره ترحم انگيز آن را حتي درهاي بسته گفتگوهاي بي ثمر و ذلت بار نمي تواند پنهان کنند جز اين انتظاري داشت؟ مردم ما به حق نگران حرکات خام دولتمرداني فاقد حمايت مردمي هستند، يعني بي بهره از گرانبهاترين سرمايه و پشتوانه ما در تعاملات خارجي در طول دو دهه گذشته. و نگران از آنکه بي بهرگان از اعتماد ملي در پشت سر ملت چوب حراج بر منافع ملي بزنند و سرزميني سوخته در پشت سر خود بر جاي گذارند.

    مردم از خود مي پرســـــــند چه ميزان از آزادي هائي که در پس قرنها اختناق و استبداد با نثار فداکاري ها و تحمل مشقتهاي بي شمار به دست آمد و پاسداشت آنها در جاي جاي قانون اساسي مورد تاکيد قرار گرفته باقي مانده است. و باز مردم مي پرسند تا چه اندازه در جامعه اي که در آن قلم ها شکسته و دهانها بسته و روزنامه نگاران و فرهيختگان و استادان و معلمان و کارگران و زنان و مردان در پشت ميله هاي زندان هستند و هرگونه انتقاد و اعتراض توطئه همداستاني با دشمنهاي خودساخته خوانده مي‌شود و هر گامي براي احقاق حق فتنه ناميده مي‌شود، بحث از حقوق ملت و کرامت انساني و آزادي ها موضوعيت دارد. با چمن کاري ميدان آزادي و اينکه بگوئيم مردم ايران از بيشترين آزادي ها برخوردار هستند طعم تلخ ديکتاتوري در دهان شيرين نمي شود. مردم سوال مي‌کنند که بدون ترس از زنداني شدن تا کجا مي توانند از صاحبان قدرت سوال کنند.

    مردم در شبهاي شهادت حضرت علي عليه السلام از خود مي پرســـــــند تا چه اندازه در زندگي شان از عدالت اجتماعي و اقتصادي و عدالت قضائي و حقوقي و عدالت اداري و استخدامي برخوردار شده اند؟ آيا در محاکم و دعاوي در پناه قانون هستند، يا قرباني اعمال نفوذ مراکز قدرتي مي‌شوند که پايبندي به هيچ قانوني را بر نمي تابند؟ آيا بسيج و نيروهاي نظامي و امنيتي و انتظامي از مال و جان و آبرو و حقوق آنان دفاع مي کنند يا از مکانت و مکنت و قدرت زور مداران؟

    مـــــــردم مي پرســـــــند آيا سفره آنان امروز رنگين‌تر از ديروز است و يا حاصل وعده دروغين آوردن نفت بر سر سفره هاشان کوچکتر شدن اين سفره ها و تحليل رفتن لوازم رفاه در زندگي آنان بوده است؟

    آنها سوگمندانه مي پرســـــــند و مي پرســـــــند کجا رفت آن حقوق شهروندي فارغ از هرگونه باور ديني و پيروي از هر مرام و مسلک، در حالي که چوب تکفير و تفسيق از سوي محافل قدرت به بهانه دگرانديشي عليه همه متفکران و فرهيختگان بلندشده است؛ تا آنجا که وزير دولت دانشگاه را به «باخاک يکسان کردن» تهديد مي کند و نجواي عاشقانه ربناي يک هنرمند به علت کرنش نکردن در مقابل يال و کوپال داران از سر سفره افطار مومنان قطع مي شود.

    + سبز 

    مردم ما از خود مي پرســـــــند تا چه اندازه به آرزوهاي ديرينه شان براي نيل به به پيشرفت ايران نزديک شده اند. آيا سرمايه هاي تجديدناپذير در راه گسترش و تقويت زيرساختهاي يک اقتصاد مولد و شکوفا هزينه شده است؟ و اين پرسش مدام تکرار مي شود کجا رفت بيش از چهارصد ميليارد دلار نفتي در ساليان اخير…

    آنها مي پرســـــــند حاصل نظامي گري در عرصه توليد، توزيع و خدمات کشور آيا جز پديد آمدن قطب هاي اقتصادي انحصارگر، ناکارآمد و زيان ده و نيز نحيف شدن روزافزون بخش خصوصي و تعاوني بوده؟ آيا خصوصي سازي هاي نمايشي جز به اختصاصي سازي بنگاه ها و فعاليت هاي اقتصادي انجاميده است؟ آيا سياست هايي که در دانشگاه‌ها، به ويژه در قبال علوم انساني، اتخاذ شده است جز به پادگاني سازي مراکز علم آموزي منتهي شده است؟

    و باز هم اين مردم هستند که مي پرســـــــند آيا آنچه با آموزگاران، دبيران و مديران باتجربه اي که تنها گناهشان مخالفت با سياست هاي نسنجيده دولت در حوزه تعليم و تربيت است مي شود ما را به توسعه علمي پايدار خواهد رساند؟ آيا واردات بي رويه کالا، کمر صنعت ملي را نشکسته است؟ چه کساني و چه باندهائي از اين سياستها آن هم زير لواي مبارزه با فساد دولتيان سود مي برند؟ مگر سياستگذاري هاي بي برنامه دولت در حوزه کشاورزي، باغداري، دامداري و شيلات، روستائيان ما را در دل نگراني مستمر نسبت به آينده خود قرار نداده است؟ آيا اگر اکثريت مردم ايران مواجب بگير کميته امداد يا مراکز مشابه شوند، به آرمان جامعه پيشرفته دست يافته ايم؟

    اين پرسش ها و صدها پرسش مانند آن، دغدغه آحاد مردمان ايران عزيز شده است و تبليغات دروغين در پائين آمدن نرخ تورم، نمايش هاي پرهزينه براي نشان دادن حمايت مردم از دولت، سخنراني هاي پرهياهو براي موفق نشان دادن سياست هاي دولتمردان، اصرار مکرر در نشان دادن خاموشي صداي اعتراض و انتقاد مردم، آنچنان نخ نما و بي فايده شده که گويي استفاده پرتکرار از اين ابزارها تنها براي تسلي دل حاکمان است که صورت مي پذيرد. و بايد هم همين باشد چراکه چشمهاي مست از قدرت و تفرعن نمي توانند پوستر “دروغ ممنوع” را ببينند چه رسد اثرات آن را در هدف گذاري ها و سياستها و اجرا.

    در اين شبها اي کاش حاکمان بيش از هر چيز به شکاف عميق بي اعتمادي بين خود و مردم مي انديشيدند و عمق فاجعه اي که اتفاق افتاده را درک مي کردند. اگر چنين بود، فرصت باقي مانده را غنيمت مي شمردند و در اين ماه توبه و مغفرت، از ظلمي که بر مردم روا داشته اند به درگاه پروردگار و مردم دست طلب آمرزش بلند مي کردند.

    کاش به جاي درخواست هاي مکرر از بازيگران صحنه بين المللي، يکبار هم که شده از مردم خويش مي خواستند که فرصت جبران تمامي ستم ها و جفاهايي را که بر مردم روا داشته اند به آنها بدهند.

    کاش درهاي زندان‌هايي که آزادزنان و آزادمردان دلسوز اين آب و خاک را در آن به بند کشيده باز مي کردند و از آنان درخواست مي کردند که آنها را در نجات يافتن از وضعيت مخاطره آميزي که در آن قرار دارند ياري دهند. مردم با زبان حال و قال مي گويند اينقدر در هر مناسبتي که به بن بست بر مي خوريد دشمن دشمن نکنيد و همه مصيبت ها را به دشمنان خود ساخته و موهوم نسبت ندهيد. دشمن واقعي در درون شماست وگرنه وقتي به فرياد آزادي خواهي و مطالبه حاکميت مردم بر سرنوشت خود در دانشگاهها بر مي‌خورديد، نمي گفتيد که دانشگاهاي مخالف تفرعن را با خاک يکسان مي کنيد. گيرم دانشگاهها را ويران کرديد، با ملتي تشنه آزادي و فضيلت و عدالت چه مي‌کنيد؟

    + سبز 

    مردم مي گويـــــند کاش به جاي مهندسي فرهنگ و دانشگاهها بار ديگر پشتوانه عظيم مردمي را که روزگاري دولتمردان ما به هنگام نشستن پشت ميز مذاکره همراه خود داشتند به دست مي آورديد، تا مي توانستيد با عزت و اقتدار، از منافع ملي و بين المللي اين سرزمين جانانه دفاع کنيد.

    اي کاش به جاي دست و پا زدن براي توجيه مهاجرت بي سابقه سرمايه هاي انساني، دست از مهندسي‌هاي بي فرجام نيروي علمي و کار کشور بر مي داشتيد و از اين بزرگترين و ماندگارترين سرمايه کشور بهترين بهره ها را براي پيشرفت و توسعه اين سرزمين محنت زده مي گرفتيد. شايد هنوز هم راه بازگشت باز باشد. انتخاباتي آزاد برگزار کنيد و حق مردم در تعيين سرنوشت خود را به راستي به رسميت بشناسيد. و بدانيد که حق تعيين سرنوشت تجلي کرامت انساني است. شرکت در انتخابات يک حق است و بر گزاري انتخابات آزاد و غير گزينشي تکليف حکومت است.

    از مردم بپرســـــــــيد آنها به شما خواهند گفت زندانيان حوادث پس از انتخابات را آزاد و به جاي آن، عاملان و آمران فجايع شوم را مجازات کنيد و با باز کردن درهاي زندان، خود را از چرخه پايان ناپذير و مضمحل کننده به کارگيري خشونت و ستم بيشتر آزاد نماييد. راه و رسم سخن گفتنتان را با مردم دگرگون و صداقت و شفافيت را جايگزين دروغ و تزوير کنيد. با مردم خود آشتي کنيد و از پشتوانه آنها عزت کسب کنيد، تا مجبور نشويد در مناسبات خارجي خود تن به ذلت دهيد.

    اسلام رحماني را بجاي اسلام متحجرين تشنه قدرت بنشانيد، همکاري و همدلي و اتحاد مبتني بر اجماع ملي را بر استفاده از زر و زور و تزوير ترجيح دهيد، آنگاه خواهي ديد که همين مردم ستم ديده از شما، آماده بخشش شما خواهد بود و با بزرگ‌منشي، که از ويژگي‌هاي تاريخي ايرانيان است، به شما فرصت جبران همه جفاهايي را که در حق آنها کرده ايد خواهند داد. در غير اين صورت، مردم شما را تنها خواهند گذاشت و سرانجام همه حکومت‌هاي خودکامه اي که ملتشان آنها را تنها گذاشت، در انتظارتان خواهد بود.

    و سخن آخر اين همراه کوچک جنبش سبز، با ديگر همراهان پايدار و مقاوم در سراسر ايران عزيز است. دوستان همراه، نوجوانان، جوانان و سالمندان، زنان و مردان حق طلب، روستائيان و شهرنشينان غيور، در هر کجاي اين سرزمين پرعظمت که زندگي مي کنيم چاره اي جز صبر و استقامت در راه احقاق حق نداريم و بايد شعله هاي آگاهي را در ظلمت ناپايداري که اين روزها بر ميهنمان سايه افکنده است زنده نگه داريم و به ياد داشته باشيم که در شرايط کنوني، بسياري از هموطنان ما با چهره هاي زشت و توانفرساي فقر و تنگدستي در زندگي مواجه هستند. بسياري از همسايگان ما شب را با دل نگراني نسبت به فردا سپري مي کنند. چه بسيار که در پرداخت هزينه هاي درماني فرزندانشان درمانده اند. چه بسيار که خود فروشي و اعتياد، خانمانشان را برباد داده است. و بي شک وظيفه همه ماست که دست درماندگان را بگيريم، در سفره هايمان با آنها شريک شويم، سنت ديرينه ايراني در اطعام و نذورات و انفاق را زنده نگه داريم، جلوه هاي زيباي اسلام رحماني را به نمايش بگذاريم و از حال و روز يکديگر با خبر شويم. مگر نه اين است که پيشواي پنجم ما به جابر فرمود که شيعيان ما شناخته نمي شوند مگر به تواضع، خشوع در برابر خداوند، امانت و درستکاري، به ياد خدا بودن، روزه و نماز، نيکوکاري نسبت به پدر و مادر، رسيدگي به همسايگان فقير و بيچاره و ورشکسته و يتيم، راستگويي، قرآن خواندن، بدگويي نکردن به مردم، و درباره مردم سخن نگفتن مگر به نيکي؟ و مگر نه اين است که اينها پايه ها و مغز دينداري در همه اديان الهي است؟ از بزرگداشت خانواده هاي شهداي انقلاب، جنگ و حوادث پس از انتخابات غفلت نورزيم، و به ياد داشته باشيم که تعيين کننده سرنوشت اين ملت، نه بازيگران منفعت جوي سياست ورزي رسمي، که ظهور ملتي است که مدنيت پاينده و عزم راسخ خود را براي حق خواهي و تحول براي آينده اي بهتر در راهپيمايي عظيم مردمي ?? خرداد سال گذشته، به نمايش گذاشت. اعتماد به مدنيت، همچون لنگري است که اين ملت را در طول بحران ها و توفان هاي سهمگين، پابرجا نگه داشته است و به اتکاي آن، پرچم هويت ديني – ملي خويش را از گزند تندبادهاي حوادث، مصون و پراهتزاز نگاه خواهد داشت.

    +
    براي اينکه عمق فساد در دولت آقاي احمدي نژاد را ببينيد کافي است که نگاهي به اين خبر بياندازيد که يک سايت اصولگراي طرفدار دولت آن را منتشر کرده است. سايت جهان نيوز گزارش ميدهد که قرارداد ميلياردي توسعه فاز ششم پارس جنوبي که در حضور شخص احمدي نژاد امضا شده است به شرکتهايي واگذار شده اند که بعضا در همان روز امضاي قرارداد به ثبت رسيده اند. آنهم با سرمايه‌ي اوليه تنها يکصد هزار تومان. تازه آگهي تاسيس يکي از اين شرکتها (پترو پايدار ايرانيان) هيجده روز بعد از امضاي قرارداد در روزنامه عمومي منتشر شده است!!! يک شرکت ديگر نيز (پترو سينا آريا) دقيقا يک روز قبل از امضاي قرارداد ميلياردي به ثبت رسيده است (اينها زرنگتر بوده اند!). سايت جهان نيوز ميپرسد: سوال اساسي و جدي از مديران محترم وزارت نفت و رياست محترم جمهوري – که اين قرارداد در حضور ايشان به امضا رسيده - اين است که چگونه، چرا و با کدام مجوز قانوني، دو شرکت يک ميليون ريالي با مديران و سهامداران کاملا يکسان در روز تولد خود، در طرحهاي چند ميليارد دلاري مشارکت داده مي شوند و از منابع حاصل از سه ميليارد يورو اوراق مشارکت ارزي و سه هزار ميليارد تومان اوراق مشارکت ريالي بهره مند مي شوند؟
    +

    موسوي:کساني که مي توانند از تحريم ها کيسه خود را بيشتر پر سازند، نمي توانند نگراني مردم را از آينده آن را درک کنند

    from بالاترين by 5h4ror
    ميرحسين موسوي در ميان جمعي از رزمندگان جنگ تحميلي، شرايط امروز جامعه را "ناامن" توصيف کرد و تنها راه بازگشت امنيت را در گرو پذيرش خواست مردم و جنبش متعلق به آنها دانست. به گزارش کلمه، موسوي در همين ديدار از دلايل ناامني در جامعه نيز سخن گفت و ترس از سرکوب، بيکاري و فساد سازمان يافته را از جمله نشانه هاي وجود ظلم گسترده و نبود عدالت در کشور ذکر کرد. ايماني هدايتگر؛ ايماني که با لباس ظلم و جور پوشانده نمي شود موسوي که هم زمان با سالروز ميلاد امام دوم شيعيان و در ديدار با گروهي از رزمندگان دفاع مقدس سخن مي گفت ضمن تبريک ولادت حضرت امام دوم شيعيان گفت: در قرآن مي خوانيم که "الذين آمنوا و لم يلبسو ايمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون". اين آيه نشان مي دهد که صرف ايمان نه امنيت مي آورد و نه نجات از سرگشتگي و سرگرداني. بلکه ايمان موقعي ايجاد امنيت و هدايتگري مي کند و از سرگرداني نجات مي دهد که با لباس ظلم و جور پوشانده نشود. دزفول و ايلام زمان جنگ؛ شاهدي بر ايمان مردمي وي خطاب به رزمندگان گفت: شما خود شاهد بوديد که در دوران دفاع مقدس دزفول را با موشک هايي که سر جنگي يک تني داشتند، مي زدند ولي مردم شهر را تخليه نکردند و نمازجمعه ها نيز تعطيل نشد. در ايلام نيز همينطور بود. اين شهر در معرض بمباران روزمره بود و بنده به ياد مي آورم که هرگاه نمايندگان دولت به اين استان مي رفتند اين مردم بودند که به آنها وعده آرامش مي دادند و همه کشور همين طور بود. نه جنگ، نه کمبودها و نه درآمد شش ميلياردي نفت احساس امنيت را از مردم نمي گرفت. پاسخي قر‍آني به پرسشي اساسي؛ چرا در جامعه احساس امنيت وجود ندارد؟ ميرحسين موسوي گفت: سوال مهم اين است که چرا امروز که صبح تا شب از همه جا صداي مناجات، دعا و مداحي بلند است و همه شبکه هاي تلويزيون تمام وقت تبليغات ديني و مذهبي پخش مي کند، در جامعه احساس امنيت وجود ندارد؟ دليلش خيلي روشن است :ايمان وجود دارد ولي با لباس ظلم و جور پوشانده شده است. نشانه هايي آشکار از ظلم در جامعه امروز وي در همين زمينه افزود: ترس از سرکوب، ترس از اعتراف گيري ،ترس از بيکاري و تورم ،ترس از تهاجم خارجي، ترس از شنود و دخالت در امور شخصي ،ترس از چک هاي بي محل، ترس از فساد سازمان يافته، ترس از قاضي هايي که از بازجو ها دستور مي گيرند و ايمان خود را با لباس هاي تيره و قيرگون ظلم مي پوشانند، همه و همه نشانه هاي حضور گسترده ظلم و نبود عدالت است. در چنين حالتي ايمان نمي تواند امنيت بيافريند و يا هدايتگر مردم به سوي آينده و آخرتي روشن باشد. گمان نمي کنم دلايل زيادي براي اثبات اين مساله لازم باشد. وقتي وزير اطلاعات به دنبال امام جمعه و دبير شوراي نگهبان قانون اساسي دروغ مي گويد ،چگونه مي توان در چنين جامعه اي امنيت را سراغ گرفت. تشبه ظاهري به پيامبر نه عصمت مي آورد نه آرامش خاطر
    +
    ميرحسين موسوي در ادامه سخنانش با طرح اين سوال که "آيا مردم حق ندارند در چنين شرايطي از اين وزارت اطلاعات که ايجاد آرامش خاطر يکي از وظايف آن است احساس خوف و رميدگي از نظام بکنند"، گفت :عجيب تر اينکه اين آقايان و دوستان انها لباس حضرت پيامبر را نيز بر تن دارند. اين موضوع شاهدي بر اين است که تشبه ظاهري به پيامبر و معصومين نه عصمت مي آورد و نه آرامش خاطر. گرچه اين مقامات به ظاهر در پناه قدرت در امنيت کامل باشند. سرپوش گذاشتن بر فسادهاي بزرگ به رويه تبديل شده است وي افزود: احساس امنيت تنها در امنيت دولت و دولتيان خلاصه نمي شود. بحث از امنيت انساني است و امنيت انساني در آزادي از ترس و رهايي از نياز به دست مي آيد .کساني که سوار بر زرهپوش هاي امن دولتي چشم خود را مي بندند و صحبت از عرضه نان به قيمت هاي بين المللي مي کنند ، درد و ترس مردم را لمس نمي کنند. آنها نمي فهمند که ترس از بيرون ريختن اسباب و اثاثيه يک خانواده به دليل ناتواني در پرداخت اجاره بها چگونه روح و جسم کم در آمدها را مي تراشد. بويژه در فضايي که سرپوش گذاشتن به فسادهاي بزرگ و قانون گريزي ها به يک رويه تبديل شده است. موسوي همچنين در اين ديدار به خطرات ناشي از تحريم ها براي کشور پرداخت و گفت: کساني که مي توانند از تحريم ها کيسه خود را بيشتر پر سازند، نمي توانند نگراني مردم را از آينده اين تحريم ها و خطرهاي ناشي از آن درک کنند. به اينها اضافه کنيد ترس از آنکه راي شما دزديده شود و ترس از آنکه شما به حکومت اعتماد کنيد و به اعتمادتان خيانت شود. راهي براي ايجاد دورنماي روشن و امنيت براي مردم موسوي در ادامه گفت: بازگشت امنيت به جامعه با لباس هاي سياه و مخوف که بر تن بسيج پوشانده مي شود، به دست نمي آيد. ايجاد دور نماي روشن و امنيت در جامعه در گرو آن است که پرده ظلم و بي عدالتي دريده شود و اين کار جز با خواست يکپارچه مردم و جنبش متعلق به آنها امکان پذير نيست.آزادي و عدالت و به دنبال آن امنيت و رهايي از ترس به يک ملت هديه نمي شود، بلکه يک ملت بيدار آن را با قدرت صبر و استقامت به دست مي آورد و هزينه اي که مردم امروز مي پردازند در راه چنين دستاوردي است. نشاني از عدم تحمل بخشي از حاکميت وي تاکيد کرد: عدم تحمل و انجماد نظام به جايي رسيده است که صداي ربناي هنرمند مورد علاقه مردم را به هنگام افطار روزه سانسور مي کنند و يا به رسانه ها بخشنامه مي کنند که مبادا کلمه اي در مورد جنبش سبز بنويسند. موقعيت خطيري که ناشي از گزافه گويي داخلي و بدخواهي رژيم صهيونيستي است موسوي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: سياست هاي ماجراجويانه سالهاي گذشته، گزافه گويي ها و رجز خواني ها کشور را در موقعيت خطيري قرار داده است. امروز در سطح جهان بدخواهان ملت ما بر طبل خشونت و تجاوز مي کوبند و مشخص است که در پيشبرد اين دغدغه شوم رژيم صهيونيستي نقش بارزي دارد. وي با اشاره به اين نکته که آنها براي عملي کردن تصميم هاي شوم خود احتياج به برانگيختن افکار عمومي در جهان دارند، افزود: متاسفانه لفاظي هاي داخلي که در آن تمام کره زمين مورد تهديد قرار مي گيرد بهانه لازم را براي تبليغات لازم در اين زمينه فراهم مي سازد. صريح و بي پرده از منافع ملي دفاع مي کنيم موسوي در پايان سخنان خود گفت: آنچه مربوط به جنبش سبز است واکنش به هرگونه تهديدي از سوي بيگانگان با حفظ حد و مرز با اقتدارگرايان است. همه ما به صورت بي پرده و صريح از منافع ملي خود دفاع خواهيم کرد. ما مشفقانه و دلسوزانه توصيه مي کنيم که قبل از اينکه دير شود براي پيشبرد سياست خارجي معتدل و کاهش خطرات براي کشور از سرمايه هاي معتبر، عاقل و با تجربه استفاده شود
    + مرگ خوبه ولي براي همسايه 

    يه روزي اتهام زدن و تو بوق كرنا كردن مبارزه با مفاسد اقتصادي شده بود مسله اصلي و به جاي صحبت كردن درمورد مسائل اصلي اين ها را كرده بوديم مسله اصلي! و جيبمون پر شده بود از اين ليست ها

    ولي ازقضا تا چشم باز كرديم دست راست و چپ مان شده بود اصل مفاسد

    اون وقت اومديم مسائل رو دست بندي كرديم به مسائل اصلي و فرعي

    تا مبادا ترك بردارد چيني نازك نارنجي ما

    اينجاست كه ميگن:

    مرگ خوبه ولي فقط براي همسايه !


       1   2      >