” مسلمانان شاهد باشيد و روز قيامت پيش جدم شهادت بدهيد که من در راه دين اول کسي هستم که چشم مشروطه طلبان را بيرون آوردم ” .
اين عبارت منسوب به پسر سيد نقيب است ، يکي از اوباشي که در سرکوب انقلاب مشروطه فعال بود .
روزنامه ي حبل المتين چاپ دهلي نو ؛ هنگامي که گزارش کشته شدن يک نفر را
در روز 25 آذز 1286 در ميدان توپخانه نقل مي کند ، اين عبارت را گزارش
کرده است و ادامه داده است ” و بعد با کارد چشم آن جوان را کند …»
اکنون که يک قرن از انقلاب مشروطه گذشته است و تاريخ ، پرده از نقش
دربار در تحريک و تامين اوباش براي سرکوب جنبش مشروطه برداشته است ، مي
توان در خصوص ادعاي پسر سيد نقيب قضاوت کرد و مي توان شهادت داد که «
درآوردن چشم مشروطه طلبان » تا چه اندازه در راه دين بوده و تا چه حد به
آئين مسلماني وفادار بوده است ؟
از قضاوت تاريخ بايد عبرت گرفت . براي آن که بدانيم تا چه حد از اين
قضاوت تاريخي عبرت گرفته ايم و از تکرار آن پرهيز کرده ايم ، به اين عبارت
که نود سال بعد تکرار شده است دقت کنيد :
” اينان افرادي متدين و داراي انگيزه هاي مذهبي هستند که مرتدان و ناصبي ها را به قتل رسانده اند.”
اين عبارت را روح الله حسينيان در روز 21 دي ماه 1377 در برنامه ي چراغ
در دفاع از متهمان قتل هاي زنجيره اي گفته است . او هم اکنون زنده است و هر روز هم از «
درآوردن چشم فتنه ي سبز » مي گويد.
از خودمان بپرسيم : براستي ، بايد 90 سال ديگر هم صبر کرد ؟ و
مهم تر از همه آيا از قضاوت تاريخ عبرتي گرفته ايم ؟