سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]

روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: آذران چهارشنبه 87 شهریور 13   ساعت 11:28 صبح

امروز جمعه است،بعد از مدتها به آذران رفتم تا هم یه دیدو بازدیدی کرده باشم و هم اندکی از زندگی پر هیاهو و آلوده شهر دور شده و از سکوت وخلوت ارامش بخش آن استفاده کرده باشم.پس از دیدار موقع برگشت فرا رسید،اومدم میدان روستا تا برگردم چشتون روز بد نبینه(میدونم که شمام حتما همچین روزی را دیدید)ساعت 4 بعد از ظهر بود،دور و برما نگاه کردم ببینم آیا وسیله ای برا رفتن هست و مسافری وجود داره؟دیدم بله فراوان اند ولی خبری از ماشین های آذران نبود ،پرس وجوی مینی بوس ها را که گرفتم،گفتند آقای فلانیه که همیشه اذان ظهرو گفته و نگفته حرکت میکنه تا تو
کاشون دوباره مسافر بزنه،آقایان..و..هم که پشت سر اون میرند که اتفاقا امروز هر دو خالی رفتند.
گفتیم خوب به امید خدا،خدایا خودت امروز رحم کن،بلاخره ایستادیم منتظر فرج،اتفاقی چشم افتاد به آقای دهیار که کناری ایستاده بود  و نظارگر خاموش ماجرا بود و براش اهمیتی نداشت اهان!یادم نبود مشغله کاری زیادی داره نمیرسه،به.. آقای رزاقی هم تشریف اوردن...آه اونم که دو سه بار موتور سواره اومد رفت احتمالا مشغول کارای عمرانی بود و وقت نداشت!!
خوب اینم از شورامون،حالا صد رحمت به اینا که حداقل تو چشم بودن،سراغ آقای لطیفی را گرفتم گفتند نه از خودش اصلا خبر دارند نه از مینی بوسش ،خوب انتظاری هم نیست بنده خدا نمی سرفه براش احتمالا تورا سده ای جایی مسافر زیاد دیده گفته بزنیم بریم یه چیز گیرمون بیاد گور پدر هرکی آذرون منتظر وایستاده
موند آقای رضوی که از حق نگذریم تو این زمینه ها دلسوزتر عمل میکنه ایشونم که آذرون تشریف نداشت. تاکسی خطی آذران هم که ماشاءالله ،فقط تو کاری که ازش استفاده نمیشه حمل مسافر تو مسیر کاشان آذرانه،وگرنه تو مسیر رفت وبرگشت به پیش گله!حمل کپسول گاز و مصالح ساختمانی....هستش.
بلاخره وقترو غنیمت شمردم تا تو این فرصت تا با دوستان قدیمی دیداری داشته ویادی تازه کرده باشم.چند تا از اونا رو دیدم که گوشه ای بیکار ایستادن،گرم سخن گفتن شدیم که بحث کشید به موضوع حمل ونقل عمومی روستا یکیشون میگفت مینی بوسها به جای اینکه همه سر ظهر حرکت کنند بهتره یکی یکی تا عصر حرکت کنند تا اگه کسی کار داشت به کارش برسه ومثل الان نمونه،یکی دیگه میگفت نه بنده خداها (صاحبان ماشین ها)کار دارند باید زودتر برند و مسافرا باید اگه میخواند برند دید وبازدیدها و کارشونا کرده و نکرده رها کنند و بیاند ظهر برندتا اینجوری الاف نشند،یکی هم میگفت
تا این چند نفر تو خط اذران باشندوضیعت همینه،فکر منافع خوداند و هر وقت که دلشون خاست میرند وهروقت نخواند نمیرند،تو این حین پیشنهاد خودم یادم اومد که اونروز تو جلسه براشورا مطرح کردم که چرا نباید یه برنامه منظم برای حرکت ریخته بشه وهمه موظف به اجرا اون باشند،تا هم مسافر و هم راننده برنامه خودشو بدونه و اصلا چرا حمل ونقل روستا را زیر نظر اتوبوس رانی در نمی اوریم؟زمانی که شهرداری و سازمان اتوبوس رانی جهت رفاه حال مسافران حومه اتوبوس در اختیار  مناطق اطراف قرار می داد ،با شورا روستا های اطراف توافق کرده و یک اتوبوس را در اختیار گرفته تا
هر چند ساعت تو خط کار کنه تا هرکی هر وقت خاست بره مطمءن باشه که بلاخره دری باز خواهد شد به روش،این پیشنهادم نمیدونم علیرغم استقبال تو جلسه اصلآ اجرا یا پیگیری نشد؟!!!!وباز تفکرات منفی یا شاید هم درست دوستان ما سرازیر شد که ای بابا دلت خوشه تو آذرون هیچ وقت هیچی درست نمی شه و هیچی کی هم نمیتونه درستش کنه!!گفتم چقدر مطمئن حرف میزنند،بیچاره هاچطور همه درها رو رو خودشون بسته می بینند وناامید ومایوس هستند و این همان غده بدخیمی که در ذهن جوانان ما رشد کرده و باید هر چه زودتر چاره ای اندیشیده بشه تا به قول علمی اش متاستاز نداده وغیر قابل
درمان.
ای بابا غرق صحبت بودیم دیدم ساعت 7 شده و ما الان حدود 3 ساعته که من یا ما بهترهکه اگه حدود 20 نفر هم فرض کنیم 60 ساعت نفر از بهترین ساعات عمرمون رو اینجا منتظر یک مینی بوس آذرون تلف کردیم
ایاواقعآ به قول دوستمون حل نشدنی و تا همیشه باید ادامه داشته باشه ؟کی باید پاسخ گو باشه یا به قول دوستمون با حذف یا اصلاح اون چند نفر راننده مشکل حل میشه یا نه تنظیم یک برنامه و اجرا اون برای زمان حرکت مشخص میتونه؟نمیدونم ......
فقط سال ها می گذرند و حادثه می آیند وما انتظار فرج از....


دل نوشته ها ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سمفونی ایثار
کل و کلون
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
327135 :مجموع بازدیدها
58 :بازدید امروز
34 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
مدیر وبلاگ : آذران[399]
نویسندگان وبلاگ :
دهاتی (@)[59]

m.saadat (@)[22]

کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) (@)[258]

مهدی توانگری (@)[56]

azeron (@)[60]

rivand (@)[24]

کانون فرهنگی،هنری سیدالساجدین(ع) (@)[0]

شورای اسلامی (@)[12]

مرتضی مطهری -ر[4]
KHABAR CHIN[6]
A_abad (@)[31]

امیر معصومی[4]

لوگوی خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
لینک دوستان
روستای ازوار (سده)
شهدای آذران
امام زاده احمد (ع) روستای آرنجن
روستای آرنجن
آذران وطن من
صفحات اختصاصی
فهرست موضوعی نوشته ها
ادبی و اجتماعی[82] . اخبار و حوادث[29] . تصاویر[27] . خبری از آذرون[22] . تسلیت[5] . وبلاگ ونویسندگان[3] . انتخابات[3] . کانون فرهنگی[2] . مسابقه . مقالات . وبلاگ و نویسندگان . از مطالب خواننده ها . زبا شیرین آزرانی . شعر . فرا رسیدن ایام سوگواری .
نوشته های قبلی را اینجا ببینید_بایگانی
شورا
اخبار آذران
ورزشی
مربوط به وبلاگ
تصاویری از آذران
کانون علی ابن ابیطالب
ادب و هنر
شرکت تعاونی
سایر موضوعات
دینی و مذهبی
پایگاه امام رضا(ع)آذران
مناسبت ها
پیام شهداءـ راه شهداء
کانون فرهنگی،سیدالساجدین(ع)
آرشیو موقت
بهداشت جسم ـروان
خبرهای کاشان و حومه
اشتراک