نویسنده: آذران دوشنبه 87 اردیبهشت 2 ساعت 12:15 عصر
از قلاجه تا معل بالا از اشتر بر رو به بالا از کشَ تا ب ِمعل جیر ده ازرونَ بر از پیر درمیونش یَ فلکه مسجد داروُ حسینیه حسینی اش باحالَ 4مسجدش چو لالَ داره چند معل تر تمیز کشَ قلاجه پر از ریز معل بالاومعل جیر معل وسط پراز پیر پایگا ه دار دم دروازَه اما مثل یَ جنگ زده ادمی نه َخو بهندَ روپایگاشون دَ بندَ دو کانون داره فر هنگی اما کارشون بی برنا مگی شورا دار مثل شیر دهیارشون چو شمشیر کار ده شون اکرندَ گوش به حرف مفت ندندَ یَ شرکت دار چند منظورَ اما کارشون یَ منظورَ ی کاری گابو بکرندَ البتَ اگر بمونندَ مدر سه ودبستانیش دار اما خیلی خالیش مردمونش خوبندَ مهمون نواز رئوفندَ کارشون ویشتر کشاورزیَ عدَایشون دامداریَ محصولشون گندمَ انگور گل وبادومَ زحمت خیلی دارندَ اما حاصلی ندارندَ سردون درد نهارون حرفم خلاصَ کرون قدر خمون داربیمَ خادومو موکم بیمَ بهخاطر ابادی ازرون کار بکرمَ با دل وجون
امیدواریم ایشان را به عنوان نویسنده جدید داشته باشیمالبته اگر خودشون را معرفی کنند
به بهانه روز بزرگداشت سعدی چند بیت ازاو:«اگر بمرد عدو، جای شادمانی نیست// که زندگانی ما نیز جاودانی نیست»
«اگر دانش به روزی بر فزودی// زنادان تنگ روزی تر نبودی»
«اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی// برآورند غلامان او درخت از بیخ// سعدی اگر عاشقی کنی وجوانی عشق محمد بس است وآل محمد
«بنیآدم اعضای یکپیکرند// که در آفرینش زیک گوهرند// چو عضوی بهدرد آورد روزگار// دگر عضوها را نماند قرار// تو کز محنت دیگران بیغمی// نشاید که نامت نهند آدمی»
«درویش و غنی، بنده این خاک درند// وآنانکه غنیترند، محتاجترند»
«ظالمی را خفته دیدم نیمروز// گفتم این فتنهاست خوابش برده به// وآنکه خوابش بهتر از بیداری است// آن چنان بدزندگانی، مرده به»
مراسم شبی باشهدا گرامیداشت شهدای عزیزمان مخصوصا شهیدان حسین رودی و مرتضی پایدار در تاریخ 5/2/87ساعت 21 در حسینیه برکزار می گردد.
با حضور خود عهدی دوباره با شهدا خواهیم بست.برای اجرای هرچه باشکوهتر این مراسم در طول سال ازخانواده های محترم شهدا دوستان و همرزمان شهدا تقاضا میشود تا با ارسال اثار شهدا مانند عکس فیلم وصیت نامه خاطرات وسایل شخصی و...به عنوان امانت مارا یاری نمایند.
طوفان قبل از سال نو لطفا ابتدا فایل(toufan.avi) موجود در آدرس زیر را دانلود کرده (برای دانلود کافی است رو ی آن کلیک کنید) سپس مشاهده نمایید
http://mirzabeygij.persiangig.ir/azeran ضمنا این فیلم با موبایل گرفته شده شاید از کیفیت قابل قبولی برخوردار نباشد با توجه به اینکه در چند سال اخیر روی آوردن به شیربانی جهت سقف منازل زیاد شده پیشنهاد میشود در اجرای آن دقت کافی را بعمل آورده و شورا روی اجرای آن دقت داشته باشد (از نظر ایمنی) تا شاهد چنین اتفاقات یا خدای نکرده بدتر از این نشویم با تشکر
نویسنده: آذران پنج شنبه 87 فروردین 29 ساعت 4:40 عصر
1.روزی یک نفر یهودی به حضرت علی گفت : هنوز پیامبر شما را دفن نکرده بودند که اختلاف در میان شما پیدا شد. حضرت فرمود: اختلافی که در میان ما پیدا شد از فراق او بود نه در دین او حال انکه پاهای شما هنوز از گل و لای نیل خشک نشده بود که به پیغمبر خود گفتید: (( اجعل لنا الها کما لهم الهه برای ما خدایی پیدا کن همچنان که برای بت پرستان خدایی است. یهودی از جواب حضرت منفعل گشت.
2.شخصی به نزد یکی از دوستانش رفت, چون بر او وارد شد, او را دید که مشغول خوردن انجیر است. دوست مورد نظر گمان کرد که او انجیر خوردنش را ندیده است. از این رو انجیرها را در میان دامن خود ریخت و زیر کرسی نشست . تا اینکه آن شخص وارد شد و بعد از صحبتهای مختلف به دوستش گفت: تو از قرآن چیزی حفظ کرده ای؟ دوست تازه وارد گفت: آری یک سوره از حفظ دارم. گفت : بخوان گفت: و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین صاحب انجیر گفت اول سوره را فراموش کردی, اول آیه والتین است. گفت آری , ولی من دیدم تین (انجیر) در دامن تو در زیر کرسی به خواب رفته نخواستم نام او را ببرم که از خواب بیدار شود و ناچار برخاسته و سلام کند.
3.شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به مسخره بگیرد. به بهلول گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟
بهلول گفت: البته که هست.
مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به همدیگر شبیه است، بگو! بهلول جواب داد: دو چیز ما شبیه یکدیگر است، یکی جیب من و کله تو که هر دو خالی است و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است.!