[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پردههاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مىپیچید و چون اندوهگینى مىگریست ، و مىگفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمدهاى ؟ یا شیفتهام شدهاى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفتهام و بازگشتى در آن نیست . زندگانىات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
نویسنده: آذران جمعه 87 فروردین 16 ساعت 3:0 عصر
مقام معظم رهبری :2هفته پیش سرداراحمدکاظمی به دیدن من امده بودوبه من گفت 2درخواست از شما دارم گفتم بفرمایید گفت یک اینکه دعاکنید من روسفید بشوم و دیگر اینکه دعا کنید من با شهادت از این دنیا بروم من نیز گفتم شهادت برازنده شماست...
دل نوشته ها ()