وبلاگ:الان حدود 1سال و 2 ماه از تأسیس شرکت میگذره ،این مدت را چگونه دیدید و چرا ما طرح های زود بازده ای که بتونه انتظارات را براورده کنه ندیدیم؟

در ابتدا من باید عرض کنم که شهر کاشان بر خلاف آنچه من قبلآ تصور میکردم،در خصوص نگرش به مسائل بلند مدت و پایه ای به خصوص اشتغال جوانان و تسریع در امور، شهری تنبل است.بر خلاف شهرهای قزوین ومرکزی که من تجربه کار داشتم.اداره جات و...در عمل ضعیف هستند،برای اینها مصداق عینی وجود دارد،به عنوان مثال در مورد سیل،و احداث کارخانه گلاب گیری بوده که تقریبآ یک سال از آن میگذرد و با پیگیری های مستمر مهندس سلیمانی در نامه نگاری های جهاد و فرمانداری با استان زمان زیادی را از دست دادیم.

در رابطه با طرح های زودبازده چند علت وجود دارد که یک سری مربوط به خارج مجموعه روستااست(سازمانها و نهادهای مختلف)که اشاره شد ،یک سری هم مربوط به داخل مجموعه روستا می باشد(شرکت ، شورا ومردم)در داخل روستا هم وجود یک سر ی افراد سنتی و نا آگاه و بعضآ مغرض سبب شده که امور با مشقت وسختی بسیار به پیش رود.ضمن اینکه سرمایه شرکت محدود است و ما براحتی نمی توانیم  هر طرحی را اجرا کنیم.(چیزی حدود 60 میلیون سرمایه مردمی بوده)

کارخانه گلاب به کجا رسید؟

زمین آن مشخص شده، در ابتدا جاده جدید آذران_ ورکان،که هزینه آن حدود 1 میلیارد و 200میلیون تومان براورد شده،که 1 میلیون آن وام ومابقی آن با مشارکت شرکت با یک شرکت خصوصی دیگر که هم اکنون هم در کارگاه گلاب گیری مشغول اند ساخت آن را برعهده گرفتند و ان شاءالله تا سال آینده به بهره برداری میرسد.ضمن اینکه ما کارگاه سنتی را هم حفظ خواهیم کرد.

گفتید که کارگاه سنتی را امسال به یک شرکت خصوصی دادید،چرا مگه پارسال ضرر کردید در این راه؟

نه ضرر نکردیم،پارسال حدود 60 تن گلاب و25 تن نعنا گرفتیم و گل را هم به قیمت 1370 خریداری کردیم،ولی یه سری هزینه های اضافی را به دلیل بی تجربه گی داشتیم .ولی امسال برای حفظ مشتری آن را به شرکت سرمایه گذار در کارخانه گلاب سپردیم وشرکت هم 12% حدود 25 میلیون ،سهیم است که این سهم از طریق اجاره وسائل ومحل کارگاه تأمین شده وشرکت پولی پرداخت نکرده.

گفتید شرکت جدید ،میشه درموردش توضیح بدهید و اعضاشون را هم نام ببرید؟

 این شرکت از افراد متفرقه تشکیل شده ،چون همان طور که گفتیم سرمایه مردمی شرکت حدود 60 میلیون بوده  و این رقم برای تأمین منابع کافی نبود به همین خاطر چند نفر از دوستان و آذرانی ها که خود بنده(علیرضا دنیادیده)مهندس سلیمانی،آقای شهیدیان،آقای موسوی،آقا هادی رضوی،ومحمد معصومی (حاج اشرف)شرکت را در ساخت کارخانه یاری میکنند.

می شه طرح های که غیر از کارخانه گلاب برای اشتغال دارید نام ببرید ؟و برنامه گاوداری به کجا رسید؟

پرورش آبزیان،باغ میوه با آبیاری قطرهای یک پارچه سازی دشت چال تجره و پرورش گاو شیرده از جمله طرحها است.

طرح پرورش گاو شیرده در ناحیه چال تجره و یکپارچه سازی 50 تا60 هکتار زمین برای کشت یونجه با آبیاری تحت فشار جهت تأمین علوفه در نظر داشیم که پس از آن با اعتراضات مردم ،به خصوص اینکه این زمین ها دارای مالکیت خصوصی بود وما صحبت کردیم تا صاحبان ملک ها را بدون پرداخت وجه وصرف واگذاری اراضی سهام دار شرکت کنیم تا از سود آن استفاده کنند ولی با مخالفت های گروهی ،در نهایت جهاد هم از همکاری با ما در جهت اجرای این طرح صرف نظر کرد و این پروژه بلاتکلیف ماند.برای دیگر طرح ها هم مشابه همین مشکل وجود دارد.یک پروژه حفر چاه عمیق در ناحیه عشقیان که آن ناحیه اراضی دولتی است از دیگر برنامه های ما است تا بتوانیم آب آن منطقه را به مناطق پایین دست  هدایت کنیم واز آن استفاده کنیم،حدود15 میلیون هزینه تحقیقات دارد که در آینده نزدیک شروع خواهیم کرد.

آقای دنیادیده شما تو برنامه هاتون بیشتر دنبال سودهی هستیدیا اشتغال زایی؟

هر دو-ما نمی توانیم بگوییم که دنبال سود نیستیم،چون هیچ شرکتی نمی تواند این ادعا را بکند،ولی بیشتر دنبال برنامه های بودیم که علاوه بر سود ایجاد اشتغال هم بکند،مثلآ در کارخانه گلاب که راه اندازی شود چیزی حدود 15 نفر دائم وتمام سال مشغول خواهند بود.ودر پروژه یکپارچه سازی چال تجره و گاو داری هم 7 الی 8 نفر تمام وقت جدا از شغل های غیر مستقیم ایجاد می شد.

ولی شما در احداث شهرک هم از جوانان روستا استفاده نکردید و از افراد بیرون و از افغانی ها استفاده می کنید؟

چون متأسفانه در آذران چه از نظر کارگری و چه از نظر مدیریتی فرد کار بلدی را ندیدیم و پیدا نکردیم،در بحث شهرک در ابتدا از نیروی کار روستا استفاده میکردیم ولی با کلی بحث وجدل و التماس روزی 60بلوک زده میشد در حالی که با آوردن کارگر از بیرون و مدیریت آقای عالی که از تهران آمدند روزی 1300بلوک زده میشود.و طبیعتآ برای پیشرفت کار مجبور به این کاریم.

 دفتر شرکت را از آذران به کاشان منتقل کردید؟که این کار سبب بروز شایعاتی در بین مردم شد.

به نظر من این یک امتیاز است که دفتر شرکت در یک شهر بزرگ باشد،به خاطر این که زمینه های کار ی را توسعه بدهیم و بازارهای ما فقط در آذران نیست و برای رایزنی ها و مکاتبات با واحدهای مختلف ،در شهر بعد وسیعتری وجود دارد.ضمن اینکه دفتر ما در آذران هم در مدرسه وجود دارد.

سود سهام داران و تراز مالی شرکت را کی اعلام میکنید؟

تراز مالی را پایان سال مالی شرکت یعنی تیر ماه در جلسه عمومی شرکت اعلام  می کنیم.ولی در مورد سود،همه تعاونی های بخش خصوصی شما اگر ببینید هیچ گاه این طور نبوده که در سال های اول سود پخش کنند،قطعآ دو ،سه سال طول میکشد تا فعالیت خود را آغاز کنند و به مرحله تولید وسودهی برسند.درمورد ما هم همین طور است. 

برای آینده شرکت و هیئت مدیره آن چه برنامه های دارید؟

در باره هیئت مدیره هم متأسفانه اون انتظار ی که از آنها داشتم، این گونه نبود و لذا هیئت مدیره را،هیئت مدیره ای فعال و قوی نمی بینم و حتمآ برای هیئت مدیره بعدی افرادی را انتخاب خواهم کرد که  از کار شناخت کافی داشته و برنامه برای آن ارائه دهند.هم چنین برای آن فرصت و ایده های مناسب داشته باشند.

سوال شده بود که چرا آقای خیراندیش زیاد در این زمینه ها نیستند؟

آقای خیراندیش یک سرمایه برای آذران است.و ما به عنوان یک عضو افتخاری ایشان را آوردیم و نه عضو اجرای،و به دلیل جایگاه ایشان در تهران حضورشان برای ما مفید است.

آقای دنیادیده فکر نمی کنید که ارتباط  شما با مردم کمی محدود بوده و طوری نبوده که بتونید مخالفان را توجیح کنید؟

ما چندین جلسه عمومی با مردم در ابتدا داشتیم و از افرادی هم که مورد قبول همه بودند جهت این کار استفاده کردیم،ولی باز هم به دلیل برخی نا آگاهی ها و غرض ورزی ها موفق نشدیم. ومن اگر روند این گونه پیش رود پس از پایان احداث کارخانه از سمت مدیر عاملی استعفا داده ،چون حس میکنم که بدون هیچ نتیجه ای فقط زمان را از دست می دهیم.

و در پایان اگر حرفی دارید.

من از جوانان آذران انتظار بیشتری دارم ،واز آنها می خواهم از کارهای بیهوده وبا بهره وری کم  خودداری کنند. وبرای پیشرفت و کار انگیزه داشته باشند،تلاش بیشتری داشته ،وخود را باور کنند، واز منفی بافی اجتناب وبه آینده امیدوار باشند. تا با کمک هم برای پیشرفت آذران تلاش کنیم.و برای شما وکارتان آرزوی موفقیت میکنم.