«شیطان »
شیطان چو سگیست دائما پارس کند
از دام خبر ،بر او تو وسواس کند
با این همه کید او خدا خوانده ضعیف
مگذار که او قلدری احساس کند
«ویروس گناه»
ویروس گناه منتشر شد ز نگاه
آلوده به ویروس رود رو به تباه
آری نگه از جانب شیطان تیری است
باید که ز شرش به خدا برد پناه
«ازدواج»
افسوس که دمدمی مزاجیم
پرت است حواس و هاج و واجیم
من پیش طبیب رفتم او گفت
شاید که به فکر ازدواجیم
« شاه هوس»
هر که شد لایق دیدار تو شاه هوس است
نزد او عالم دون با همه نازش قفس است
«فرج»
به راه دیده و دل خسته از بسی عوج است
بیا که رمز نجات بشر ز شر فرج است
«شوق لقا »
هر آن کو بر بدی ها چشم دل بست
به دیدار حبیبش گشت سر مست
به سر داری اگر شوق لقا را
به دامان حسین باید زنی دست
«عبد کاشانی»