سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آنکه دانش می جوید، خداوند روزیش را به عهده می گیرد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) شنبه 87 خرداد 25   ساعت 6:23 عصر

مراسم اختتامیه گل و گلاب با حضور گسترده مردم برگزار کردید .اقای خجسته قاری ممتاز قران گروه همخوانی نجم الثاقب ومجری برنامه اقای مرتضوی از تهران-گروه طنز از کاشان-وگروه همخوانی کانون علی بن ابیطالب واقای دنیادیده که به زبان محلی شعری سروده بودند،در این مراسم برنامه اجرا کردند.

از اعضائ شورا اسلامی روستا و شرکت تعاونی و سایر عزیزانی که در برپایی این مراسم زحمت کشیدند قدر دانی مینماییم.

قطعآ این گونه برنامه ها در بعد وسیع تر می تواند سبب آشنای بیشتر مردم منطقه با آذران و شکوفای هویت فرهنگی روستا و رسیدن به جایگاه واقعی آن خواهد شد.

 


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 خرداد 21   ساعت 6:28 عصر

بر سبزه هاى کنار جویى نشسته بود، و با خود مى گفت: بى حاصل بود! بى حاصل بود!
او را گفتم: از چه مى گویید؟!
گفت: از این جوى، آبى گذشت، و از خود سبزه ها برجاگذاشت،
اما، عمرى از ما گذشت، و همچنان خشکیم، و نه سبز، و بى هیچ سبزى!
از آب روان ماند بجا سبزه و گلها ----- ما حاصل از این عمر سبک سیر ندیدیم


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 خرداد 21   ساعت 6:25 عصر

او مى گفت: در این روزهاى سخت پیرى، که خزان عمرِ بى حاصل است، و برگریزان حواس، و هر روز چیزى را از دست مى دهم، وقتى به گذشته هاى دورِ دور مى اندیشم، احساس باختن دارم!
پدرم ایشان را به تسکین گفت: تا آنجا که به یاد دارم، مردمان، به تمامى حسرت شما را داشتند،
و شما، روزى از آموختن سرنتافتى،
همواره پاىِ تخته تعلیم بودى،
و کودکان را به دانش و علم رهنمون!
و او آهى برآورد، و گفت: کاش نخست دکان خود را، و خودیتها را تخته مى نمودم!
وانشد از تخته تعلیم بر رویم درى ----- کاش اول تخته مى کردم دکان خویش را


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 خرداد 21   ساعت 2:18 عصر

1.مراسم بزرگداشت شهید رمضانعلی معصومی در گلزار شهدا برگزار گردید.این جلسه که باتلاوت قران قرائت وصیتنامه شهید معصومی توسط اقای علی عباس سلیمانی سخنرانی حاج اقای لطیفی واجرای سرود شهدا  توسط گروه همخوانی کانون همراه بود مورد استقبال مردم قرار گرفت.

2.در ایام رحلت امام خمینی(ره) وسالگرد شهدای قیام15خرداد نمایشگاه یک گام  تا ظهور با موضوع معرفی شخصیت امام راحل- عصر خمینی کبیر--بازتاب انقلاب اسلامی وتاثیرات آن درغرب واروپا در حسینه احمدیه همراه با.مسابقه ای از محتوای نمایشگاه برپا شد

3.گروه همخوانی کانون به دعوت ستاد برگزاری مراسم نهمین یادواره شهدای روستاهای ورکان –ارنجن –تجره وپنداس که در مسجد الحسین روستای ورکان مورخه 18/3/87 برگزار گردید در این مراسم به اجرای برنامه پرداختند که مورد توجه حاضرین قرار گرفت.


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 خرداد 7   ساعت 7:1 عصر

ره خرمن

این را که خود، به چشمان خویش، در آن دشت پر دامن، دیدى،
آن مور را مى گویم، که راه خرمن را یافته بود، و سر از پا نمى شناخت، و حتى دمى نمىآسود!
شاید، مرا و تو را مى گفت: ماجراى دل آدمى نیز همین است، که اگر به کوى یار، بار یابد، نتواند آسود!
رفت آسایش ز دل تارَه به کوى یار برد ----- مورکى از پا نشیند چون ره خرمن شناخت؟

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 خرداد 7   ساعت 6:58 عصر

جذبه توفیق

گمانم این بود، که خود، با خود سخن مى گوید!
نزدیک شدم، و نزدیکتر،
چیزى به دست داشت،
آرى، کاه بود، و چسبیده، به چندین دانه از گندم،
و همان کاه را مى گفت: جان من! این دانه ها، که به آنها، دل بسته اى، براى تو هیچ سودى و فایدتى ندارند،
این دانه ها، تو را اسیر خویش داشته، و در بند،
اگر اسیر ایشان نبودى،با نسیمى کم، و با کمترین نفحه اى، به بالا مى شدى، و به آسمان مى رفتى!
باز هم دیر نیست،
سبک ساز خویش را!
و سبکبار باش!
جذبه توفیق مى خواهى، سبک کن خویش را ----- کهربا کى کاه را از دانه مى سازد جدا؟


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 اردیبهشت 31   ساعت 6:6 عصر

از دل شب به سحر بیدارم

چونکه از هجر پدر بیمارم

*

دوست دارم که اجل باز آید

برسم نزد محمد (ص) شاید

*

دلم از اهل مدینه است کباب

اهل یثرب تن من داده عذاب

*

وسط کوچه رهم می بندند

به غم و غربت من می خندند

*

زده اند چهره من را سیلی

جای سیلی به رخم شد نیلی

*

پدرم کاش مرا می بردی

جان من بیش نمی آزردی

*

بهر زهراست خدا حق فلک

شد نصیبم و سط کوچه کتک

*

سینه ام بین در و آن دیوار

شده محزون ز ضرب مسمار

*

پهلویم را ز جفا بشکستند

ریسمان دست علی می بستند

*

تازیانه زده اند بر بدنم

گر نیایی کمکم می شکنم

*

در تنم نیست توان ای بابا

قامتم گشته کمان ای بابا

*

ای پدر دختر تو بیمار است

سینه اش بین درو دیوار است

*

 


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) دوشنبه 87 اردیبهشت 30   ساعت 10:59 صبح

تقدیم به محضر مبارک حضرت فاطمه زهرا(س)

مقام والاى حضرت فاطمه زهرا(س) فقط ازمنظر معصومین(علیهم السلام) که همتاى ایشانند, قابل بیان است. کلمات و سخنان این بزرگواران حکایت از کرامت و عظمت والاى این بانوى عالمه دارد:

1 ـ فاطمه(س) از نگاه امام امیرالمومنین(ع)

در آخرین لحظات عمر مبارک حضرت فاطمه(س) وصایاى خویش را به همسرشان مى نمودند که ((اى پسرعمو! توهرگز مرا در دوران زندگى دروغگو وخائن نیافتى و هرگز با فرمانت مخالفت نکردم.))
على(ع) که شاهد درگذشت تنها یاور و تسلى بخش خود است, مى فرماید: ((پناه به خدا! تو داناتر و پرهیزگارتر و گرامى تر و نیکوتر از آنى که من به جهت مخالفت کردنت با خود, تو را نکوهش کنم. دورى از تو و احساس فراقت برمن گران خواهد بود ولى گریزى از آن نیست. به خدا سوگند! با رفتنت مصیبت رسول خدا(ص) را برمن تازه کردى. انالله و اناالیه راجعون از این مصیبت بزرگ و دردناک و تاءثرآور و حزن انگیز!))
دقت درکلام على(ع) در این لحظات شدت علاقه و احترامش را به فاطمه(س) مى رساند. در نگاه امام على(ع) فاطمه در چنان مرتبه والایى از زهد و خداترسى و عمل به احکام الهى قرار دارد که تصور مخالفت او با همسرش ممکن نیست. حضرت على(ع) در پاسخ به ادعاهاى بى اساس معاویه مبنى بر فضایل امویان در نامه اى مى نویسد: ((... دو سید جوانان اهل بهشت از ماست و ((صبیه النار)) از شماست, کودکانى که نصیب آنان آتش گردید. بهترین زنان جهان از ماست. و ((حماله الحطب)) آنکه هیزم کشد براى دوزخیان از شماست. این فضلیت ها از ماست و آن فضیلت ها از شماست...))
در شعرى که به ایشان منسوب است, مى فرماید: ((من به فاطمه و فرزندانش مباهات مى کنم! آن گاه به رسول خدا(ص) افتخار مى کنم در آن هنگام که فاطمه را به همسرى من درآورد.))
شخصیت والایى چون حضرت على(ع) به همسرى بانوى جهان افتخار مى کند و همسرى با او را ملاک برترى خود و شایستگى اش بر رهبرى اسلام مى داند.

2 ـ فاطمه(س) از نگاه امام حسن مجتبى(ع)

امام حسن(ع) در موارد بسیارى از مادرشان سخن گفته اند. من جمله: ((شبى دیدم مادرم در محراب به نماز ایستاده است و تا طلوع خورشید مشغول رکوع و سجود بود و شنیدم براى یکایک مردان و زنان دعا مى کرد و آنان را نام مى برد ولى براى خود چیزى نخواست. عرض کردم: مادر! چرا همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى, براى خود دعا نمى کنى؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه بعد از آن خانه.))

3 ـ فاطمه(س) از نگاه امام حسین(ع)

در روز عاشورا, در آن هنگام که لشکر دشمن امام حسین(ع) را احاطه کرد. ضمن خطبه مفصلى فرمودند: ((مرا بین کشته شدن و ذلت مخیر کرده اند و من هرگز تن به پستى نمى دهم. خدا و رسول مرا از چنین کارى باز مى دارند. همچنین نیاکان پاک و دامن هاى مطهر و پاکیزه اجازه چنین پذیرشى را به من نمى دهند.))
در یک کلام, امام حسین(ع) دلیل پایمردى و مقاومت خویش را تربیت الهى فاطمه(س) مى داند.
امام حسین(ع) نقل مى کند: ((آن زمان که رسول خدا(ص) در خانه ام سلمه بود, صرصائیل (یکى از فرشتگان الهى)) نزد پیامبر آمد و عرض کرد: نور را به عقد نور درآور. پیامبر فرمود: چه کسى را براى چه کسى؟ گفت: دخترت فاطمه(س) را براى على ابن ابى طالب. سپس در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل فاطمه را به عقد على درآورد.)

4 ـ فاطمه(س) از نگاه امام سجاد(ع)

امام سجاد(ع) مى فرماید: ((وقتى که قیامت فرا رسد, منادى ندا مى دهد: در این روز, ترس و اندوهى به خود راه ندهید. همه خوشحال از این عفو عمومى سربالا مى برند. فاطمه(س) وارد محشر مى شود و گفته مى شود کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلمانانى که دوستدار اهل بیت هستند, همگى سرها را بزیر اندازند. آن گاه اعلام مى شود: این است فاطمه دخت محمد(ص). او و همراهانش به سوى بهشت مى روند. خداوند فرشته اى را خدمت وى مى فرستد و مى گوید: حاجتت را از من بخواه!
فاطمه عرض مى دارد: پروردگارا! حاجت من آن است که مرا و کسانى را که فرزندان مرایارى کردند, مورد عفو قرار دهى.))

5 ـ فاطمه(س) از نگاه امام محمدباقر(ع)

امام باقر(ع) به جابر روایت کردند که: ((... چون قیامت شود, جبرئیل ندا مى دهد: خدیجه دختر خویلد کجاست؟ مریم دختر عمران, آسیه دختر مزاحم, ام کلثوم خوهر موسى کجایند؟ آنان از جاى بر مى خیزند... اى اهل محشر! امروز من کرامت را براى محمد و على و حسن و حسین و فاطمه(علیهم السلام) قرار دادم. سرها را پایین بیاندازید و چشمها را فرو ببندید, چون فاطمه مى خواهد به بهشت برود. سپس جبرئیل ناقه اى بهشتى مىآورد و آن حضرت را به بهشت مى برد و لیکن ایشان وقتى نزدیک بهشت مى رسد درنگ مى کند. خداوند مى فرماید: درنگ شما براى چیست؟
فاطمه مى گوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزى مقامم شناخته شود. خداوند مى فرماید: اى دختر حبیبم! برگرد و نظر افکن و هرکس را که دوستى تو یا دوستى یکى از فرزندان تو در دلش باشد, او را گرفته و وارد بهشت کن.))
در ادامه امام باقر(ع) مى فرماید: ((به خدا سوگند! اى جابر در آن روز فاطمه شیعیان و دوستانش را همانند پرنده اى که دانه خوب را از دانه بد جدا مى کند, از بین جمعیت جدا مى کند.))


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) شنبه 87 اردیبهشت 21   ساعت 9:45 صبح

اردوی زیارتی به مقصد  اصفهان برگزار گردید.بعد از زیارت محمدبن زید بن علی بن الحسین علیهم السلام وخواندن فاتحه کنار قبور اخوان محترم احمدی نماز    جماعت مغرب وعشا اقامه شد.بعد از نماز زایران در دعای کمیل شرکت کردندپس از مراسم دعا وذکر توسل برای استراحت وصرف شام به مسجد ولایت خمینی شهررفتندفرزندان  اخوان  محترم   احمدی مخصوصا حجه الاسلام سید حسن احمدی نیزبا حضور خود این مراسم  را رونق ویژه ای بخشیدند.صبح جمعه نماز جماعت ودعای ندبه برگزار شد پس از صرف صبحانه به سمت تخت فولاداصفهان حرکت کردیم .حضور در گلزار شهداوسرداران بزرگ دفاع مقدس زیارت قبور علما مانند شهید اشرفی اصفهانی میرزا محمد تقی موسوی صاحب مکیال المکارم حاج اقا رحیم ارباب ملا اسماعیل مازندرانی ابوالمعالی کلباسی  محمد ابراهیم کلباسی جهانگیر خان قشقایی از برنامه های روز جمعه بود.در کنار قبور شهدا وعلماشرکت کنندگان با برخی  از ویژگی ها وحالات ونکات آموزنده زندگی آنان آشنا شدند.حاج اقا رحیم ارباب در اخر عمر با ان همه بار علمی فرمود ادعای علمی ندارم ولی ادعا میکنم که در طول عمرم نه غیبت کردم ونه غیبت شنیدم.در طول عمرم به نامحرم نگاه نکردم.برادرم با همسرش 40سال درخانه ما زندگی میکردند اما در طول 40سال یکبار هم همسر برادرم را ندیدم.جهانگیر خان تا 40سالگی درس نخوانده بود وتار میزداما در 40سالگی با شنیدن وعمل کردن به یک موعظه مسیر زندگی او تغییر کرد وبا تلاش وتقوی به مقا ماتی رسید که بزرگانی چون ایت الله بروجردی وحاج اقا رحیم ارباب از شاگردان او میباشند.در پایان از همه کسانی که در برگزاری این اردو همکاری نمودندمخصوصا از حاج اقای لطیفی واقای جواد کریم پرست تشکر وقدر دانی می نماییم.  


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) شنبه 87 اردیبهشت 14   ساعت 11:8 صبح

مراسم دعای کمیل ومناجات شب جمعه 19/2/87در آستان مقدس امامزاده محمدودر کنار قبور ایات عظام احمدی برگزار خواهدشد.دعای ندبه در مسجد ولایت خمینی شهر زیارت شهدا از جمله حاج حسین خرازی وعلمای بزرگ مدفون در قبرستان تاریخی ومقدس تخت فولاد همچون جهانگیر خان قشقایی حاج اقا رحیم ارباب و... از جمله برنامه های پیشنهادی میباشد .


دل نوشته ها ()

<   <<   11   12   13      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سمفونی ایثار
کل و کلون
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
333699 :مجموع بازدیدها
13 :بازدید امروز
507 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
مدیر وبلاگ : آذران[399]
نویسندگان وبلاگ :
دهاتی (@)[59]

m.saadat (@)[22]

کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) (@)[258]

مهدی توانگری (@)[56]

azeron (@)[60]

rivand (@)[24]

کانون فرهنگی،هنری سیدالساجدین(ع) (@)[0]

شورای اسلامی (@)[12]

مرتضی مطهری -ر[4]
KHABAR CHIN[6]
A_abad (@)[31]

امیر معصومی[4]

لوگوی خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
لینک دوستان
روستای ازوار (سده)
شهدای آذران
امام زاده احمد (ع) روستای آرنجن
روستای آرنجن
آذران وطن من
صفحات اختصاصی
فهرست موضوعی نوشته ها
ادبی و اجتماعی[82] . اخبار و حوادث[29] . تصاویر[27] . خبری از آذرون[22] . تسلیت[5] . وبلاگ ونویسندگان[3] . انتخابات[3] . کانون فرهنگی[2] . مسابقه . مقالات . وبلاگ و نویسندگان . از مطالب خواننده ها . زبا شیرین آزرانی . شعر . فرا رسیدن ایام سوگواری .
نوشته های قبلی را اینجا ببینید_بایگانی
شورا
اخبار آذران
ورزشی
مربوط به وبلاگ
تصاویری از آذران
کانون علی ابن ابیطالب
ادب و هنر
شرکت تعاونی
سایر موضوعات
دینی و مذهبی
پایگاه امام رضا(ع)آذران
مناسبت ها
پیام شهداءـ راه شهداء
کانون فرهنگی،سیدالساجدین(ع)
آرشیو موقت
بهداشت جسم ـروان
خبرهای کاشان و حومه
اشتراک