دهه مبارک فجر مبارک باد
سخن از معجزه ایران است .
سخن از صاعقه خشم و خروش
سخن از خشم گره خورده این شیران است
کز قفس های هزاران ساله
رسته و آزادند .
از شکوهی که در این نهضت بود .
موج گسترده که این دعوت داشت
یک جهان مات و سراسیمه و سرگردانند
مردم زنده و بیدار جهان
با نگاهی نگران
میگزند از سر حیرت انگشت
همه هر روز زهم میپرسند :
ناگهان ...
نفس گرم کدامین عیسی
بر تن مرده صد ساله این خلق دمید
ید بیضای کدامین موسی
عقل را از سر فرعون بپراند
عشق و اخلاص کدام ابراهیم
آب بر آتش نمرود بریخت
یا که اعجاز چه روح اللهی
با سر انگشت مسیحایی خویش
پیکر مرده و افسرده این ایران را
به خداوند قسم ، بار دگر احیا کرد
آن کدام آذر بود
آن کدام آتش بر خواسته از سینه خاکستر بود ،
که چنین محشر بی سابقه ای بر پا کرد
اینک از پیکر پر تاب و تب میهن ما
که بپا کرده چنین نهضت گسترده و ژرف
قصه ها ساخته اند
همه جا ورد زبانهاست که : ایران ! ایران !
این شمایید که با هم همه جا شعر شهادت خواندید
بر بلندای زمان ،
پرچم سرخ ظفر بنشاندید
پس از آن ظلمت طولانی شب ،
اینک این خانه خون باخته میهن مان
که پر از عطر بهاران گردید
اینک ای ملت آگاه و رشید !
چشمهاتان روشن
دستهاتان پربار
گامهاتان نستوه
قلبهاتان با هم.