سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بدان که دانشی چون جستجوی سلامت نباشد و سلامتی مانند سلامت دل نباشد . [امام باقر علیه السلام]

روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) پنج شنبه 87 آبان 30   ساعت 11:40 عصر

یا صاحب الزمان    
 

من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا
آئینه کاری کرده باشم مقدمت را

اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟
ای پاسخ آدینه های پر معمّا

بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم
یعنی در آوردیم بابای غزل را

حتمّی ِ بی چون و چرای سبز برگرد...
راحت شویم از دست اما و اگرها

آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است؟
اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما

بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست
ای تکسوار جاده های رو به فردا

آقا، صدای پای سبز مرکب توست
تنها جواب اینهمه "می آید آیا؟"

یک جمعه می بینید نگاه شرقی ِ من
خورشید پیدا می شود از غرب دنیا

آقا نماز جمعه ی این هفته با تو
پای برهنه آمدن تا کوفه با ما  

 

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) شنبه 87 آبان 25   ساعت 10:39 عصر

1.جلسه توجیهی برای کشاورزان ودامداران روستا با حضور کارشناس
بانک کشاورزی وکارشناس بیمه شب جمعه در مسجد صاحب الزمان(ع)
برگزار شد.
2.جناب سرهنگ قطان جانشین فرماندهی سپاه کاشان با هیئت همراه
جهت بازرسی وآگاهی از برنامه وعملکرد پایگاه بسیج
با اعضای شورای پایگاه وکانون فرهنگی دیدار کردند  و بعد از شنیدن سخنان شورای پایگاه
 نظرات خود را مطرح کردند.درمورد  مسایل مطرح شده نیز تصمیمات لازم گرفته شد.

 


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) دوشنبه 87 آبان 20   ساعت 4:13 عصر

                      

مراسم جشن میلاد امام رضا (ع)در حسینیه احمدیه برگزار گردید
بعداز سخنرانی پیرامون امام رضا(ع)سرهنگ هیزمی ازحوزه هفتم نیز دقایقی در مورد ولایتمداری مردم ایران
سخنانی را ایراد نمودند.به 6نفر از برگزیدگان مسابقه کتاب خوانی در مور د شخصیت امام صادق (ع)
نیز هدایایی تقدیم شد.

صحیفه سجادیه نیزباتخفیف ویژه(1500تومان)برای متقاضیان آماده  تحویل میباشد.کسانی که هنوز ثبت نام نکرده اند میتوانند به پایگاه بسیج یا فروشگاه کوثر مراجعه نمایند.


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) جمعه 87 آبان 17   ساعت 12:17 صبح

چگونه بی تو بمانم

تواز تبار بهاری چگونه بی تو بمانم
شمیم عاطفه داری چگونه بی تو بمانم
تواز سلاله نوری تو آفتاب حضوری
به رخش صبح سواری چگونه بی تو بمانم
تویی که باده نابی و گر نه بی تو چه سخت است
تمام عمر خماری چگونه بی تو بمانم
ببار ابر بهاری هنوز شهره شهر است
کرامتی که تو داری چگونه بی تو بمانم
بیا به خانه دلها که در فراق تو دل را
نمانده است قراری چگونه بی تو بمانم


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 آبان 14   ساعت 11:3 عصر

سومین دوره مسابقات فوتسال ازطرف تربیت بدنی حوزه هفتم
امام موسی کاظم (ع)بین روستاهای بخش برزک درسالن ورزشی شهدای
بسیج کاشان برگزار میگرددکه روستای آزران با دوتیم
فوتسال پایگاه بسیج امام رضا(ع)وکانون فرهنگی علی بن ابیطالب(ع)
در این دره ازمسابقات شرکت میکند.
زمان:از 25آبان تا 15آذرماه به مناسبت هفته بسیج

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 آبان 14   ساعت 2:14 عصر

به نام دوست

این عمل که در یک‌شنبه‌های این ماه به جا آورده می‌شود، فضیلت مخصوصی دارد.
«انس بن مالک» می‌گوید: رسول خدا (ص) در یک‌شنبه‌ی ماه ذی‌قعده از منزل بیرون آمد و فرمود:‌
ای مردم، کدام یک از شما می‌خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌خواهیم توبه کنیم. فرمود:
غسل کنید و وضو بگیرید و 4 رکعت نماز در هر رکعت 1 بار «فاتحة الکتاب»، 3 بار «قل هو الله احد» و هر کدام از دو سوره‌ی «معوذتین»‌را 1 بار- بخوانید، سپس 70 بار استغفار کنید و آن را به «لا حَوْلَ وَلا قُوَّة إِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» ختم کنید، آن گاه بگویید:

«یا عَزِییزُ یا غَفَّارُ، إِغْفِرْلِی ذَنَوبِی وَذُنُوبَ جَمِیعِ الْمؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ، فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذَّنُوبَ إِلّا أَنْت»
«ای سربلند ای بسیار آمرزنده، گناهان من و همه‌ی مردان و زنان مؤمن را بیامرز، زیرا هیچ کس جز تو نمی‌تواند گناهان را بیامرزد.»

سپس فرمود:
‌هر بنده‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می‌شود:‌
«ای بنده‌ی خدا، عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبه‌ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.»
و فرشته‌ای از زیر عرش به او خطاب می‌کند:
«ای بنده، خجسته باد بر تو و خاندان و فرزندان تو!»
و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند:
«ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید».
و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند:‌
«ای بنده، تو مؤمن از دنیا می‌روی و دین تو از تو گرفته نمی‌شود و قبر تو گشوده و نورانی می‌شود.»
و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند:
« ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده و فراوان خواهد بود».
و جبرئیل (ع) ندا می‌کند:‌
«من همراه با فرشته‌ی مرگ می‌آیم و به او سفارش می‌کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد».

عرض کردیم: ای رسول خدا، اگر بنده‌ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود:‌
«همانند آن چه توصیف کردم برای او خواهد بود و این سخنان را جبرئیل (ع) آن گاه که خداوند مرا به آسمان (معراج) برد، به من آموخت».

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) جمعه 87 آبان 10   ساعت 8:14 صبح

خرید منزل

1.آیت الله حاج آقا موسی شبیری داستان زیر را در منزل خود و در بیت مرحوم آیت الله صدر ، چندین بار در حضور جمع نقل کردند ، از جمله در روز 18 ذیقعده الحرام 1415 هـ . در منزل خود از مرحوم حاج جواد مجتهدزاده اردبیلی نقل فرمودند : که گفت :

اوایل که من از اردبیل آمده بودم ، در مسافرخانه ابن سینا اطاق گرفته بودم و در صدد بودم که خانه ملک صادقی را بخرم ولی درست نمی شد.

شبی در خدمت آقای حاج حسین آقای مصطفوی درمنزل آقای سرهنگ صدرایی بودیم ، یکی از اقطاب صوفیه نیز حضور داشت ، او به عنوان پیشگوئی گفت :

1-

من ترا شام اینجا می بینم .

2-

من ترا برای خواب نیز اینجا می بینم و در ابن سینا نمی بینم .

3-

من خانه ملک صادقی را نصیب تو نمی بینم .

4-

من ترا تابستان در اردبیل می بینم .

و بدینگونه چهار پیش بینی در حق من ابراز کرد.

مشغول صحبت بودیم که سفره پهن شد ، من بلند شدم که بروم ، صاحب خانه و مهمانها اصرار زیاد کردند که بمانم ، من قبول نکردم و گفتم : اگر ایشان قدرت دارد که مرا برای شام و خواب در اینجا نگهدارد ، طبعاً می تواند از مسافرخانه هم بکشد و بیاورد و اینک من می روم تا او بیاورد.

من آن شب در خانه سرهنگ صدرایی نماندم ، رفتم چیزی تهیه کردم و خوردم و شب را در ابن سینا بیتوته کردم ، و دو فقره از پیشگوییهای او دروغ از آب در آمد .

ولی در مورد خانه ملک صادقی هرچه تلاش می کردیم ، درست نمی شد .

آن آقا توسط ایادی خود همه جا منتشر کرده بود که این خانه نصیب ایشان نخواهد شد و هرچه تلاش کند بیهوده است . و لذا هرکدام از آنها مرا می دیدند ، می گفتند : از خانه ملک صادقی چه خبر ؟

آنقدر در محافل و مجالس در مورد خانه ملک صادقی از من پرس و جو کردند که دیگر کلافه شدم و دستم از همه جا کوتاه شد .

پس از یأس کامل به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام شرفیاب شدم و عرض کردم : بی بی جان ! اگر این منزل نصیب من نشود ، برای اینها مستمسکی می شود و به این وسیله افکار غلط خود را در میان افراد ناآگاه منتشر می کنند .

پس از این توسل بلافاصله خرید منزل فراهم شد ، منزل را خریدم و به محضر رفتیم و سند مالکیت به نام من زده شد .

روزی در محفلی نشسته بودیم و او نیز حضور داشت ، صحبت منزل شد ، او یکبار دیگر با قاطعیت گفت : من خانه ملک صادقی را نصیب تو نمی بینم !

من سند را درآوردم و به حاضران ارائه دادم و به او گفتم : علیرغم تو من خانه را خریدم و خداوند به برکت حضرت معصومه علیها السلام این خانه را نصیب من فرمود .

در مورد تابستان آن سال نیز ، آیت الله شبیری به خاطرش نبود که در قم ماند و یا به مشهد رفت ، بالأخره به اردبیل نرفت و هرچهار فقره از پیشگوئیهای آن شیاد خلاف درآمد ، لذا برای مدتی از قم رفت و در محافل مریدانش ظاهر نشد .

2.هنگامی که از آقای حاج سید محمد باقر موسوی همدانی ، مترجم تفسیر گرانسنگ < المیزان > در مورد کرامت حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ سوال شد فرمود :

کرامات فراوان بود ، که برخی از آنها مکتوب هم شده است ، ولی یک نمونه زنده آن همین خانه ای است که من در آن ساکن هستم ، این خانه به وسیله توسل به حضرت معصومه علیها السلام به دست آمده است ، و مهمتر از آن برکاتی است که برای ما داشته است . موسسه ایتام قم در همین خانه پایه گذاری شد ، که درست 25 سال است ایتام قم را تحت پوشش خود دارد ... همه اینها از برکات حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ است که این خانه با توسل به آن حضرت به دست آمده است .

3.حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی نظری منفرد ، که از مدرسین و خطبای حوزه عملیه قم هستند ، با یک واسطه نقل کردند از جد بزرگوارشان مرحوم حاج شیخ علی نظری ( متوفای 1366 هـ . ) که ایشان بعد از مراجعت از نجف اشرف در مدرسه خان اقامت داشته ، چند روزی وسیله تغذیه پیدا نمی کنند ، گرسنگی شدیداً بر ایشان فشار می آورد ، تا جایی که ناگزیر می شود پاهایش را جمع کند و بر دلش فشار بیاورد تا کمتر احساس گرسنگی کند .

در آن شب یکی از افراد خیر قم در نزدیکی آب انبار سید عرب ، مجلس اطعامی در منزل داشته است ، وقتی مهمانها می روند و او استراحت می کند و در عالم رویا خدمت حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ می رسد ، وجود مقدس بی بی بر ایشان تغیر می فرمایند که شما خودتان و مهمانهایتان سیر شدید و به خواب رفتید ، ولی آقای حاج شیخ علی در مدرسه خان از گرسنگی خوابش نمی برد .

ایشان از خواب می پرد و زود غذایی بر می دارد و به مدرسه خان می رود و حجره آقای شیخ علی نظری را می پرسد و رویای خود را صادقه می یابد .

مرحوم آقای شیخ علی افزوده بود که آن شخص برای من ماهانه ای تعیین کرد، که هر ماه به من پرداخت می کرد و دیگر من هرگز محتاج نشدم .


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) جمعه 87 آبان 10   ساعت 7:57 صبح

اى دختر و خواهر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
معصومه به کتیبه و به عصمت
در کوى تو زنده، جان مرده
در قصر تو جبرئیل حاجب
گفتند و شنیده اند ز آغاز
حاجت نبود مرا برآن در
قم قبله خازن بهشت است
قم شهر مقدس قیام است
قم تربت پاک پیکر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
کى گفته نهان زماست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
مریم به برت اگر نشیند
سازد به سلام سرو قد خم
روزى که به قم قدم نهادى
آن روز قرار ازملک رفت
تایید چو موکبت ز صحرا
درخاک رهت ز عجز و ناله
با گریه شوق و شاخه گل
دل بود که بود محفل تو
آن پیر که سید زمان بود
گردید به گرد کاروانت
بردند ترابه گریه هودج
ازشوق تو اى بتول دوم
کاى مردم قم به پاى خیزید
آذین به بهشت قم ببندید
قم شام نبود تا که درآن
قم شام نبود تا که از سنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
حاشا که قم این جفا پذیرد
بستند به گرد میهمان صف
قم مهمان را عزیز خواند
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
  آیینه مادر ولایت
آرام دل امام هفتم
افتاده به خاک پایت عفت
بر خاک تو عرش سجده برده
زوار تو را بهشت واجب
کز قم به جنان درى شود باز
قم باشدم از بهشت بهتر
این جا سخن از بهشت، زشت است
قم خانه یازده امام است
اینجا حرم مطهر توست
نبود ز حریم او نشانه
من یافته ام کجاست آن قبر
پیدا شده در مدینه قم
این منظره را مسیح بیند
اول به تو بعد از آن به مریم
قم را شرف مدینه دادى
ذکر صلوات بر فلک رفت
شهر از تو شنید بوى زهرا
مى ریخت سرشک همچو لاله
برد اند به ناقه ات توسل
غم گشت به دور محمل تو
رویش همه را چراغ جان بود
شد، پاى برهنه سار بانت
تا خانه موسى ابن خزرج
قم داد ندا به مردم قم
از هر در و بام گل بریزید
ناموس خدا مرا پسندید
دشنام دهد کسى به مهمان
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
بیند سر نى سر برادر
مهمان به خرابه جاى گیرد
قم با صلوات و شام با کف
کى دخت و را کنیز خواند؟
در مدح و مصیبت شما گفت

سازگار


 


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) یکشنبه 87 آبان 5   ساعت 1:44 عصر

1.مراسم سوگواری وعزاداری رییس مذهب جعفری امام جعفر صادق علیه السلام
در شب وروز شهادت آن حضرت با حضور گرم مردم عزادار آزران خصوصا جوانان روستا
برگزار گردید.از انجا که مراجع تقلید تاکید فراوانی نسبت به اعتلای نام امام صادق (ع) داشتند
با برنامه ریزی وهماهنگی که بین کانون فرهنگی وهیئات مذهبی صورت گرفت  روز شهادت
حضرت هیئت زنجیرزنی مانند روز عاشورا با پرچم های مخصوص به حرکت افتادومردم آزران به تعبیر آیت الله وحید خراسانی
روز شهادت ریس مذهب را به عاشورای دوم تبدیل کردند اجرهم عندالله
2.به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام مسابقه کتاب خوانی (به یاد آنکه مذهب حق یادگار اوست)
به هدف آشنایی بیشتر جوانان با مذهب جعفری ورییس مذهب جعفری برگزار میگردد که به افراد برتر هدایایی اهدا
خواهد شد.کتاب وپرسش نامه رایگان در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) جمعه 87 آبان 3   ساعت 10:7 صبح

حضرت امام جعفر صادق (ع) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت می‌کند و به حال کسانی که آن زمان را درک می‌کنند، رشک می‌برد و می‌فرماید:

فطوبی لمن أدرک ذلک الزّمان.2
خوشا به حال کسی که آن زمان را دریابد.

گاه نیز عاشقانه آرزوی درک زمان آن حضرت را می‌کند و می‌فرماید:

و لو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی.3
اگر زمان [ظهور] او را درک می‌کردم همة عمرم را در خدمتش می‌گذراندم.

و گاه با مشاهدة شرایط غیبت آن حضرت از خود بی خود شده و سیل اشک از دیدگان جاری می‌سازد:
«سُدَیر صیرفی» می‌گوید:
به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(ع) رسیدیم و دیدیم که آن حضرت بر روی خاک‌ها نشسته جامه‌ای خیبری، بی‌یقه و آستین کوتاه بر تن کرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهرة او به کلّی دگرگون شده بود، سیل اشک از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونه‌هایش فرو می‌ریخت و در این حال این گونه زمزمه می‌کرد:
سیّدی غیبتک نفت رقادی و ضیّقت علیّ مهادی، و ابتزّت منّی راحة فؤادی...

ای آقا و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسایش و آرامش را از قلبم گرفته است.

سدیر می‌گوید:
هنگامی که امام صادق(ع) را این چنین پریشان دیدیم، دل‌هایمان آتش گرفت و هوش از سرمان پرید که چه مصیبت جانکاهی برای حجّت خدا روی داده و چه فاجعة اسفباری بر او وارد شده است.
عرض کردیم:

ای فرزند بهترین خلایق! چه حادثه‌ای بر شما روی آورده که این چنین سیل اشک از دیدگانتان فرو می‌ریزد و اشک چون باران بهاری بر چهره‌تان سرازیر می‌شود؟ چه فاجعه‌ای شما را این چنین بر سوک نشانده است؟

امام صادق(ع) چون بید لرزید و نفس‌های مبارکش به شماره افتاد، آنگاه آهی عمیق به پهنای قفسة سینه از اعماق دل برکشید و به ما روی کرد و فرمود:

صبح امروز کتاب «جَفر» را نگاه می‌کردم و آن کتابی است که همة مسائل مربوط به مرگ و میرها، بلاها و حوادث را تا پایان جهان در بر دارد. این کتاب را خداوند به پیامبر خویش و پیشوایان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در این کتاب، تولد، غیبت، درازی غیبت و دیرزیستی قائم ما و گرفتاری باورداران در آن زمان، راه یافتن شکّ و تردید در دل مردم در اثر طول غیبت و مرتد شدن مردم از آیین مقدّس اسلام را خواندم و دیدم که چگونه رشتة ولایت را که خداوند در گردن هر انسانی قرار داده است، می‌گسلند و از زمرة اسلام بیرون می‌روند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پیکرم فرو ریخت.4

دعای شریف ندبه که از امام صادق(ع) نقل شده است، شاهد دیگری بر سوز و گداز آن حضرت در غیبت و فراق قائم آل محمد(ع) و منجی موعود جهان اسلام است.

در پایان جا دارد از خود بپرسیم آیا ذرّه‌ای از آن سوز و گداز و اندوه فراق که در قلب‌های همة معصومان به ویژه امام صادق(ع) بوده است تا آنجا که خواب و آرامش را از آنها می‌ربوده و زندگی را بر آنها دشوار می‌ساخته است، در دل ما وجود دارد؟ آیا هیچ شده است که در خلوت خود بر فتنه‌ها، مصیبت‌ها، انحراف‌ها و... که در زمان غیبت گریبان‌گیر اهل ایمان می‌شود، گریه کنیم؟ آیا تاکنون اتفاق افتاده است که با همة وجود سنگینی مصیبت غیبت را درک کنیم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهیم؛ نالة مادری که عزیز خود را از دست داده است؟

خلیل منتظرقائم
ماهنامه موعود شماره 81

پی‌نوشت‌ها:

1. برای مطالعة نمونه‌هایی از ندبه‌های پیشوایان معصوم در فراق امام مهدی(ع) ر ک: مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، صص 13 ـ 27.
2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 144.
3. نعمانی، ابن ابی زینب محمّد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص 245.
4. طوسی، محمّد بن حسن، کتاب الغیبة، ص 167.
 

دل نوشته ها ()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سمفونی ایثار
کل و کلون
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
333462 :مجموع بازدیدها
283 :بازدید امروز
25 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
مدیر وبلاگ : آذران[399]
نویسندگان وبلاگ :
دهاتی (@)[59]

m.saadat (@)[22]

کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) (@)[258]

مهدی توانگری (@)[56]

azeron (@)[60]

rivand (@)[24]

کانون فرهنگی،هنری سیدالساجدین(ع) (@)[0]

شورای اسلامی (@)[12]

مرتضی مطهری -ر[4]
KHABAR CHIN[6]
A_abad (@)[31]

امیر معصومی[4]

لوگوی خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
لینک دوستان
روستای ازوار (سده)
شهدای آذران
امام زاده احمد (ع) روستای آرنجن
روستای آرنجن
آذران وطن من
صفحات اختصاصی
فهرست موضوعی نوشته ها
ادبی و اجتماعی[82] . اخبار و حوادث[29] . تصاویر[27] . خبری از آذرون[22] . تسلیت[5] . وبلاگ ونویسندگان[3] . انتخابات[3] . کانون فرهنگی[2] . مسابقه . مقالات . وبلاگ و نویسندگان . از مطالب خواننده ها . زبا شیرین آزرانی . شعر . فرا رسیدن ایام سوگواری .
نوشته های قبلی را اینجا ببینید_بایگانی
شورا
اخبار آذران
ورزشی
مربوط به وبلاگ
تصاویری از آذران
کانون علی ابن ابیطالب
ادب و هنر
شرکت تعاونی
سایر موضوعات
دینی و مذهبی
پایگاه امام رضا(ع)آذران
مناسبت ها
پیام شهداءـ راه شهداء
کانون فرهنگی،سیدالساجدین(ع)
آرشیو موقت
بهداشت جسم ـروان
خبرهای کاشان و حومه
اشتراک