سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هرگاه یکی از شما با برادری در راه خدا برادری کرد، با او معارضه نکند، او را خشمگین نکند و با او مخالفت ننماید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) پنج شنبه 87 بهمن 10   ساعت 12:12 عصر

 قالَ الاْ مامُ ابوجَعْفَر محمّد بنِ علیّ باقرُ العلومِ صَلواتُ اللّه وَ سَلامُهُ عَلَیْه :
إ ذا اءرَدْتَ اءنْ تَعْلَمَ اءنَّ فى کَ خَیْراً، فَانْظُرْ إ لى قَلْبِکَ فَإ نْ کانَ یُحِبُّ اءهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ اءهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیکَ خَیْرٌ؛ وَاللّهُ یُحِبُّک ، وَ إ ذا کانَ یُبْغِضُ اهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُحِبّ اهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیکَ خَیْرٌ؛ وَ اللّهُ یُبْغِضُکَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اءحَبَّ.

ترجمه :
فرمود: اگر خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه ، به درون خود دقّت کن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى ، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد؛ و خداوند تو را دوست مى دارد.
ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشى و به اهل معصیت عشق و علاقه ورزیدى ، پس خیر و خوبى در تو نباشد؛ و خداوند تو را دشمن دارد.
و هر انسانى با هر کسى که به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.


دل نوشته ها ()

نویسنده: مهدی توانگری پنج شنبه 87 بهمن 10   ساعت 12:44 صبح

اعدام‌هاى دسته جمعى
مختار تمام کسانى را کـه در روز عاشورا، با اسب بر بدن مقدس امام حسین(علیه السلام) و شهدا تاخته بودند و تـعـدادشان ده نفر بود، را دستگیر کردند، دست و پایشان را بستند، از پشت بر زمین خواباندند و به زمین میخ کردند و اسب‌ها را با نعل تازه، بر بدن‌هاى آنان تاختند تا پیکر آنان در هم شکـسته شد و به هلاکت رسیدند. سپس بدن‌هاى آنان را به آتش سوزاندند. ایـنـان عـبـارت بـودنـد از: اسـحـاق بـن حـوبـه، اخـنـس بـن مـرثـد، حـکـیـم بـن طفیل، عمرو بن صبیح، رجاء بن منقذ عبدى، سالم بن خیثمه، واحظبن ناعم، صالح بن وهب، هانى بن ثبیت و اسید بن مالک .
ابو عمرو گوید: مـا بعدها در مورد سابقه این ده نفر بررسى کردیم. به این نتیجه رسیدیم که همه آنان زنازاده و فرزندان نامشروع بودند.


دل نوشته ها ()

نویسنده: مهدی توانگری چهارشنبه 87 بهمن 9   ساعت 10:34 صبح

با سلام تصمیم گرفتم تا فرصتی که تا اربعین باقی مونده هر روز عاقبت یکی از قاتلان امام حسین علیه السلام را براتون

بنویسم که توسط مختار به سزای اعمال خود رسیدند لطفا با نظرات خود و با اطلاعاتی که دارید کمک کنید

فلسفه قیام مختار
مـخـتار زمانی که تصمیم بر نابودى قاتلان امام حسین(علیه السلام) گرفت، گفت: «دین ما به ما اجازه نمى‌دهد که بگذاریم کسانى که حسین(علیه السلام) را کشته‌اند در این دنیا، با امنیت و آسایش زندگى کـنـنـد، آنگـاه در حقیقت، من ناصر وخونخواه آل محمد(صلی الله علیه و آله) نیستم، بلکه کذّاب خواهم بود. براى دستیابى بر آن جانیان، از خدا کمک مى‌طلبم و خداى را سپاسگـزارم کـه مـرا شـمـشیرى بر سر آنان قرار داده و نیزه‌اى که بر آنان وارد خواهد شد و انتقام گیرنده آنان که حق اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بگیرم و بر خداوند حق است که آنان را که دستشان به خـون اهـل بـیـت پیامبر آغشته شده به قتل برساند و آنان که حق خاندان پیامبر را نادیده گـرفته‌اند خوار و ذلیل کند. پس آنان را به من معرفى کنید تا تعقیبشان کنم و ریشه آنان را برکنم.
مختار همه همت خود را براى این هدف مقدّس، کـه هـدف اصـلى قـیـام او بـود، بـه کـار برد. موسى بن عامر مى‌گوید:

«مختار فرمان داد که قاتلان امام حسین(علیه السلام) را تعقیب کنید و مى‌گفت: بـه خدا قسم، آب و خوراک بر من ناگوار است تا این که زمین را از لوث وجود آن ناپاکان پاک سـازم.» بـنـابراین، عده‌اى به صورت گروهى و عده‌اى نیز فرد فرد به دست انتقام و عدالت سپرده شدند و به جزاى اعمال ننگین خود رسیدند.


دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) چهارشنبه 87 بهمن 2   ساعت 4:17 عصر

چرا صحیفه کامله گفته اند؟

دراین مورد, دو نظر ابراز شده است; آیت الله مرعشی نجفی(ره), در مقدمه اش بر صحیفه سجادیه ترجمه بلاغی, چنین نگاشته است: فلسفه آنکه صحیفه را کامله نامیده اند, بنابر آنچه من از سید جمال الدین کوکبانی یمنی شنیدم, آن است که نزد زیدیه از صحیفه, نسخه ای هست ولی کامل نیست و در حدود نصف این صحیفه است و از این جهت این صحیفه را کامله نامیده اند. یکی از محققان معاصر این نظر را نپذیرفته, چنین مورد نقد قرار داده است:
این تحلیل نه تنها کافی نیست, بلکه آن را درست نمی‌توان شمرد; چه لفظ کامله در سند صحیفه از گفته متوکل بن هارون که خود یحیی بن زید را دیده است, مشاهده می‌شود و می‌گوید: اخبره انه من دعا ابیه علی بن الحسین من دعا الصحیفه الکامله. و نیز متوکل می‌گوید: یحیی بن زید گفت: می‌خواهی تو را صحیفه ای از دعای کامل بدهم؟
و مسلم است که در آن وقت صحیفه ای که امروز به نام صحیفه زیدیه مشهور است (طبق گفته کوکبانی), وجود نداشته و بر فرض وجود, شکی نیست که متوکل از آن بی خبر بوده است تا چه رسد که از نقص آن مطلع باشد... . سپس این محقق چنین ابراز نظر می‌کند: ... این مجموعه را از آن جهت کامله گفته اند که دستوری کامل برای درخواست حاجات بنده از خدای تعالی است. در بیشتر موارد و در باره اغلب نیازمندیها; و چون چنین دعاه ا از ائمه معصومین(علیهم السلام) با این ترتیب صدور نیافته, این ادعیه در مقابل دعاهای ائمه دیگر به کامله ملقب شده است. و الله العالم. این نظریه نیز قابل قبول نمی‌نماید; زیرا دعاهایی که از سایر ائمه علیهم السلام رسیده است نیز از چنین جامعیتی برخوردار است. مثلا دعای کمیل, دعای سمات و سایر ادعیه که در کتابهای ادعیه مثل مصباح کفعمی, مهج الدعوات ابن طاوس, عده الداعی ابن فهدحلی و غیره آمده است. به نظر می‌رسد قبل از تدوین جوامع روایی اولیه شیعه, همزمان با اصول اربعماه و حتی قبل از آنها, در بین شیعه صحایفی از معروفیت برخوردار بوده است; مانند صحیفه فاطمه زهرا(س), صحیفه علی(ع) که به یک عدد هم منحصر نبوده است. این صحایف در دسترس عموم نبوده, گاه برخی از روایات و مطالب آنها توسط برخی از ائمه(علیهم السلام) برای خواصی از اصحاب نقل می‌شده است. اکنون نیز جز اینکه برخی از مطالب آنها در جوامع روایی آمده, اطلاعی از آنها در دست نیست. اما دعاهای صحیفه سجادیه به صورت کامل به دست افرادی از غیر امامان معصوم(علیهم السلام) رسیده است. احتمالا به این سبب این صحیفه را کامله خوانده اند.


مستدرکات صحیفه:

دعاهای امام سجاد(ع) به نیایشهای موجود در صحیفه کامله سجادیه منحصر نیست, بلکه به چندین برابر این دعاها می‌رسد. تاکنون مستدرکات زیادی برای صحیفه کامله نوشته شده است که از این قرار است:
1-  صحیفه سجادیه که توسط شیخ محمدبن علی الحرفوشی, که چهل سال قبل از شیخ حر عاملی وفات یافته, گردآوری شده است.
2-  الصحیفه الثانیه السجادیه, گردآوری شیخ محمدبن الحسن بن الحر العاملی. محدث جزائری در اول شرح ملحقات صحیفه چنین نوشته است:
ان الشیخ الحر لما جمع من ادعیه السجاد(ع) ما یقرب من الصحیفه سماه اخت القرآن.
3-  الصحیفه السجادیه الثالثه, گردآوری میرزا عبدالله افندی صاحب کتاب ریاض العلما.
4-  الصحیفه السجادیه الرابعه, جمع آوری میرزا حسین نوری. در این مجموعه, غیر از دعاهای موجود در صحیفه‌های قبلی, هفتاد و هفت دعای دیگر گردآوری شده است.
5-  الصحیفه السجادیه الخامسه.
این مجموعه گردآوری سیدمحسن امین است و بیش از یکصدو هشتادو دو دعا دارد. مولف در باره این اثر چنین توضیح داده است: و استدرک فیها ما خلت عنه الصحیفه الکامله و مافات الثانیه و الثالثه و الرابعه.
6-  الصحیفه السجادیه السادسه, گردآوری شیخ محمد صالح مازندرانی.
آیت الله مرعشی نجفی(ره) در مقدمه خود بر صحیفه سجادیه ترجمه بلاغی, مستدرکات دیگری نیز ذکر کرده است که جهت رعایت اختصار از نام بردن آنها خود داری می‌شود.

شهادت پیام رسان عاشورا امام زین العابدین (ع)تسلیت باد.

دل نوشته ها ()

نویسنده: azeron چهارشنبه 87 دی 11   ساعت 9:59 صبح

ششمین مراسم آئین مذهبی سوگ و مویه با هدف معرفی و ترویج آئین های عاشورایی مردم منطقه ی کاشان با مراسم تعزیه خوانی بمدت یک هفته از هشتم تا  15 دی ماه و همچنین برنامه نواهای ماندگار روزهای  19 و 20 دی ماه در خانه هنرمندان کاشان برگزار می شود

ششمین دوره مراسم سوگ و مویه در دو بخش تعزیه و نواهای ماندگار به همت خانه هنرمندان کاشان و شرکت تعاونی گردشگری و اطلاع رسانی کاشان شهر آفتاب و همکاری شهرداری و گروه های تعزیه خوانی منطقه کاشان اجرا خواهد شد .

دبیر ششمین آیین سوک و مویه با اشاره به اینکه در گوشه ی دیگر از آیین های مردمان کاشان نواهای ماندگار جای خاصی برای خویش محفوظ دارند  افزود : مقتل خوانی ، خیل عرب ، بحر طویل خوانی ، سنج زنی ، مرشدی ، پیش خوانی ، سقا خوانی ، چاووش خوانی ، وداع خوانی ، زنگ حیدری ، مرثیه خوانی و . . . همه از قلب این مردم برای ائمه اطهار (ع) و پیامبر اسلام (ص) است .
 الوانی گفت : تعزیه ، نواهای ماندگار و آیین های مردمی نظر و بهره ی خاصی از حماسه خونین امام حسین (ع) دارد و بسیاری از آیین هایی که در ماه محرم اجرا می شود انحصارا"‌ دل در گروی سید الشهدا (ع) داشته وگوهر علاقه به امام حسین (ع) همه هنرها را وابسته ایشان ساخته است .
‌ به گفته وی تعزیه هنری است که حد اکثر آن در خدمت حادثه کربلا است .
دبیر ششمین آیین سوک و مویه افزود :‌ به لطف خدا این آیین با هدف معرفی و ترویج آیین های عاشورایی مردم منطقه ی کاشان امسال نیزبا همت چشم گیری برگزار می شود .
وی خاطرنشان کرد : کاشان به عنوان مهد تعذیه و با دارا بودن استعداد های بسیاری در این زمینه و توجه خواص هنرمندان این خطه به آیین های نوای می تواند بیش از آن چه تا کنون از آن سراغ داریم به این مهم بپردازد .
وی یاد آورشد :‌ششمین دوره ی آیین سوگ و مویه با همکاری گروه های آیینی از شهرستان کاشان ، شهر مشکات و روستا های قزاآن ، اسحاق آباد ، نشلج و آزران در قالب گروه های هیئت تعزیه خوانی حضرت علی اکبر (ع) قزاآن ، گروه تعزیه حضرت سید الشهدا مشکات ، گروه تعزیه خوانی خیمه داران اهل البیت (ع) اسحاق آباد ، گروه تعزیه خوانی حضرت علی اکبر (ع) آزران ، گروه تعزیه خوانی کوثر نشلج و گروه تعزیه خوانی باب الحوائج (ع) کاشان و نواهای ماندگار توسط گروه سقا خوانی ضیغم شکل گرفته است و در دو روز پایانی این مراسم به تفسیر درباره نقش های ماندگار در تعزیه ، الحان و ردیف های سقا خوانی سخن گفته خواهد شد .
سید محمد مهدی الوانی افزود :‌با توجه به توانایی های تعزیه و تعزیه خوانی منطقه کاشان و با عنایت به مشاهیر تعزیه خوان کاشانی همچون سید مصطفی میر عزای کاشی ، میزا غلامحسین کاشی ، حاج ملا حسین زینب خوانی کاشانی ، حاج ملا حسین امام خوان کاشی ، آقا سید کاظم میر غم ، سید زین العابدین غراب کاشی ، دبیرخانه ششمین دوره آیین مذهبی سوگ و مویه از مسئولین محترم و مردم خیر می خواهد در راستای رشد این آیین عاشورایی و توجه خاص به استعدادهای گردشگری و میراث معنوی در خطه کاشان اقدام به تاسیس موزه تعزیه کاشان نمایند تا هم با بازدید گردشگران و مردم به معرفی این میراث معنوی اقدام کرده باشیم و هم آن که با ایجاد چنین موزه ی مستوجب دلگرمی تعزیه خوانان و گسترش تعزیه خوانی در بین جوانان را فراهم کنیم .
الوانی در پایان از قبول زحمت و حسن همکاری گروه های تعزیه خوان منطقه کاشان ، گروه آیین های نوایی ، روابط عمومی شهرداری کاشان ، مدیریت خانه هنرمندان کاشان ، بخصوص از جناب آقای مقامی محقق و مجری طرح و اعضای کیمته برگزاری ششمین پرده از آیین سوگ و مویه کمال تشکر و سپاس را نمود .
برگرفته از پورتال کاشان


دل نوشته ها ()

نویسنده: azeron چهارشنبه 87 دی 11   ساعت 9:46 صبح

راستش خیلی با خودم کلنجار رفتم تا ننویسم. ولی احساس کردم که باید نوشت تا همه بدانند و فکر کنند و تصمیم بگیرند . آنچه می خوانید فرقهایی است بین " حسین " و  " حوسین " ؛ آنها را می شمارم تا خدای ناکرده " حوسین " را به جای " حسین(ع) " مظلوم و معصوم ننگریم .
- اول اینکه " حسین(ع)  " یکی بیشتر نیست اما  " حوسین  " متعدد است یعنی هر مدّاح حوسینی برای خودش یک جور " حوسین " دارد تا آنجا که گفته می شود " حوسین "  این مدّاح از " حوسین " آن مدّاح بهتر است .
- " حسین (ع)  " نماز را ولو در میدان جنگ در اول وقت به پا می دارد ولی " حوسینی ها  " نماز صبح را فدای شب بیداری خود می کند.
- " حسین (ع)  " انسان سازی می کند و آدم می خواهد ولو یارانش خود را مصداق " وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید " بدانند ؛ اما " حوسین " به یارانش ذکر " من کلب حوسینم" را القا می کند و بیش از این هیچ !!!! یعنی اینکه کلب می خواهد و سگ پرورش می دهد.
- درد " حسین (ع) " حفظ دین و شرافت انسانی است اما تمام مصائب " حوسین " در عطش و سیراب کردن بستگانش خلاصه می شود  .
- " حسین (ع) "مشعل دار عقلانیت الهی و عبودیت است اما " حوسین " بسیاری از کارهای خود را به نام "عشق حوسین " توجیه می کند و همه مبانی عقلی و شرعی را کنار می نهد و تکلیف را از دوش حوسینیان بر می دارد .
- " حسین (ع)  " تاثیر " یا حسین " را منوط به پاکی قلب و خلوص و اطاعت از خدا می داند اما "حوسین" می گوید : هر چه می خواهد دل تنگت بکن ولی " یا حوسین " فراموش نشود.
- در ظهر عاشورای حسینی فقط صدای " الله اکبر ...حی علی الصلوه "شنیده می شود اما در عاشورای حوسینی نعره های " حوسین حوسین " به جنگ اذان می آیند.
- " حسین (ع) " را باید از مطهری ها و شیخ جعفر شوشتری ها شناخت ولی "حوسین " را می شود از لابلای آواز و اشعار ناعالمان و ناعارفان جست و ای بسا اهل دین و معرفت شخصیتی مثل "حوسین" را قبول نداشته باشند یا موهوم و ساخته خیال کج فهمان بپندارند .
- یاران " حسین (ع)  " او را بنده خدا می دانند ولی حوسینیان نعره " حوسین اللهی " سر می دهند .
- " حسین (ع) " هرگز خود را جای کسی جا نزد اما "حوسین" خود را جای " حسین " جا زده است.
-  دوستان " حسین (ع) " ناخودآگاه خون گریه می کنند اما دوستان " حوسین " خودآگاه خودزنی و مجلس گرمی می کنند و  اعلی درجات قرب را به کثرت کبودی های سر و سینه می دانند و بس .
- " حسین (ع) " را می شود در همه قلب ها جست ولی " حوسین " مختص گروههای معدودی است که دور هم جمع می شوند و با حرکاتی عجیب و نامأنوس جلوه گری می کنند .
-  در مجالس " حسین (ع) " همه میهمانند حتی بانوان اما محافل " حوسین " ویژه آقایان است .
- با معیار " حسین (ع) " در هر زمانی می شود کربلایی و کوفی را شناخت ولی " حوسین " حامل چند اسم و واقعه است و بس آن هم در ظاهر.
- " حسین (ع)  " سحرگاهان با ناله های آسمانی خود بر روی سجاده عشق حلقه اتصال شب و روز می شود ولی "حوسین " سحرها...... (سحر آمدم به کویت به شکار رفته بودی تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی) !!!!!! توضیح :ذکر آخر مجلس بعضی از مجالس حوسینی
- عاصیان به مجالس " حسین (ع) " برای توبه و شفاعت می روند اما در مجالس حوسینی بعضی برای مجلس داری به نحو دلخواه قدم می گذارند .
- اگر از فقهای دین از مجالس حسینی بپرسیم بدون هیچ شرطی می گویند: " احسن الاعمال " ..اما اگر از مجالس حوسینی بپرسیم می گویند : " اگر وهن دین نباشد!!!! "
- حرارتی که از " حسین (ع) " در قلبهاست پایدار می ماند اما حرارت " حوسینی " پس از یک شور حوسینی فروکش می کند و مبدل به شب خاطره می شود.
- همت مجالس حسینی کسب معرفت و شعور است ولی تلاش حوسینیان بالا و پائین پریدن و شدت بیشتر شور
- برای سوزاندن حسینیان موسیقی و آهنگ لازم نیست اما حوسینیها تا سبک نوحه معلوم نشود که " پاپ " است یا چیز دیگر حال خوشی پیدا نمی کنند.
- در مجلس حسینی شجاعت حسین و گریه بر مظلومیت او حرف اول را می زند اما در مجلس حوسینی نعره و فریاد و مدح خوشگلی و چشم و گیسو .
- " حسین (ع) " حسینیت خود را حفظ نمود حتی زیر گام اسبها و خنجر کین دشمنان اما " حوسین " زیر ذره بین معرفت و امام شناسی خود را می بازد .
- میهمانان  " حسین "  از منبر وعظ و خطابه بهره مند می شوند ولی میهمانان " حوسین " فقط از  مرادشان محظوظ می شوند .
- نوای مداحان " حسین "  سوزناک و دلنشین ولی صدای مداحان " حوسین " رعب آفرین و مهیج
- مداحان " حسین " روضه های مستند می خوانند و مداحان " حوسین " زبان حال های خودساخته                  
- " حسین (ع) " همیشه " حسین " است اما " حوسین " گاهی اوقات " حیسین " می شود و چه بسا  " سین " باضافه یک سکسکه بعدش !!!!!!!!.
- " حسین (ع) " برای شنوانیدن حرفهایش به چیزی نیاز ندارد اما " حوسین " برای جلب توجه بیشتر به بوق و کرنا و طبل و علم و کتل دست می یازد .
- " حسین (ع) " شخصیتی است جهانی و همه آزادگان او را مقتدای خود می دانند اما " حوسین " فقط موضوعی است برای بعضی از مجالس که نه تنها عمومی نیستند بلکه مشروعیت آنها محل اشکال بسیاری از بزرگان است.
- در مجالس حسینی غریبه تازه وارد با آشنای قدیمی هیچ فرقی ندارد و در یک سطحند اما در مجالس حوسینی تازه واردها مشکوکند و عجیبند و نباید در جایگاه قدیمی ترها بایستند.
- " حسین(ع) " برای حفظ دین جدّش با فریاد رسا به سوی شهادت شتافت اما " حوسین "دین را به زیر ضربه های کج فهمان می فرستد تا خود بماند.
-  محافل " حسین " در حسینیه ها و مساجد و  مجالس " حوسین " اغلب در پارکینگ ها و زیرزمین ها برگزار می شود .
آنکه در عاشورای محرم سال 61هجری در کربلا بود " حسین (ع) " بود نه " حوسین ".

 

برگرفته از پورتال خبری کاشان (حسین قطنی باف)


دل نوشته ها ()

نویسنده: آذران جمعه 87 دی 6   ساعت 3:22 عصر

محرم امسال هم رسید

دل نوشته ها ()

نویسنده: آذران چهارشنبه 87 دی 4   ساعت 12:44 عصر

 تعزیه (یاد و خاطره عمو حسینعلی پایدارگرامی)

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) چهارشنبه 87 دی 4   ساعت 12:12 صبح

امام حسن و حسین علیهما السلام در کودکی بیمار شدند. رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه دو نفر از اصحاب از آنها عیادت کرد.
یکی از اصحاب به امام علی علیه السلام عرض کرد:
چه خوب بود برای شفای دو فرزندت نذری برای خدا می کردی.
حضرت علی علیه السلام فرمود: نذر می‌کنم اگر خوب شدند سه روز را روزه بگیرم.فاطمه (س)نیز چنین گفت.
حسن و حسین علیهما السلام هم گفتند:
ما نیز سه روز روزه می گیریم.فضه، کنیز آنان، نیز همین نذر را کرد.
چندی نگذشت که حسن و حسین علیهما السلام شفا یافتند. همه به نذر خود وفا کردند و روزه گرفتند، اما برای افطار چیزی در خانه نبود.
علی علیه السلام نزد یکی از همسایگان یهودی اش که پشم‌باف بود و شمعون نام داشت رفت و گفت:
آیا حاضری دختر محمد(ص) مقداری پشم برای تو بریسد و تو در برابرش کمی جو بدهی؟
شمعون گفت: بله. و به او کمی پشم داد.
فاطمه علیهاسلام یک‌سوم آن پشم را ریسید و یک صاع جو از شمعون گرفت. آن را آرد کرد و با آن پنج قرص نان پخت؛ برای هر نفر یک قرص نان.
علی علیه السلام نماز مغرب را با پیامبر خدا گزارد و به منزل آمد. سفره راپهن کردند و هر پنج نفر سر سفره نشستند. هنگامی که امیرالمومنین(ع) اولین تکه را کند، ناگاه مسکینی در خانه را زد و گفت:
السلام علیکم یا اهل بیت محمد. من مسلمان مسکینی هستم. از آنچه می‌خورید به من بخورانید. خداوند از نعمت‌های بهشت به شما بدهد!" همه اهل خانه هر پنج قرص نان را به مسکین دادند، شب را گرسنه خوابیدند و چیزی جز آب نخوردند.
فردای آن روز را نیز روزه گرفتند. فاطمه سلام الله علیها یک سوم دیگر از پشم را ریسید و یک صاع دیگر از جو را آرد کرد و پنج قرص نان پخت. بعد از نماز مغرب، همین که سر سفره نشستند، یتیمی به در خانه آمد و گفت:
السلام علیکم اهل بیت محمد. من یتیمی مسلمان هستم. از آنچه می‌خورید به من نیز بدهید. خداوند شما را از نعمت های بهشتی اطعام کند.همه اهل خانه، آن شب را نیز گرسنه سپری کردند و چیزی جز آب نخوردند.
فردا نیز همین اتفاق تکرار شد و این بار اسیری از مشرکین به در خانه آمد و گفت:
السلام علیکم یا اهل بیت محمد ما را اسیر می کنید و به بند می کشید، اما به ما غذا نمی‌دهید؟ آن شب نیز همه نان‌های خود را به اسیر دادند و با آب افطار کردند و گرسنه خوابیدند.
فردای آن روز علی، حسن و حسین را نزد رسول خدا برد. آنها از فرط گرسنگی  به خود می لرزیدند. پیامبر با دیدن آنان فرمود:" ای اباالحسن، حالت شما مرا سخت ناراحت می کند. نزد دخترم فاطمه برویم."نزد فاطمه رفتند و دیدند او در محراب خود، از گرسنگی دچار ضعف شدیدی شده و چشمانش گود افتاده است.
پیامبر او را به سینه چسباند و گفت: " به خدا پناه می‌برم. شما سه روز است که گرسنه‌اید!"
جبرئیل نازل شد و گفت: " ای محمد، آنچه را خداوند برای تو در باره اهل بیت مهیا ساخته است، بگیر." پیامبر فرمود: چیست؟
جبرئیل آیات آغازین سوره‌ی " هل اتی " را قرائت کرد تا رسید به آیه "انّ هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا."

دل نوشته ها ()

نویسنده: کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) سه شنبه 87 دی 3   ساعت 9:16 صبح

24 ذی الحجه مصادف است با روز مباهله

پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله

در سال دهم هجری

 

مباهله

مباهله در لغت سه معنا دارد: ?- رها نمودن و به خود وا گذاشتن؛ ?- دعایی که همراه با تضرع و اصرار باشد؛ ?- کم بودن آب. زمانی که دو یا چند نفر بر سر مسئله‏ای اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند عقیده طرف مقابل را بپذیرند، در یک جا جمع می‏شوند و به درگاه خداوند تضرع می‏کنند و از خداوند می‏خواهند که آن کس را که بر باطل است رسوا نموده و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد.

کیفیت و زمان انجام مباهله

کیفیت انجام مباهله به این صورت است که هر یک از طرفینی که قصد انجام مباهله را دارند، انگشتان دستشان را در بین انگشتان طرف مقابل قرار می‏دهند و این جملات را می‏گویند:اللّهُمَّ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ الارَضینِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ اِنْ کانَ فُلانٌ جَحَدَ الْحَقَّ وَ کَفَرَ بِهِ فأنْزِلْ عَلَیْهِ حُسْاباً مِنَ السَّماءِ وَ عَذاباً الیما؛ یعنیً ای خدایی که پروردگار آسمان‏های هفتگانه و زمین‏های هفتگانه و پروردگار عرش با عظمت هستی! اگر فلانی (طرف مقابل در مباهله) منکر حق است و نسبت به آن کفر می‏ورزد، پس نازل گردان بر او آتشی از آسمان و عذابی دردناک. مناسب‏ترین وقت برای انجام مباهله نیز، بین الطلوعین است؛ یعنی از زمان طلوع فجر تا طلوع خورشید.

آیه مباهله در قرآن کریم:

 ... به آنها (نصارای نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.  (آیه 61 آل عمران)

 مباهله پیامبر(ص) با نصارای نجران

در سال دهم هجری (??? م) که پایه‏های حکومت اسلام کاملاً مستحکم شده بود، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) به موازات مکاتبه با سران دولِ جهان و مراکز مذهبی، نامه‏ای نیز برای اسقف نجران «ابو حارثه» فرستادند و اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت کردند. متن این نامه بدین شرح است:

به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. این نامه‏ای است از محمد پیامبر(ص) و فرستاده خدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می‏کنم و شما را از پرستش و عبادت بندگان به پرستش خدا دعوت می‏کنم. شما را دعوت می‏کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و تحت ولایت خداوند در آیید و اگر این دعوت را نمی‏پذیرید، باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات) بپردازید، وگرنه با شما اعلام جنگ می‏کنم. والسلام.

فرستادگان حضرت محمد(ص) وارد نجران شده و نامه حضرت را به اسقف نجران دادند. اسقف نامه را با دقت خواند. وقتی از محتوای نامه مطلع شد، وحشت عجیبی سراپای وجودش را فرا گرفت. شخصی را نزد «شرحبیل بن وداع‍ة»، که شخصی با درایت و کاردان بود، فرستاد و او را به خدمت فرا خواند و نظر او را درباره نامه پیامبر(ص) جویا شد. شرحبیل گفت: ما مکرراً از پیشوایان مذهبی‏مان شنیده‏ایم و به این مطلب یقین داریم که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده است که نبوت را از نسل اسحاق(ع) به فرزندان اسماعیل(ع) منتقل کند و هیچ بعید نیست که محمد همان پیامبر موعود باشد. با این حال، این یک مسئله مذهبی و مربوط به نبوت است و من در این گونه مسایل نظری ندارم؛ اگر از امور دنیوی بود، بدون شک اظهار نظر می‏کردم و از هیچ گونه تلاشی فروگذار نمی‏کردم.

مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر اسلام(ص)

مسیحیان قبل از آن که وارد مذاکره رسمی با پیامبر اسلام(ص) شوند، اظهار داشتند چون هنگام نماز است، اجازه دهید نمازمان را بخوانیم. حضرت به آنها اجازه داد و آنها به طرف قبله خودشان (مشرق) نماز خواندند. بعضی از اصحاب خواستند متعرض آنها شوند، ولی حضرت مانع شدند. پس از اقامه نماز، مذاکرات آغاز شد و حضرت رسول(ص) برای بار دیگر آنها را به اسلام دعوت کرد؛ ولی اظهار داشتند که ما قبل از تو ایمان آورده‌ایم. حضرت فرمود: دروغ می‏گویید، چون شما صلیب را عبادت می‏کنید و گوشت خوک می‏خورید و عیسی(ع) را فرزند خدا می‏دانید و این امور با اسلام و اعتقاد به خداوند یگانه سازگار نیست. نتیجه جلسه این شد که برای فردای آن روز با پیامبر اسلام(ص) قرار مباهله بگذارند؛ اگر پیامبر اسلام(ص) برای مباهله سربازان و نیروهای نظامی‏اش را همراه آورد، با او مباهله کنند، و اگر با خاصان و اهل بیتش در محل مباهله حاضر شود، با او مباهله نکنند؛ چرا که معلوم می‏شود پیامبر اسلام(ص) به حقانیت خودش مطمئن است، وگرنه عزیزان خویش را در معرض هلاکت قرار نمی‏دهد. تصمیم هیئت مسیحی به پیامبر اسلام(ص) ابلاغ شد و قرار شد هر دو طرف فردای آن روز (?? ذی الحجه) برای انجام مباهله در خارج از مدینه حاضر شوند. پس از معلوم شدن زمان مباهله، پیامبر اکرم(ص) افرادی را جهت دعوت کردن مردم برای مشاهده جریان مباهله، به مدینه و اطراف آن فرستاد تا از همه مردم دعوت به عمل آورند. روز موعود جمعیت بسیاری از زن و مرد در محل مباهله حاضر شدند.

ورود به صحنه مباهله

پیامبر(ص) با علی مرتضی و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) در مقابل دیدگان آنان که برای مشاهده مباهله پیامبر اسلام(ص) با مسیحیان نجران در محل حاضر شده بودند، وارد صحنه شد. مسیحیان با دیدن چهره مصمم و مطمئن پیامبر اسلام(ص) و همراهانش از یک سو، و شنیدن سخنان یأس آور اسقف نجران از سوی دیگر، تصمیم گرفتند در برابر خواسته‏های پیامبر(ص) تسلیم شوند. بنابراین خدمت پیامبر اکرم(ص) رسیده و گفتند: یا اباالقاسم! ما با تو مباهله نمی‏کنیم، ولی حاضریم مصالحه کنیم و هر مقداری که خواسته باشی به تو جزیه بپردازیم. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) پیشنهاد آنها را پذیرفت و از انجام مباهله منصرف شد و قرارداد صلحی بین پیامبر اسلام(ص) و مسیحیان نجران بسته شد.

منبع : خبر گذاری حج

 


دل نوشته ها ()

<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سمفونی ایثار
کل و کلون
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
327846 :مجموع بازدیدها
64 :بازدید امروز
43 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
مدیر وبلاگ : آذران[399]
نویسندگان وبلاگ :
دهاتی (@)[59]

m.saadat (@)[22]

کانون فرهنگی علی ابن ابیطالب(ع) (@)[258]

مهدی توانگری (@)[56]

azeron (@)[60]

rivand (@)[24]

کانون فرهنگی،هنری سیدالساجدین(ع) (@)[0]

شورای اسلامی (@)[12]

مرتضی مطهری -ر[4]
KHABAR CHIN[6]
A_abad (@)[31]

امیر معصومی[4]

لوگوی خودم
روستای آذران (نگینی درکوههای کرکس)
لینک دوستان
روستای ازوار (سده)
شهدای آذران
امام زاده احمد (ع) روستای آرنجن
روستای آرنجن
آذران وطن من
صفحات اختصاصی
فهرست موضوعی نوشته ها
ادبی و اجتماعی[82] . اخبار و حوادث[29] . تصاویر[27] . خبری از آذرون[22] . تسلیت[5] . وبلاگ ونویسندگان[3] . انتخابات[3] . کانون فرهنگی[2] . مسابقه . مقالات . وبلاگ و نویسندگان . از مطالب خواننده ها . زبا شیرین آزرانی . شعر . فرا رسیدن ایام سوگواری .
نوشته های قبلی را اینجا ببینید_بایگانی
شورا
اخبار آذران
ورزشی
مربوط به وبلاگ
تصاویری از آذران
کانون علی ابن ابیطالب
ادب و هنر
شرکت تعاونی
سایر موضوعات
دینی و مذهبی
پایگاه امام رضا(ع)آذران
مناسبت ها
پیام شهداءـ راه شهداء
کانون فرهنگی،سیدالساجدین(ع)
آرشیو موقت
بهداشت جسم ـروان
خبرهای کاشان و حومه
اشتراک